به بهانه روز جهانی مبارزه با کار کودک: کودکانی که کودکی را تجربه نمیکنند
نامگذاری ایام و مناسبتها فرصت مناسبی برای بیان دیدگاهها درخصوص آن مناسبتهاست. از جمله این مناسبتها روز جهانی مبارزه با کار کودک است. پدیدهای که در کشور عزیز ما ایران هم شاهد آن هستیم. مسئله کار کودکان پدیدهای جهانی است و در همه کشورها کموبیش وجود دارد. این پدیده ابعاد مختلف و پیامدهای متعددی برای فرد و جامعه دارد. سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۰۲ میلادی به منظور آگاهیبخشی و ایجاد جنبش جلوگیری از کار کودکان روز ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد) را به نام روز جهانی علیه کار کودکان نامگذاری کرد. این روز که در قطعنامه شماره ۱۳۸ سازمان بینالمللی کار به رسمیت شناخته شد، در نظر دارد تا همه اشکال کار کودکان را محو کند. در نظامهای بینالمللی منظور از «کار کودک، کاری است که برای کودکان در گروههای سنی معین یا در شرایط خاص ممنوع شده باشد». با تأملی بر برخی آمارهای ارائهشده امروزه در دنیا حدود ۲۱۵ میلیون کودک کار شناسایی شدهاند که بسیاری از آنها به کار تمام وقت اشتغال دارند، از مدرسه محروم هستند، تغذیه مناسب ندارند، تفریحات و سرگرمیهایشان مثل بقیه کودکان نیست و مورد استثمار و بهرهکشی توسط دیگران قرار میگیرند، برای انوع قاچاق از جمله مواد مخدر و روانگردانها مورد سوء استفاده قرار میگیرند و حتی برای جرائم دیگر نیز مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و شاید بتوان اینگونه گفت که کودکانی هستند که کودکی را تجربه نمیکنند یا کمتر «کودکی» را تجربه میکنند. در ایران آمار دقیقی از کودکان کار وجود ندارد چون نظام شناسایی و ثبت دقیقی وجود ندارد که دلایل متعددی دارد؛ از جمله غیرقانونیبودن کار کودکان زیر ۱۵ سال که در ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی ایران به آن تصریح شده است. گرچه در ماده ۸۰ همین قانون کار کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال با شرایطی که در ادامه قانون (مواد ۸۱ تا ۸۴) آمده به رسمیت شناخته شده و از آنان به عنوان کارگران نوجوان یاد شده است. «کارگری که سنش بین ۱۵ تا ۱۸ سال تمام باشد، «کارگر نوجوان» نامیده میشود و در بدو استخدام باید توسط سازمان تأمین اجتماعی مورد آزمایشهای پزشکی قرار گیرد». تناسب کار با شرایط کودک، نیمساعت کمتر از ساعات کار معمولی کارگران، ممنوعیت انجام کارهای خطرناک و بیش از حد مجاز، تناسب کار با سلامتی یا اخلاق کارآموزان از جمله مواردی است که در قانون کار ایران بر آن تأکید شده است. ولی کمتر کسی است که باور کند همه این شرایط درخصوص کودکان کار مورد توجه قرار گیرد و رعایت شود. در مقاولهنامه ۱۸۲ سازمان بینالمللی کار که طبق آن ایران نیز کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک را در آبان ماه ۱۳۸۰ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسانده است، بر تعیین سن کار کودک در هر کشور و منع برخی از اشکال کار کودک تأکید شده است و کشورها موظف شدند برای جلوگیری از بهرهگیری از کودکان در بدترین اشکال کار کودک و… اقداماتی انجام دهند. از جمله اقدامات ایران علاوه بر تعیین حداقل سن کار کودک که در بالا اشاره شده، مصوبهای در هیئت وزیران در جلسه مورخ ۲۷/۲/۱۳۸۳ بود که بنا بر پیشنهاد شماره ۲۸۴۸۳ مورخ ۱۵/۴/۱۳۸۱ وزارت کار و امور اجتماعی سابق (تعاون، کار و رفاه اجتماعی فعلی) و به استناد تبصرههای (۱) و (۲) مادهواحده قانون تصویب کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک و توصیهنامه مکمل آن – مصوب ۱۳۸۰ – تصویب و ابلاغ شد که در آن فهرست کارهای مضر برای افراد کمتر از ۱۸ سال تعیین و ابلاغ شد. یا حتی در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۸۱ مجلس شورای اسلامی و آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی مصوب ۱۳۸۴ هیئت وزیران و پیماننامه جهانی حقوق کودک هم به نکاتی اشاره شده است که در ارتباط با موضوع عدم استثمار و بهرهکشی از کودکان است. با وجود همه این سیاستگذاریها، باید پذیرفت که نه تنها حضور کودکان کار در کشور کمرنگتر نشده بلکه شاهد تنوع و تعدد مشاغلی هستیم که کودکان به آنها مشغول هستند در حالی که در سیاستگذاریهای جهانی و داخلی بر ممنوعیت آنها تأکید و تصریح شده است. بپذیریم که ساماندهی کودکان کار به دلایل شرایط اقتصادی کشور و مشکلات اقتصادی خانوادهها غیرممکن یا بسیار دشوار خواهد بود. تجربه زیسته من در ۲۶ سال کار در این حوزه نشاندهنده این است که هیچ کدام از این سیاستگذاریها در عمل مورد توجه جدی قرار نگرفتند. البته نمیخواهم تلاشهای انجامشده توسط دستگاههای دولتی، نهادهای عمومی و سازمانهای غیردولتی را نادیده بگیرم که بی انصافی است