گزارش دومین نشست تخصصی ماهیانه انجمن مددکاری اجتماعی ایران با موضوع “مددکاری اجتماعی در زندانها و خدمات اجتماعی تخصصی مورد نیاز زندانیان و خانواده هایشان”

test

دومین نشست تخصصی ماهیانه انجمن مددکاری اجتماعی ایران در روز پنجشنبه مورخه ۲۲/۰۴/۱۳۹۱ با موضوع «مددکاری اجتماعی در زندان ها و خدمات اجتماعی مورد نیاز زندانیان و خانواده هایشان» با همکاری سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور در ندامتگاه تهران برگزار گردید که در ذیل گزارش این نشست ارائه می گردد:

رأس ساعت ۷:۳۰ صبح روز پنجشنبه از جلوی ساختمان انجمن مددکاری اجتماعی ایران اتوبوس میهمانان نشست به سمت ندامتگاه تهران حرکت کرد و ساعت ۸:۳۰ وارد آن مرکز گردید. در ابتدا به مدت نیم ساعت با همراهی جناب آقای فتحی، مدیر محترم مرکز به بازدید از بخش های مختلف زندان شماره یک این ندامتگاه پرداخته شد.
در این بخش از ندامتگاه تهران بنا به توضیحات آقای فتحی دو گروه زندانی وجود دارند یک گروه زندانیان «تحت قرار» (بازداشت موقت) و دیگری «محکومین». هر یک از زندانیان در بندهای مختلف براساس سن از یکدیگر تفکیک می گردند مثلاً گروه سنی محکومین ۱۸ تا ۲۵ سال در یک بند قرار می گیرند. در زندان ساعت ۶:۳۰ بیدار باش است و با ورزش صبحگاهی شروع می گردد و هوا خوری از صبح تا غروب در اختیار زندانیان قرار دارد و حتی بر خلاف زندان های دیگر به آنان اجازه کاشت گل و گیاه در محوطه داده شده است. در برخی زمان ها برای انجام نظافت داخلی بندها هوا خوری اجباری نیز وجود دارد.

به طور کلی در این بخش ۱۶ اتاق و در هر اتاق ۱۵ تخت وجود دارد اما در هر اتاق بین ۱۹ تا ۲۲ نفر زندانی (مضاف بر ظرفیت) حضور دارند. معمولاً هر اتاق بر اساس میزان سابقه و مدت حضور در زندان به زندانیان تعلق می گیرد یعنی زندانیانی که مدت زمانی بیشتری در زندان به سر برده اند در یک اتاق و زندانیان جدید نیز در یک اتاق قرار می گیرند.
بعد از این بازدید به سالن کنفرانس مرکز وارد شدیم و رأس ساعت ۹:۴۵ با تلاوت قرآن مجید و پخش سرود ملی نشست تخصصی بطور رسمی آغاز گردید.
در ابتدا مجری برنامه ضمن عرض خیر مقدم به میهمانان و همچنین، تشکر از سازمان زندان ها، به ویژه مدیریت محترم ندامتگاه تهران و انجمن مددکاران اجتماعی ایران که زمینه های برگزاری این نشست را فراهم ساختند از جناب آقای فتحی، مدیر محترم این ندامتگاه تقاضا کردند تا به عنوان اولین سخنران به ایراد بیانات خود بپردازند.
جناب آقای فتحی در ابتدا ضمن خوش آمدگویی به تشریح نیازها و مسائل مختلف زندانیان پرداختند. ایشان بیان داشتند که در زندان دو مخاطب وجود دارد. مخاطبین درجه اول خود زندانیان می باشند و مخاطبین درجه دوم خانواده آنان هستند. هر یک از این گره ها نیازها و مسائل خاص خود را دارند. اما آنچه که در حال حاضر ضرورت دارد این است که توجه به نیازهای روانی و اجتماعی زندانیان می بایست به روان شناسان و مددکاران اجتماعی واگذار گردد و مسائل و مشکلات اقتصادی آنان می بایست به سایر متخصصین و کارشناسان واگذار گردد.

