تخریب گران روان جامعه

تخریب‌گران روان جامعه

 یکی از ویژگی‌های مربوط به حوزه موادمخدر در کشور ما با تاثیر گرفتن از آنچه در دنیا اتفاق می‌افتد جلو می‌رود. در دنیا گرایش زیادی به موادمخدر صنعتی وجود دارد که ایران هم به تأسی از دنیا به این گرایش پیوسته است. ۵-۶سالی است که مصرف شیشه در کشور شیوع پیدا کرده و جدی‌تر شده است. برای مصرف زیاد شیشه چند دلیل در آن وجود دارد. اولین و مهم‌ترین آن درآمد بالا از قاچاق، حمل و ترانزیت آسان شیشه و آنکه مصرف آن نیز بسیار راحت است. از طرف دیگر به راحتی و در یک آزمایشگاه کوچک یا حتی آشپزخانه می‌توان آن را تولید کرد. مانند موادمخدر غیرصنعتی مانند تریاک بو ندارد و علایم اولیه آنها را نیز ندارد. حمل و مصرف برای فرد نیز آسان است. ویژگی مهم مواد صنعتی این است که افراد با یک بار مصرف وابستگی خاصی به آن پیدا می‌کنند و عوارض آن بسیار زیاد است.

 دفعه اولی نیست که مصرف شیشه حادثه‌آفرین شده است و بارها و بارها حوادثی از این دست را شنیده‌ایم. براثر مصرف موادمخدرخصوصا شیشه اقدام به خروج از ماشین (مانند همان صحنه‌ای که درسریال مادرانه به تصویر کشیده شد)، قتل، خشونت اتفاق می‌افتد.از طرفی درمان شیشه هم سخت‌تر است. فردی که وابستگی به شیشه پیدا می‌کند برای درمان، دشواری‌های بیشتری به نسبت مصرف موادمخدر و حتی موادمخدر صنعتی در پیش خواهد داشت. امروزه کراک مصرف‌کمتری دارد و شیشه جایش را گرفته است. همچنین خانواده‌ها اطلاعات درستی در مورد شیشه ندارند و گاهی برای لاغر شدن آن را به یکدیگر تجویز می‌کنند.معمولا در شرایطی که یک فرد موادمخدر صنعتی بخصوص شیشه مصرف‌کند، نزدیک‌ترین افراد به مصرف‌کننده (مانند همسر، مادر و پدر، فرزندان، دوستان و…) در معرض خطر بیشتری هستند.

 جالب است بدانید اولین بحثی که بعد از هوشیاری این افراد پیش می‌آید، پشیمانی است.نکته اینجاست که طبق اعلام محمدنجار وزیر سابق کشور در سال ۹۰ در کشور ۴ تن موادمخدر کشف و ضبط شده و این در حالی است که در سال ۸۹ کشف پلیس یک تن بوده است. درست است که پیشرفت، تدابیر و در اختیار داشتن تکنولوژی پلیس در این بخش بیشتر شده، اما این رشد ۴ برابری در سال ۹۰ نشان‌دهنده گرایش بیشتر جامعه به این نوع مواد است. مصرف شیشه یک موضوع جدیدی در جامعه ما نیست، ولی به دلیل عوارض خطرناکی که این ماده مخدر صنعتی دارد، و در واقع روح و روان جامعه را تخریب می‌کند، اطلاع‌رسانی در مورد عوارض آن و اینکه مردم خطرهای زیاد آن را باور کنند، باید بیش از این صورت بگیرد. بخش دیگر بخش کلان جامعه است. در جامعه‌ای که نشاط اجتماعی نباشد و خدمات روانی و اجتماعی سیاست‌گذاری نشده باشد و سرخوردگی اجتماعی باشد و برای اوقات فراغت برنامه‌ریزی نباشد طبیعتا آسیب‌هایی اجتماعی را خواهد داشت که اعتیاد یکی از آنهاست.
 
ویژگی شیشه این است که جوان پسند است وعمده‌ترین مصرف‌کنندگان شیشه افراد جوان جامعه هستند، ولی این نفی‌کننده موضوع نیست که در سنین دیگر از شیشه استفاده نمی‌شود. البته اینکه فرد چند سال مصرف شیشه می‌کرده در تحلیل افعال او مهم است. چیزی که در این بین از اهمیت زیادی برخوردار است زنان و کودکان هستند که بیشتر در معرض آسیب هستند. انعکاس حوادث صحه‌ای بر این گفته است که این دو گروه بیش از دیگران در معرض خطر هستند. در مورد موادمخدر صرفا آموزش درست جواب خواهد داد. باید در تقویت هویت فرهنگی و شادی جامعه بیشتر کار کرد. وقتی بین مردم سرخوردگی اجتماعی، ناامیدی و افسردگی وجود داشته باشد، در شرایط کلی تاثیر مستقیم بر رفتار افراد خواهد گذاشت. اولویت اول را روی آموزش مستمر و اطلاعات دقیق باید گذاشت.
 
اما آنچه مهم است در ایران اعتقادی به پیشگیری وجود ندارد و ۱۰‌درصد اعتبار مورد نیازش هم پرداخت نمی‌شود. این نشان می‌دهد که آسیب‌ها به‌رغم شعارها، به خوبی پیشگیری نمی‌شود. همچنین در برخی موارد برنامه‌های مسئولان از آسیب‌های شایع عقب‌تر است. برنامه‌ها باید کاملا آینده نگر باشد تا از بروز بسیاری از حوادث جلوگیری شود و مردم بتوانند از زندگی لذت ببرند. برنامه‌های کشور عموما طوری است که تازه بعد از بروز آسیب اجرا می‌شود. ما از آسیب‌های اجتماعی عقب‌تر هستیم. قبل از اینکه شیشه بیاید باید به مردم اطلاعات می‌دادیم. در حوزه سلامت جسم هم وضعیت همین گونه است و به دلیل آنکه این بخش مرگ آنی را به‌دنبال دارد، حساسیت بیشتر در آن اعمال می‌گردد. ولی در حوزه اجتماعی مرگ تدریجی است، دغدغه و حساسیت نسبت به آن کمتر می‌شود.حادثه که پیش می‌آید رسانه‌ها بیشتر دیده می‌شوند به همین علت رسانه‌ها هم وقتی حادثه‌ای اتفاق می‌افتد به سراغ بخش می‌آیند. این روحیه حادثه جو بودن جامعه ما را نشان می‌دهد.
منبع:یادداشت روزنامه تهران امروز/۳۰/۵/۹۲