ترس از آینده عامل گرایش به تجرد

در چند سال اخیر در ایران موضوعی که هم در جلسات مسئولان و هم در افکار عمومی به آن پرداخته شده موضوع تجرد قطعی جوانان بوده است. موضوعی که دغدغه‌های زیادی را از زوایای مختلف برای جامعه ایجاد کرده است. افزایش تجرد قطعی فرصت‌های افزایش جمعیت و تولید نسل را کاهش می‌دهد که در نهایت می‌تواند جامعه را از مسیر پیشرفت دور کند. در طول سال‌های اخیر به روش‌های گوناگون به این موضوع پرداخته شده و برای تشویق جوانان به ازدواج تلاش‌هایی صورت گرفته است. از جمله این اقدامات می‌توان به سیاست‌های کلی جمعیت، قانون تسهیل ازدواج جوانان، سیاست‌های کلی تعالی خانواده، قوانین برنامه توسعه و همه قوانینی که مربوط به اعطای تسهیلات برای ازدواج است اشاره کرد. آخرین این اقدامات نیز افزایش وام سه میلیونی ازدواج به
۱۰ میلیون بوده است. کشور ما در سال‌های اخیر به خوبی مشکلاتی را که تجرد قطعی برای جوانان و جامعه به وجود آورده است، درک کرده و نیاز به طرح راهکار‌های عملی برای حل این مشکل در بین مسئولان و دیگر اقشار جامعه دیده می‌شود.

پیامدهای تجرد قطعی جوانان

اولین نکته در مورد افزایش تجرد، کاهش جمعیت است که ما در آینده با آن مواجهیم. این کاهش جمعیت آثار خود را روی پیشرفت و توسعه کشور نشان خواهد داد. باید بدانیم که موفقیت هر کشوری در گرو داشتن سرمایه‌های انسانی و اجتماعی آن کشور است. بنابراین کاهش جمعیت ما را از داشتن این سرمایه‌های اجتماعی که لازمه پیشرفت در ابعاد مختلف جامعه است محروم می‌کند. تشویق دیگران به تجرد می‌تواند فرار از مسئولیت برای تشکیل خانواده را به همراه داشته باشد. موضوعی که نهادینه شدن آن می‌تواند نگرانی های زیادی را در جامعه برای مردم و مسئولان به وجود آورد. افرادی که تجرد قطعی دارند مسئولیت اجتماعی خود را نیز به خوبی انجام نمی‌دهند. برای بسیاری از این افراد همیشه این سوال وجود دارد که چرا ازدواج کنند؟ سوالی که در اغلب موارد بی‌پاسخ می‌ماند و بی پاسخ ماندن این سوال می‌تواند منجر به این مساله شود که مردم درباره این افراد قضاوت‌هایی داشته باشند. این قضاوت‌ها حتی اگر نادرست باشد نیز فشارهای روانی زیادی را به این افراد وارد می‌کند. تجرد قطعی در افراد می‌تواند نقش‌های اجتماعی آنان را نیز تحت‌الشعاع قرار داده و دچار مشکل کند، چرا که افراد متاهل می‌توانند فرصت‌های بیشتر برای پذیرش نقش‌های اجتماعی مهم‌تر داشته باشند. ما اکنون در ایران در حال تجربه کردن این معضل هستیم. حدود ۱۱میلیون جوان در سن ازدواج قرار دارند که همه آنها به نتیجه‌گیری قطعی درباره ازدواج نرسیده‌اند.