ایشان بیان داشتند که سؤال اساسی که می بایست بدان پاسخ داده شود این است که:
خدمات مختلف به زندانیان چگونه باید ارائه گردد تا آنان را از بازگشت به جرم باز دارد؟

ندامتگاه تهران یک زندان تازه تأسیس است و از لحاظ ساخت و ساز و امکانات یکی از مجهزترین زندان های کشور می باشد اما زندانیان و زندانبانان این زندان همان زندانیان و زندانبانان قبلی هستند. تغییر در و دیوار نمی تواند موجب تغییر رفتار گردد. تا به امروز از گروه ها و متخصصین مختلف برای بررسی چگونگی ارائه خدمات کمک گرفته ایم اما نتیجه مورد انتظار عاید نشده است. بسیار مشتاق هستیم که خروجی این جلسه ارائه راهکار برای این منظور باشد. نتایجی که معمولاً بعد از ارائه خدمات مختلف چه در داخل زندان و چه در خارج از آن به زندانیان ارائه می گردد در تغییر زندانیان تنها یک یا دو ماه پایدار است.

در کمک به زندانیان مشارکت دو گروه بسیار حائز اهمیت است که تا به امروز کمتر به آن ها توجه شده است. گروه اول مراقبین زندان و گروه دوم خود زندانیان هستند. ما می بایست فرآیندی در عرصه مددکاری اجتماعی در نظر بگیریم تا بتوانیم مشارکت زندانبانان و زندانیان را جلب کنیم و هر چه بیشتر فاصله و شکاف به وجود آمده را کاهش دهیم.
ایشان در ادامه به ارائه آماری از این ندامتگاه پرداختند. در یک ماه اخیر حدود ۲۰۰۰ نفر ورودی زندان داشته ایم. البته این توضیح نیز باید داده شود که مجموعه حاضر تنها زندانیان با حکم سرقت را پذیرا می باشد و این آمار تنها مربوط به محکومین به سرقت می باشد که بسیار آمار بالایی است. از این تعداد حدود ۱۰۰۰ نفر جزء گروه بازداشت موقت هستند و حداکثر ۱۰ روز آزاد می شوند اما حدود ۱۰۰۰ نفر در این زندان می مانند. در واقع اگر بخواهیم بطور دقیق تر بگوییم در روز ۵۴ نفر ورودی داریم و ۳۲ نفر خروجی. اگر ما بتوانیم برای ۱۰ روز اول ۱۰ مهارت را به آنان آموزش دهیم و مداخله مددکاری اجتماعی در روزهای اول صورت گیرد و خود مددکاران به زندانیان جدید الورود مراجعه کنند می توانیم تأثیرات بسیار خوبی را بر روی زندگی زندانیان داشته باشیم و از تسلسل مشکلاتی که زندانیان با آن مواجه هستند جلوگیری کنیم.
در پایان باید عرض کنم که ما باید از مباحث علمی به سبک بومی آن استفاده کنیم و همه متخصصین از جمله اساتید محترم دانشگاه ها بدور از تقدیر و تشکر به عنوان یک مصلح باید در این عرصه تلاش کنند و بیش از پیش ما را یاری نمایند.

در ادامه جناب آقای موسوی چلک، رئیس محترم انجمن مددکاران اجتماعی ایران ضمن تشکر از حضور همه میهمانان و همچنین، از سازمان زندانها برای قبول برگزاری این نشست، از دیدگاه اجتماعی آقای فتحی نیز تقدیر کردند. ایشان در ادامه به بیان ضرورت برگزاری این نشست ها پرداختند. افزایش تعامل با سازمان ها و افزایش تبادل اطلاعات و دیدگاه ها بین متخصصین و مسئولین را یکی از مهمترین دلایل بر گزاری این نشست ها دانستند و بیان داشتند که انجمن یک نهاد غیر دولتی است اما ظرفیت هایی در این انجمن وجود دارد که می تواند بسیار در حوزه های مختلف اجتماعی به عنوان یک نهاد تأثیر گذار  وارد گردد. از جمله این ظرفیت ها می توان به تعامل و ارتباط با سایر نهادها، سازمان ها، انجمن ها، حضور اساتید، صاحب نظران و متخصصین مختلف در انجمن و … اشاره کرد.

