بیمه معتادان باید هزینه‌های روانشناسی و مددکاری اجتماعی آنها را پوشش دهد

7

جامعه هدف بیمه در‌مان اعتیاد- بحث مطرح شده از سال ۱۳۸۷ در ستاد مبارزه با مواد‌مخدر – معتادان خیابانی و معتادان از قشر مستضعف جامعه هستند. خوشبختانه در سال ۱۳۸۹، ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد‌ مخدر که صرفا به حوزه درمان اختیاری نگاه می‌کرد اصلاح و بیمه معتادان تعریف و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف شد بحث بیمه معتادان را پیگیری کند. از زمان اصلاح قانون بیمه معتادان در سال ۸۹ تا سال ۹۲ تغییر و رویداد مشخصی در حوزه بیمه‌معتادان اتفاق نیفتاد و دولت وقت نیز بودجه‌ای برای اجرای این طرح اختصاص نداده و برای آن برنامه‌ریزی نکرد. در دولت یازدهم با توجه به نگاه وزارت رفاه به این موضوع و پیگیری‌های ستاد مبارزه با مواد مخدر بیمه معتادان در کشور اجرا شد. در بیمه معتادان، معتادان تحت پوشش درمان با متادون در مراکز دولتی، معتادان بالای ۱۸ سال، زنان معتاد، معتادان بیمار و معتادانی که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نبودند در اولویت بیمه اعتیاد قرار گرفتند و بودجه‌ای به منظور درمان آنها اختصاص یافت. در سال اول اجرای بیمه اعتیاد بودجه مناسب برای اجرای طرح پرداخت نشد اما از سال‌های بعد سطح بیمه افزایش یافت، به‌گونه‌ای که امسال بودجه‌ای بالغ بر ۷۰‌میلیارد تومان برای بحث بیمه معتادان اختصاص یافته است. نکته قابل توجه ‌در اجرا شدن بیمه اعتیاد تخصیص این بودجه به بحث درمان معتادان خیابانی یا معتادان با وضعیت مالی نامناسب است. در راستای کمک به این معتادان می‌توان از بخش‌خصوصی نیز کمک گرفت. استفاده از ظرفیت بالای بخش‌خصوصی برای سرمایه‌گذاری در زمینه بیمه معتادان به کاهش میزان اعتیاد در کشور کمک فراوانی می‌کند.

لزوم توجه به درمان‌های غیردارویی

بیمه معتادان باید هزینه‌های روانشناسی و مددکاری آنها را در زمان ترک اعتیاد پوشش دهد. در حال حاضر نگاه درمانی غالب در بحث درمان معتادان درمان دارویی است. درمان‌های غیردارویی نقطه ضعف درمان‌های نگه‌دارنده مانند مصرف ترامادول در کشور به حساب می‌آیند که به دلیل هزینه‌های بالای کلاس‌های مشاوره و روانشناسی انجام نمی‌شوند. معتادان اندکی توان پرداخت مبالغ بالای ویزیت مددکار یا روانشناس را دارند، بنابراین اگر بودجه بیمه درمان اعتیاد را علاوه بر درمان‌های دارویی به درمان‌های غیردارویی نیز اختصاص دهیم می‌تواند به روند درمان کمک بسزایی کند. در مجموع طرح بیمه درمان اعتیاد را به دلیل تاثیر آن بر درمان نگهدارنده با متادون و سایر درمان‌های رایج در کشور طرح مفیدی می‌دانم. نخست لازم است دستگاه‌های مختلف مانند وزارت رفاه و بهداشت و ستاد مبارزه به موادمخدر به تعریف مشترکی در بیمه درمان اعتیاد برسند.

