تنها زندانبان کافی نیست

 

پیشگیری از وقوع جرم یکی از موضوعاتی است که باید از سوی نهادهای مختلف جامعه به آن توجه شود با این حال رویکردهای پیشگیرانه هرمیزان نیز که تقویت شوند باز هم عده ای مرتکب جرم می شوند که مجازات برخی از آنها زندان است. هرچند انتظار این است که افراد پس از آزادی از زندان بار دیگر به ارتکاب به جرایم اقدام نکنند اما این موضوع به تحقق زمینه های مهمی باز می گردد.نخست اینکه در حال حاضر اقدامات تربیتی در زندان های ایران متناسب با تعداد زندانیان و فضای زندان های کشور نیست. نداشتن منابع کافی برای توسعه خدمات مددکاری اجتماعی و روانشناسی از جمله دلایلی است که باعث می شود تا مداخلات انجام شده در زندان ها جنبه پیشگیرانه آنچنانی نداشته باشد. چندی پیش در زندان های مشهد زندانیان را براساس تیپ شخصیتی و نه جرم تقسیم بندی می کردند اما به دلیل زمانبر بودن و هزینه داشتن استمرار پیدا نکرد. نیروی انسانی متخصص هم تعیین کننده است. باید دید تا چه اندازه افرادی که در زندان با زندانیان سر و کار دارند مهارت های لازم برای برقراری ارتباط با آنها را دارند؟ از طرف دیگر باید دید علایمی که باعث ارتکاب به جرم می شوند از بین رفته اند یا خیر؟زمینه دیگر به بحث پذیرش مجرمان در جامعه باز می گردد. نمی توان کتمان کرد فردی که از زندان آزاد می شود، برچسبی را با خود دارد که این برچسب نه تنها برای او که برای خانواده اش نیز تعریف می شود. گذشتن از کنار این برچسب به سادگی امکان پذیر نیست. بنابراین در بسیاری از مواقع این افراد نمی توانند گواهی عدم سوءپیشینه ارایه کنند و در این شرایط طبیعی است که بار دیگر به سمت عمل خلاف قانون سوق پیدا می کنند. موضوع مهم دیگر به تفکر زندانیان برمی گردد. افرادی که از زندان آزاد می شوند کمتر رغبت دارند تا پس از آزادی ارتباط خود با مراکز مددکاری داخل زندان را حفظ کنند. به این ترتیب مراقبت های پس از آزادی زندانیان کاسته می شود. سیستم زندان هم آنقدر نیرو و منابع ندارد که بتواند پیگیری پس از ترخیص را انجام دهد و بتواند افراد ترخیص شده را به گونه ای رصد کند که از ارتکاب به جرم خودداری کنند. وقتی فرد باور کند که مجرم است و جامعه نیز پذیرش او را نداشته باشد آن زمان دیگر ارتکاب مجدد او به جرم عجیب نخواهد بود. این در حالی است که ارتباط هدفمند، پایدار و هماهنگ بین سازمان هایی که افراد پس از خروج می توانند با آنها ارتباط داشته باشند مانند آموزش و پرورش، بهزیستی، کمیته امداد و فنی و حرفه ای وجود ندارد. از روزی که فرد وارد زندان می شود باید برای بازگشتش به زندگی سالم اقدام کرد. این بازگشت به تحقق چند شرط است. نخست اینکه فرد باید خودش را باور کند، دوم اینکه خانواده باید او را حمایت و باور کند، سوم اینکه محیط های اجتماعی نیز باید راه بازگشت او به زندگی سالم را هموار کند و چهارم اینکه فرد آزاد شده نیز باید به جامعه فرصت دهد تا تفکر خود نسبت به آنها را تغییر دهد. کلام آخر اینکه تنها زندانبان برای کاهش جرایم کافی نیست و باید بخش تربیتی نیز به برنامه های زندان های کشور وارد شود.

 

حسن موسوی چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

روزنامه اعتماد، شماره ۳۱۹۴ به تاریخ ۱۱/۱۲/۹۳،