برای نشست ها کارگروه های مختلفی ایجاد شده است و به دنبال آن خواهیم بود تا یک کار گروه ویژه برای زندان ها داشته باشیم البته حوزه عملکرد این کار گروه مختص به تهران نخواهد بود. ما می توانیم با ارتباط بین اساتید، صاحب نظران و مسئولین و با تکیه بر بحث های کارشناسی تعامل خود را با سازمان ها افزایش دهیم.
پیشنهاد دیگر ما این است که برای تدوین یک برنامه عملی و اجرایی مددکاری اجتماعی در زندان ها گام برداریم. برنامه ای که سه گروه زندانیان، زندانبانان و خانواده زندانیان را در بر گیرد. ما می توانیم با استفاده از نظرات صاحب نظران، اساتید، پیشکسوتان این حوزه و همچنین، با استفاده از تجربیات جهانی اما به شکل بومی آن تا نیمه مهر این برنامه را تدوین نماییم. تهیه کتاب ها، جزوات و … برای کارکنان سازمان می توانیم کمک کنیم. کانون کلینیک های مددکاری اجتماعی و شرکت تعاونی مددکاری اجتماعی نیز می توانند در این عرصه ما را یاری نمایند. این ظرفیت ها در جامعه مددکاری اجتماعی وجود دارد.

ما می توانیم با اجماع نظرات متخصصین مختلف و با همکاری و همفکری مسئولین الگوهایی را ارائه دهیم که سایر جوامع نیز از این الگوها استفاده نمایند و برگزاری این نشست ها محفلی برای تحقق این امر می باشد.

در ادامه برنامه پنل نشست با حضور آقای دکتر صمدی راد، آقای دکتر قجاوند، آقای سید کمال موسوی و آقای قربانی برگزار گردید.
ابتدا جناب آقای دکتر صمدی راد، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم به بیان مختصری از کارهای علمی و عملی خود در حوزه زندان پرداختند و به صورت مختصر یافته های تحقیقی را که در حدود ۱۰ سال قبل در ارتباط با سرقت جوانان بزهکار انجام داده بودند اشاره کردند و این یافته ها را در قالب یک سؤال مطرح می کردند. ایشان بیان داشتند که در این تحقیق سابقه خانوادگی زندانیان تا پدر بزرگ بررسی گردید که جز یک نفر از حدود ۳۵۰ نفر نمونه، دارای پیشینه جرم در خانواده نبودند. پدران اکثر افراد مصاحبه شده جز خانوده های کشاورز و روستایی بودند. میانگین اعضای خانواده تقریباً ۶ نفر بوده است. اما خود این جوانان تنها دارای یک همسر یا یک فرزند بوده اند. سؤالی که در این جا مطرح می شود این است که چرا این جوانان با این شرایط دست به سرقت زده اند؟

ایشان همچنین در ادامه به بیان چند تشبیه بین دانشگاه و زندان پرداختند. بیان داشتند که معروف است می گویند هر دانشگاهی باز شود در زندانی بسته می شود. اما در جامعه ما در سال های اخیر برعکس این موضوع را رخ داده است. هر چقدر تعداد دانشگاه های ما افزایش یافته است، زندان و زندان نیز در جامعه ما افزایش یافته است.
همچنین گفته می شود زندان خود یک دانشگاه بزرگ برای آموختن تبهکاری است. اما دانشجویان این دانشگاه با سایر دانشگاه ها تفاوتی دارند. دانشجویان دانشگاه های دیگر به دانشگاه بر نمی گردند مگر اینکه بخواهند دانش خود را بالا ببرند اما دانشجویان دانشگاه زندان زمانی به این دانشگاه برمی گردند که دانششان بیشتر شده است.
اما وظیفه و نقش اصلی مددکاران اجتماعی این است که به دنبال «چرا» ها باشند. در ادامه سعی خواهند کرد نقش های مددکاران اجتماعی را بیشتر در این حوزه مورد بررسی قرار دهیم.