مزایای طرح بیمه درمان اعتیاد

بیمه درمان اعتیاد معتادان بیشتری را به سمت درمان سوق می‌دهد.این نخستین بار است که تمام معتادان کشور را برای درمان بیمه می‌کنیم و این اقدام کمک مالی قابل‌توجهی برای بسیاری از معتادان به ویژه آنهایی است که در وضعیت مالی خوبی قرار ندارند. بیمه درمان اعتیاد باعث افزایش مدت زمان ماندگاری شخص در دوره درمان می‌شود زیرا فرد معتاد تنها درمان‌های دارویی را دریافت نمی‌کند و همزمان از درمان‌های غیردارویی نیز بهره‌مند می‌شود و در نتیجه جای سه ماه پاکی مدت زمان بیشتری پاک باقی می‌ماند و مدت زمان حضور او در دوره درمانی نیز بیشتر می‌شود. این بیمه از لحاظ اقتصادی نیز برای معتاد به صرفه است زیرا در صورتی که به حوزه درمان وارد شود به تبع آن هزینه کمتری نیز برای خرید موادمخدر پرداخت می‌کند. علاوه بر این، این بیمه خطر ابتلای معتاد به بیماری‌هایی را که بر اثر اعتیاد به در کمین اوست کاهش می‌دهد واضح است که معتاد تحت پوشش درمان از ابتلا به بسیاری از امراض در امان می‌ماند. این بیمه به کاهش پرونده‌های معتادان در سیستم قضائی و انتظامی کشور نیز کمک می‌کند. احتمال ارتکاب جرم در معتادانی که دوره درمان خود را طی می‌کنند کمتر است و این معتادان به ندرت به سمت ارتکاب جرم سوق پیدا می‌کنند. معتادانی که مصرف‌کننده چند ماده‌ مخدر هستند در صورتی که تحت پوشش بیمه درمان اعتیاد قرار ‌گیرند به مرور زمان مصرف چند ماده را به میزان کاهش داده و آنها را حذف می‌کنند و به مصرف یک نوع ماد‌ه‌مخدر روی می‌روند. در این صورت روش درمانی اصلی آنها مصرف متادون می‌شود و این تغییر به روند درمان معتاد کمک قابل‌توجهی می‌کند.

توجه به مصرف روانگردان‌ها در کشور

همان‌گونه که گفته شد وزارت رفاه، بهداشت و ستاد مبارزه با موادمخدر باید با یکدیگر هم‌اندیشی کرده و طرح بیمه درمان‌اعتیاد را به سمت تحت‌پوشش قرار دادن برنامه‌های روان‌درمانی سوق دهند. وزارت رفاه باید بپذیرد که درمان‌های غیردارویی بسیار موثرتر از درمان‌های دارویی هستند. در حال‌حاضر بحث مهم افزایش قابل‌توجه مصرف مواد روانگردان در کشور است و به این دلیل که افراد معتاد به مواد‌ روانگردان درمان دارویی خاصی نه تنها در ایران بلکه در هیچ‌کجای دنیا ندارند اساس کار در فرایند درمان آنها بر درمان‌های غیردارویی استوار است. بنابراین بیمه‌ درمان‌اعتیاد به منظور تحت پوشش قرار دادن این معتادان باید هزینه‌های درمان‌های غیردارویی را نیز شامل شود.

باید تاثیر درمان‌های غیردارویی باورپذیر باشد

نگاه مسئولان باید بر درمان‌های غیر‌دارویی متمرکز باشد و راه‌های درمان طولانی‌مدت را در جامعه ترویج کنند. انجمن روانشناسان و روانپزشکان نیز که در فرایند درمان‌های غیردارویی در کشور دخالت دارند باید توجه به درمان‌های غیردرمانی را در جامعه افزایش دهند. بسیاری از خانواده‌ها باید مایل به دریافت درمان‌های غیردارویی برای فرد معتاد در خانواده باشند. کم‌توجهی به بحث درمان‌های غیردارویی تنها متوجه دولت نیست و جامعه نیز باید به استفاده از درمان‌های غیردارویی تمایل داشته باشند. در بسیاری از موارد بیمار‌ان از پزشک خود دوره درمان‌دارویی دو یا سه‌ماهه و بدون مراجعه به روانشناس و مشاور را درخواست می‌کنند. در حال حاضر نه تنها معتادان، بلکه افراد عادی جامعه نیز نسبت به مراجعه به روانشناس و مشاور مقاومت می‌کنند و حاضر به مراجعه به مشاور حتی برای مواردی مانند ازدواج نیز نیستند، اغلب افراد جامعه از انگ دیوانگی می‌ترسند که این تفکر کاملا اشتباه است. ساکنان شهرهای‌کوچک و مناطق دور‌افتاده نسبت به مراجعه به روانشناس و مددکار مقاومت بیشتری دارند. دولت و کارشناسان حوزه روانشناسی باید به این مساله ورود کنند و رسانه‌ها نیز باید قبح مراجعه به روانشناس را در موارد ضروری برای مردم از بین برده و به آنها بیاموزند که مراجعه به روانشناس سبب افزایش سطح آگاهی فرد از شخصیت او می‌شود که این موضوع در فرایند‌زندگی او بسیار موثر است.