چرا جوانان تجرد را ترجیح می‌دهند؟

موضوعی که در چند سال اخیر در آمارهای رسمی و سرشماری‌های صورت گرفته درباره تحلیل دلایل گرایش به تجرد در بین جوانان می توانیم به آن برسیم این است که تمامی کسانی که تجرد قطعی دارند الزاما کسانی نیستند که شرایط ازدواج را به لحاظ اقتصادی نداشته باشند. بسیاری از این افراد زمانی که در سن ازدواج بوده اند نتوانسته اند انتخاب درستی داشته باشند و با بالا رفتن سن به مرور از ازدواج منصرف شده‌اند، چرا که افراد هر چه سنشان افزایش پیدا می‌کند حساسیت هایشان نیز درباره ازدواج و انتخاب فرد مناسب بیشتر می شود. برخی از این افراد نیز با وجود اینکه تمامی شرایط را برای ازدواج دارند شرایط زندگی مجردی را به زندگی متاهلی ترجیح می دهند و برای فرار از پذیرش مسئولیت های زندگی متاهلی و تشکیل خانواده از آن سر باز می‌زنند. بنابراین نمی توان گفت که تمامی مجردان ما در جامعه شرایط ازدواج ندارند. بسیاری از آسیب هایی که تجرد به وجود می‌آورد در وهله اول گریبانگیر خود فرد می‌شود و سپس به جامعه نیز انتقال پیدا می‌کند. وضعیتی که اگر ادامه پیدا کند و برای حل آن چاره‌ای اندیشیده نشود بدون شک می‌تواند آسیب‌هایی به فرد و جامعه وارد کند. باید برای حل این موضوع چاره‌اندیشی اساسی شود و رویکردی عملی و دقیق اتخاذ شود؛ باید دانست آنچه در چارچوب معین و درستی شکل نگیرد در نهایت آسیب‌های جبران ناپذیری را به جامعه وارد می کند. بحث دیگری که درباره این افراد وجود دارد این است که آیا همه این افراد منحرف می‌شوند یا خیر؟ پاسخ این است که خیر، این‌گونه نیست. نمی‌توان گفت همه کسانی که مجرد مانده اند انسان‌های منحرفی هستند یا در نهایت به انحراف کشیده خواهند شد، اما باید به این نکته نیز توجه کرد که نیاز جنسی نیازی نیست که بتوان آن را فراموش کرد. اگر فرد تصمیم بگیرد که از طریق روابط نامشروع به این نیازها پاسخ دهد بدون شک آسیب های آن از جمله قانون گریزی و گسترش آسیب‌های اجتماعی، گریبانگیر جامعه نیز خواهد شد. یکی از مهم‌ترین دلایلی که این افراد را به تجرد تشویق می کند می تواند نگرانی از آینده و ترس از پذیرش مسئولیت باشد. امروزه در جامعه ما افزایش تجرد آنگونه که در گذشته امری مذموم تلقی می شد تلقی نمی‌شود. درگذشته شاهد آن بودیم که جوانان پیش از آن که به سربازی بروند ازدواج می کردند اما اکنون برخی خانواده‌ها نیز از ازدواج نکردن فرزندانشان حمایت می کنند و در واقع آنها را همراهی می کنند. گاهی می‌بینیم که بزرگ‌ترهای خانواده خودشان بستری را برای ازدواج نکردن فرزندانشان فراهم می‌کنند. در بسیاری از جوانان پیدا نکردن زوجی که ویژگی‌های مشابهی با آنان داشته باشد سبب تاخیر یا انصراف از ازدواج است، در برخی موارد شرایط اقتصادی جامعه سبب می شود که فرد از ازدواج منصرف شود اما در نهایت ترس از آینده و فرار از پذیرش مسئولیت می‌تواند به عنوان مهم‌ترین عامل در تجرد افراد معرفی شود. برای مثال در مورد وام ازدواج اینکه دولت تسهیلات بیشتری برای ازدواج درنظر گرفته را باید به فال نیک گرفت، اما نباید این انتظار را داشت که با افزایش وام ازدواج، میزان ازدواج درکشور بالا رود. به‌ هرحال به جز وام، مولفه‌های مهم‌تری برای ازدواج وجود دارد؛ اطمینان از آینده، انگیزه، مسئولیت‌پذیری و اشتغال، بخشی از اینهاست. اگر این مولفه‌ها تحقق پیدا نکند، اتفاق خاصی برای میزان ازدواج نمی‌افتد. باید راهکارهای اساسی در این زمینه اندیشیده شود. تا آسیب‌ها به درستی شناسایی و بررسی نشود نمی‌توان امیدی به حل معضل داشت.

* سید حسن موسوی چلک

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ای