سپس، جناب آقای سید کمال موسوی، از اعضای محترم تعاونی مددکاری اجتماعی به لزوم توجه به پیشگیری از بزهکاری در سنین پایین پرداختند. ایشان بیان داشتند که برای ساختن انسان ها اگر از دوران کودکی و نوجوانی اقدام کنیم به مراتب هزینه های کمتری را برای آینده خواهیم پرداخت. چه اتفاقی افتاده ما به جای اینکه تعداد زندانیان را کاهش دهیم، آمار و ارقام ها همگی نشان از افزایش این پدیده در جامعه دارند. علت و موضوع اصلی این پدیده را باید در تعلیم و تربیت دوره کودکی و نوجوانی جست و جو کنیم.
مددکاران اجتماعی مناسب ترین و بهترین متخصصینی هستند که می توانند در رفتار انسان ها تغییر ایجاد نمایند اما تغییراتی نرم و آرام متناسب فرهنگ و آداب جامعه. مددکاران اجتماعی برای ایجاد تغییر به دنبال شناسایی این مسأله می باشند که آسیب در کدام مرحله از زندگی افراد ایجاد شده است. شناخت این موضوع کمک زیادی برای حل آسیب خواهد نمود.

اساساً ریشه بسیاری از این مسائل در دوره کوکی و نوجوانی است. بنابراین، باید در این دوره برای پیشگیری از بسیاری آسیب ها اقدام گردد.
بعد از صحبت های آقای سید کمال موسوی، جناب آقای قربانی، بعنوان یکی از مسئولین فعال در سازمان زندان ها به بیان ضرورت های حضور مددکاران اجتماعی در زندان پرداختند. ایشان بیان داشتند که پدیده زندان می تواند زمینه ساز آسیب های روانی و اجتماعی مختلفی بر فرد زندانی و خانواده آنان باشد. اختلالات روانی، اضطراب، افسردگی، گرایش به خودکشی، بزهکاری فرزندان، طلاق همسر، فقر، هرج و مرج خانواده و … از جمله این آسیب ها می باشند. بنابراین ضروری است برای کاهش این آسیب ها متخصصین حوزه های مختلف از جمله مددکاران اجتماعی وارد گردند. اما این امر تنها زمانی محقق خواهد بود که همه متخصصین و نهادها در این زمینه با تعامل و همکاری یکدیگر مشارکت نمایند.

دکتر صمدی راد در تکمیل صحبت های آقای قربانی بیان داشتند که ضرورت حضور مددکاران اجتماعی در زندان روشن است اما آنچه مهم است نوع حضور و عملکرد آن ها در زندان هاست که باید بدان پرداخته شود. برای این منظور از جمله مهمترین کارهایی که باید صورت گیرد این است که  می بایست در گزینش مدکاران اجتماعی در زندان ها و همچنین، باز آموزی کارکنان مددکاری اجتماعی اقدامات لازم صورت گیرد.

در ادامه نیز نفر چهارم پنل، جناب آقای دکتر قجاوند از اساتید مددکاری اجتماعی صحبت های خود را ایراد فرمودند. ایشان ابتدا به بیان سوابق کارهایی که در حوزه زندان ها انجام داده اند پرداختند. سال ۱۳۷۶ به مدت یک سال مددکار زندان بوده اند و از سال ۸۱ نیز در بخش آموزش های علمی کاربردی سازمان زندان ها به آموزش مددکاری اجتماعی مشغول می باشند.

