دردسرهای ازدواج در سن بالا

به تعویق افتادن سن ازدواج پدیده‌ای اجتماعی- جمعیتی است که در چند سال اخیر در محافل علمی ایران به عنوان یک آسیب اجتماعی بویژه برای زنان مطرح شده است.
گروه جامعه- الگو و سبک زندگی جمعی و خانوادگی مان در سال های اخیر با تغییرات عمده ای رو به رو بوده است، الگوهایی که یا به خاطر شرایط و ساختارهای داخلی کشورمان ایجاد شدند و یا ناشی از ورود فرهنگ و الگوهای غربی به جامعه مان شکل گرفته اند. هر کدام از الگوهای جدید در جامعه کنونی مشکلات و چالش هایی را ایجاد کرده که در حقیقیت بر روند طبیعی دامنه خانواده و مناسبات درون خانواده و همچنین مناسبات اجتماعی میان زن و مرد تاثیر گذاشته است، یکی از همین مسایل که از الگوهای جدید وام گرفته، مقوله ازدواج در سن بالاست.

به گزارش راه دانشجو، ازدواج به عنوان یک اتفاق زیستی، اجتماعی و فرهنگی است، در حقیقت پدیده ای سنتی که در بطن جامعه شکل می گیرد و از دیرباز با توجه به فرهنگ های مختلف در جوامع شکل می گیرد. شرایط و نحوه شکل گیری این پدیده و چالش هایی که بر سر راهش وجود دارد، تاثیر بسزایی بر مسایل فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد و بارها و بارها درباره آسیب ها و مشکلاتی که ناشی از ایجاد خلل در امر ازدواج وجود دارد، حرف زده ایم.

اما اخیرا مدیر کل دفتر اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال، آخرین آمار ازدواج و طلاق را در کشور منتشر کرده است، بر اساس این آمار، ازدواج مردان بالای ۳۵ سال و زنان بالای۳۰ سال طی سال های اخیر دو برابر افزایش یافته است، بطوری که سهم ازدواج‌های بالای ۳۰ سال برای زنان از ۱۰.۵ درصد در سال ۹۰ به ۱۱.۲ درصد در سال ۹۱ افزایش یافته و سهم ازدواج‌های بالای ۳۵ سال برای مردان نیز از ۸.۶ درصد در سال ۹۰ به ۸.۸ درصد در سال ۹۱ افزایش یافته است. بنابراین آمارهایی ارایه شده حکایت از افزایش حدود دو برابری سهم ازدواج‌ در سنین بالا در فاصله سال‌های ۸۴ تا ۹۱ دارد.

کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی همواره به مشکلات و دردسرهای ازدواج در سن بالا اشاره کرده اند و از مهمترین تبعات آن به مقوله انحرفات اخلاقی و جنسی جوانان اشاره می کنند که این روزها در جامعه بسیار به چشم می خورد و همه ناشی از به تاخیر افتادن ازدواج است.

بهرحال تشکیل زندگی مشترک پیش نیازهایی دارد مسایلی چون کار، درآمد مناسب، خانه، هزینه های مراسم عروسی و … . بسیاری از افراد جامعه به دلیل عدم توانایی در تامین این پیش نیازها از ازدواج گریزان هستند و این برای جامعه ایرانی و اسلامی یک تهدید است.

شاخص های توسعه یافتگی یکی از مهمترین متغیرهای دخالت کننده در میانگین سن ازداوج است، جوامع پیشرفته و توسعه یافته به دنبال زندگی مدرن و بهتر هستند، زیاد درس می خوانند تا شغل بهتر و پردرآمدتری داشته باشند، علاقه دارند در کلانشهرها زندگی کنند تا از امکانات و خدمات بهتری بهره برداری کنند.

گاهی اوقات به دلیل عدم حمایت های خانواده سعی دارند به استقلال برسند، همه این موارد به نوبه خود قابل تحسین هستند اما به شرط اینکه ما را از مسیرهای اصلی و اساسی زندگی گمراه نکنند. این مشغله ها قاعدتا باعث می شود افراد کمتر به امر ازدواج فکر کنند و یا گمان کنند که هنوز در میان این دغدغه ها ازدواج جایی ندارد.

بهر حال جای امیدواری است که افراد بعد از رسیدن به استقلال های شخصیتی و اقتصادی سعی دارند برای ادامه مسیر زندگی هرچند شاید دیر شده باشد، کسی را برای زندگی مشترک انتخاب کنند، اما یکی از دردسرهای بزرگ ازدواج در سنین بالا حداقل برای خانمها مشکلات مربوط به باروری است.

به طوریکه متخصصان و پزشکان معتقدند که بهترین سن برای بچه دار شدن برای زنان حدود ۲۳ تا ۲۸ سالگی است، اما این محدوده سنی می تواند تا ۳۵ سالگی ادامه داشته باشد. بنابراین سن ازدواج با شاخص‌های میزان با سوادی و اشتغال به تحصیل زنان، میزان اشتغال زنان در بخش‌های صنعت و خدمات و ضریب شهرنشینی رابطه مستقیم دارد.

البته مقوله خانواده های تک فرزندی و افزایش میانگین سنی این فرزندان با والدین شان نیز می تواند از مشکلات ازدواج در سن بالا باشد، بهر حال فرزندپروری با ایده آل هایی همراه است، البته از زنانی که بعد از سپری کردن دوره تحصیلات عالی ازدواج می کنند با آگاهی و بلوغ فکری خود به فرزندشان بیشتر کمک می کنند و حتی در تربیت آنها موفق تر عمل می کنند. اما به طور کلی فاصله سنی زیاد از لحاظ فکری هم میان والدین و فرزندان فاصله زیادی ایجاد می‌کند و مشکلات موجود در مورد فاصله سنی و تفکرات بین دو نسل شدیدتر می‌شود.

بنابراین به تعویق افتادن سن ازدواج پدیده‌ای اجتماعی- جمعیتی است که در چند سال اخیر در محافل علمی ایران به عنوان یک آسیب اجتماعی بویژه برای زنان مطرح شده است، البته اگر به تعویق افتادن سن ازدواج به افزایش سرمایه‌های انسانی فرد منجر شود و فرد با دیدی بازتر و اندیشمندتر همسر خود را انتخاب کند، می‌توان گفت که این تاخیر نقش مثبتی در زندگی فرد داشته است.

اما اگر افزایش بیش از حد سن ازدواج باعث سرخوردگی‌های عاطفی و روانی در فرد شود که حتی افزایش توانمندی‌های فردی هم نمی تواند این سرخوردگی‌ها را درمان کند این امر تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت. بنابراین ازدواج فرد باید در سن مطلوب انجام شود نه آنقدر زود که صرفا مبتنی بر غرایز جنسی و یا اجبارهای اقتصادی باشد و نه آنقدر دیر که منجر به بروز اختلالات روانی اجتماعی و یا حتی آسیب‌های اجتماعی شود.

هرچند که بیش از تحصیلات و کسب مدارج عالی علمی و شغلی مسئله مالی و اقتصادی در امر ازدواج اولویت دارد و در صورتی که مشکل مالی وجود نداشته باشد افراد می توانند در کنار تحصیل و کارشان ازدواج های موفقی را هم تجربه کنند و حتی فرزندان خوبی را هم پرورش دهند.

منبع: سایت خبری راه دانشجو