ایشان بیان داشتند که مددکاران اجتماعی مجهز به گوش سوم و چشم سوم می باشند. مددکاران اجتماعی می توانند با تجهیز به این مهارت ها در فرآیند مددکاری اجتماعی در زندان ها نقش به سزایی را ایفا نمایند. مثلاً با مشاهده اتفاقاتی که در زندان و برای زندانی رخ می دهد مسئولین زندان را به آن مسأله حساس سازند. شناخت خرده فرهنگ های خاص زندانیان از جمله یکی از این موارد است. یا مثلاً در بخش ملاقات، مددکاران اجتماعی بر اساس مشاهده ضرورت و نیاز به ایجاد یک اتاق برای شیر دادن فرزند برای مادران ملاقات کننده یا یک اتاق برای بازی و مراقبت از کودکان و فرزندان ملاقات کننده زندانیان را به مسئولین پیشنهاد نمایند. شناسایی اینکه چه خدماتی مورد نیاز خانواده زندانیان است. خانواده ها چگونه به ملااقات زندانیان می آیند، از چه مسیری می آیند و … همگی از وظایف مددکاران اجتماعی است. در واقع مددکاران اجتماعی می بایست چشم، گوش و زبان زندانیان و خانواده زندانیان باشند.

ایشان همچنین به بیان مشکلات مددکاری اجتماعی در زندان ها و ارائه پیشنهاداتی برای برون رفت از این شرایط پرداختند. در ساختار زندان ها ما ساختار مددکاری اجتماعی نداریم. ما باید یک اداره کل مددکاری اجتماعی در سازمان طراحی نماییم و این اداره به عنوان قلب تپنده سازمان باشد. همچنین، شرح وظایف مددکاری اجتماعی نیاز به تجدید نظر دارد. می بایست یک اتاق فکر در هر زندانی وجود داشته باشد و در آن مددکاران اجتماعی، افسر نگهبانان، مراقبین و … حضور داشته باشند و برای مسائل مختلف هم اندیشی نمایند.
در حال حاضر به مددکاران اجتماعی اعتماد زیادی نمی شود و امکانات زیادی نیز به آنان تعلق نمی گیرد و آنان محدود به یک سری وظایف مشخص و غیر تخصصی شده اند. تا جایی که حتی در بسیاری از موارد مددکاران از یکی از مهمترین کار ابزارهای خود یعنی بازدید از منزل به دلایل امنیتی استفاده نمی کنند. خود باوری در مددکاری اجتماعی بسیار پایین آمده است.

مددکاران نیز نتوانسته اند خود را نشان دهند. جای مددکاران اجتماعی در سیاست گذاری های سازمان نیز به شدت خالی است.
در ادامه، دکتر صمدی راد به بیان چند نکته دیگر پرداختند. اول اینکه زندانی سه دوره را پشت سر می گذارد: قبل از زندان، دوره گذارندن محکومیت زندان و دوره پس از آزادی از زندان. مددکاران اجتماعی تنها روی دوره زندان کار نمی کنند. زندانی به عنوان یک سیستم با سیستم های زیادی در ارتباط است. اگر ما بتوانیم نگرش سیستمی را وارد زندان کنیم موفق خواهیم شد. توجه به این سه دوره نقش بسیار زیادی در پاسخ به این سؤال که آیا زندانی بازگشت به زندان خواهد داشت یا نه دارد.
باید این اختیار به مددکاران اجتماعی داده شود تا در نقش مددکار پژوهشگر تحقیق کنند که برای زندانیان چه حوادثی رخ می دهد که بازگشت مجدد به جرم دارند. بدین ترتیب، بتوان تکرار مشکلات و چرخه مشکلات را شناسایی کنند.

سه عنصر کلیدی برای مددکاری اجتماعی زندانیان که باید بدان ها توجه شود به قرار ذیل می باشد:
۱ـ داشتن شغل مناسب پس از آزادی از زندان
۲ـ فراهم کردن جای مناسب برای زندگی
۳ـ کمک های مشاوره ای و طولانی مدت بعد از ترخیص

با این اقدامات بازگشت مجدد به زندان کمتر می شود و جامعه هزینه های اقتصادی و اجتماعی کمتری را متحمل می شود.
در ادامه برخی از حضار شرکت کننده نیز هر یک نظرات، دیدگاه ها، انتقادات و پیشنهادات خود را در ارتباط با موضوعات مطرح شده بیان کردند.
آقای مهدی فلاحی، رئیس هیئت مدیره کلینیک مددکاری اجتماعی پونا پیشنهاد کردند که کلینیک های مددکاری اجتماعی خارج از زندان می توانند بازوی اجرایی خوبی برای اقدام در این زمینه باشند. نگاه از بیرون و در گیر نبودن در بروکراسی های بخش دولتی از جمله مزایای این بخش ها می باشند. کلینیک ها هم می توانند در بعد درمانی و هم پیگیری های مسائل بعد از خروج زندانیان بسیار مثمر ثمر باشند.

آقای مسعودی، مدیر عامل کانون کلیلنیک های مددکاری اجتماعی نیز آمادگی خود را برای کمک و همکاری در این زمینه اعلام داشتند.
جناب آقای دکتر جباری، از سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بیان داشتند که دو نگاه در زندان وجود دارد. یک نگاه، نگاهداشت است و دیگری بازپروری و آماده سازی برای خروج. مطمئناً نگاه غالب نگاه بازپروری است اما برای این بازپروری چه فرآیندی باید داشته باشیم. آموزش مهارت ها و حرفه ها را در زندان باید گسترش دهیم. قطع ارتباط و زندانی کردن خود یک تنبیه است و ما نباید تنبیه مضاعف داشته باشیم.

آقای قربانی نیز بیان داشتند که نگاه زندان، بازپروری است. اما حلقه گمشده ای دارد و یکی از این حلقه همین نشست های تخصصی است که باید بتوانیم نتایج آن ها را در قالب آیین نامه ها و دستور العمل های مختلف اجرایی کنیم.

دکتر صمدی راد بر روی مسأله بازآموزی مددکاران اجتماعی تأکید کردند و آن را یک فرآیند دائمی دانستند. همچنین اشاره داشتند که باید بتوانیم با شناخت مداوم از زندانیان و شرایط پس از آزادی آنان برنامه ها و قوانینی را بصورت پروتکل طراحی کنیم و در این ارتباط از همه متخصصین و کارکنان و حتی زندانیان و زندانبانان نیز باید کمک بگیریم.
سرکار خانم آرزومندی، مددکار اجتماعی، بر روی مسأله توانمند سازی تأکید داشتند. ایشان بیان داشتند که توانمندسازی چهار عنصر اساسی دارد:
اولین عنصر آگاه سازی است که لازمه آن دسترسی به اطلاعات است اما در این زمینه متأسفانه در زندان ها با مشکل جدی رو به رو می باشیم. عنصر بعدی مشارکت است. برای توانمندسازی از کمک منابع مختلف استفاده کنیم. کلینیک ها و یا مراکز مراقبت خوب هستند اما از اجتماعات محلی نیز باید کمک بگیریم. مدل برنامه های اجتماع محور هم اکنون بیش از پیش در غرب مورد استفاده قرار می گیرند. سازمان ها، مساجد، خیریه ها و منابع مختلف دیگری که در این محله ها وجود دارند همگی می توانند در توانمندسازی و بازگشت زندانیان به جامعه مشارکت و همکاری نمایند.

عنصر بعدی شعور اجتماعی است. برای پیشگیری از عود مجدد جرم باید با اتکا بر تحقیق و پژوهش های علمی زمینه های اجتماعی پذیرش زندانیان را در جامعه فراهم ساخت. عنصر چهارم ظرفیت سازی است. آموزش مداوم زندانیان و خانواده های آنان در این امر می تواند بسیار مثمر ثمر باشد.
ایشان همچنین پیشنهاد دادند که برای زندانیان باید یک بانک اطلاعاتی طراحی گردد تا بتوان مسائل و مشکلات مختلف آنان را بطور دقیق تری مورد بررسی قرار داد.
آقای مهدی سروی همپا ، رئیس کارگروه آموزش و پژوهش انجمن مددکاران اجتماعی و مدیر و مسئول فنی کلینیک مددکاری اجتماعی پونا نیز بیان داشتند که یکی از مسائل مهم فاصله گرفتن دانش آکادمیک مددکاری اجتماعی از دانش تجربی این رشته است . پژوهشگران و اساتید دانشگاهی از حوزه عمل دور شده و به مرور مبانی و تئوری های غربی بدون آزمون آنها در حوزه تجربی داخلی اکتفا می نمایند و به همین دلیل مددکاران اجتماعی فارغ التحصیل شده جدید در محیط کار احساس ناکارآمدی کرده و دانش آموخته شده در دانشگاه را برای کار مناسب نمی بینند .

یکی دیگر از مشکلات جامعه مددکاری اجتماعی این مساله می باشد که مددکاران اجتماعی خوب کار می کنند اما خوب نمی نویسند. منبع اصلی مقاله ها باید کارهای تجربی مددکاران اجتماعی باشد. ما مددکاران اجتماعی محقق و پژوهشگر تربیت نکرده ایم. ایشان همچنین در این زمینه پیشنهاد دادند که مددکاران اجتماعی برای مقاله نویسی و استفاده از دانش تجربی آموزش داده شوند، چرا که دانش بومی از این طریق حاصل می گردد و به بحث های تخصصی تبدیل می گردد.
دکتر قجاوند نیز بیان داشتند که ما در سازمان زندان حدود ۸۰۰ پست مددکاری داریم که تنها حدود ۳۰ نفر از آنان دانش آموخته مددکاری هستند. سازمان زندان ها آموزش رشته مددکاری اجتماعی را دایر کرده و این فرصت خوبی است تا آن نیروها جایگزین گردند. همچنین بسیاری از دانش آموختگان مددکاری در پست های غیر مددکاری در زندان مشغول به کار می باشند که می تواند جا به جایی صورت گیرد.

آقای حسین خالدی نیز بیان داشتند که در مددکاری زندان ها اصلاً بحث اجتماعی را نمی بینیم. مسئولین از مددکار زندان کار قضایی می خواهند. ما می توانیم کار قضایی را مثلاً به اجرای احکام بدهیم تا دست مددکاران بیشتر باز باشد و بتواند در زمینه تخصصی خود کار کنند.

سرکار خان رمضانلو، از اساتید مددکاری اجتماعی نیز بیان داشتند که همین نشست ها فرصت مناسبی است تا مددجویان مورد تحلیل قرار گیرند و راه های مختلفی که طی شده شناسایی و بررسی گردند. ما اینجا جمع شده ایم برای کسانی برنامه ریزی می کنیم که خودشان حضور ندارند. می توان با ارتباط گیری بیشتر با زندانیان و همچنین فراهم کردن

امکان حضور بیشتر و آزادانه تر متخصصین مختلف در زندان ها حتی به نظریه ها و راهکارهای جدیدتر دست پیدا کنیم. ما سال هاست تلاش می کنیم تا جایگاه مددکاری اجتماعی را در قوه قضاییه ارتقاء بخشیم اما همچنان با مشکل رو به رو می باشیم. ما باید برای شناساندن هر چه بیشتر مددکاری اجتماعی به جامعه تلاش نماییم.
جناب آقای موسوی چلک در پایان نشست به جمع بندی مباحث مطرح شده پرداختند و بیان داشتند که طبیعتاً با یک نشست نمی توان همه مشکلات را بررسی یا حل نمود. نشست ها آغاز یک ارتباط مستمر و پایدار می باشند. ما معتقدیم که نشست ها می بایست جایی برگزار شود که مسئولیت بیشتری را برای اجرا ایجاد نماید. ما باید بین حوزه دانشگاه و اجرا ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم بدینوسیله کیفیت اجرا را ارتقاء دهیم. ما باید تبادل اطلاعات و تعامل داشته باشیم. با تعامل بیشتر به مددکاری اجتماعی هوشمند که مطمئناً آینده نگر نیز خواهد بود دست خواهیم یافت.

ایشان همچنین پیشنهاداتی را ایراد فرمودند که به شرح ذیل می باشد:
۱ـ آسیب شناسی در حوزه مددکاری اجتماعی زندان به همراه مطالعه نقاط قوت و نقاط ضعف. آنچه تا به امروز انجام شده همه اش غلط نبوده، این روش ها و راهکارها باید مورد آسیب شناسی قرار گیرند.
۲ـ ارائه خدمات اجتماعی به زندانیان در داخل زندان بسیار مهم است اما آنچه که بیشتر می بایست مورد توجه قرار گیرد نقش مددکاران اجتماعی در سیاست گذاری است. در همه دنیا مددکاران اجتماعی نقش اصلی را در سیاست گذاری های اجتماعی ایفا می کنند. ما به عنوان مددکار اجتماعی باید تصمیم سازیی کنیم تا این تصمیم ها به سیاست ها تبدیل گردند. بنابراین، ما می بایست خودمان را قوی کنیم. گاهی آشنایی با یک قانون می تواند یک فرصت بسیار تأثیر گذار ایجاد نماید.
۳ـ خلاقیت عنصر گمشده ای در مددکاری اجتماعی است. البته در این زمینه باید ببینیم که برنامه و سیاست ها نیز چقدر اجازه خلاقیت می دهند.
۴ـ مسأله بعدی حساس سازی است. ما اطلاعات نداریم، آمار ورودی ها و خروجی های زندان را نداریم. ما باید از تمام ظرفیت ها برای حساس سازی استفاده کنیم اما متأسفانه به مهمترین ابزار حساس سازی  یعنی اطلاعات دسترسی نداریم.
۵ ـ شاید ما در عرصه فردی خوب کار کرده باشیم اما در حوزه اقدام اجتماعی به هیچ عنوان  خوب عمل نکرده ایم. باید همه مددکاران اجتماعی درگیر شوند و از ظرفیت سایر حوزه ها نیز استفاده کنیم و در این زمینه مسئولین نیز باید خودشان را بیش از پیش درگیر نمایند و همه با هم کار کنیم.
۶ـ حوزه های تخصصی باید راه اندازی گردد. ما باید ببینیم تا به امروز در دنیا چه کاری در این حوزه انجام شده تا بتوانیم براساس آن مانیفست مددکاری اجتماعی را طراحی نماییم.
در همه این موارد ما در کنار سازمان زندان ها هستیم. در بازنگری آیین نامه ها، در آسیب شناسی و … از همه ظرفیت ها برای ایجاد و سازماندهی یک مددکاری اجتماعی قوی تر در حوزه زندان ها گام خواهیم بر داشت.

در پایان، این نشست با تقدیر از جناب آقای دکتر صمدی راد ( استاد مددکاری اجتماعی)، آقای فتحی( مدیر ندامتگاه تهران)، خانم سام گیس( مددکار اجتماعی خبرنگار ) و آقای زارعی ( معاون سازمان زندان های استان تهران ) رأس ساعت ۱۳:۳۰  خاتمه یافت .

تنظیم و ارائه گزارش نشست
آقایان: ادریس سلطانی، محمد راجعیان

برای مشاهده عکس های این نشست اینجا را کلیک کنید.