مدیران غیرمتخصص، کاهش اعتماد را نهادینه می‌کنند

مناسبت‌های مختلف از جمله مناسبت‌های دینی می‌تواند بهانه‌ای باشد برای هر کدام از ما که ببینیم چقدر در آن راستا عمل می‌کنیم و چقدر پیام‌های مناسبت‌های مذهبی را در رفتارمان و نه فقط در گفتارمان مورد توجه قرار می‌دهیم. طبیعتا نیاز هر جامعه این است که افراد آگاه در عرصه‌های مدیریتی حضور داشته باشند. حال سوال این است که چقدر مدیران ما که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند و زندگی می‌کنیم، در عمل هم به آن ویژگی‌های مدیران کارآمد در جامعه اسلامی پایبندند؟ بدون‌شک یکی از ویژگی‌های مدیر کارآمد در جامعه اسلامی، داشتن آگاهی از مسائل مرتبط با مسئولیتی است که در جامعه می‌پذیرد و به عهده می‌گیرد؛ درحالی گاهی آسمان و زمین را به‌هم می‌بافند و پیگیری می‌کنند تا بتوانند منصبی بگیرند. حضرت علی(ع) در ارتباط با همین موضوع به نکته‌ای اشاره کرده‌اند و می‌فرمایند: «ای مردم! همانا سزاوارترین فرد در خلافت و مدیریت کسی است که در اجرای امور تواناترین و در فهم مسائل داناترین به فرمان خداوند باشد». همین یک عبارت، جمله یا حدیثی که از امیرمومنان ارائه شده، می‌تواند مبنایی برای سنجش من به عنوان یک مدیر در جامعه اسلامی باشد. آیا واقعا من در جای خودم نشسته‌ام؟
فرصتی است برای هر مدیر در جامعه اسلامی که از خودش این سوال را بپرسد؛ آیا مسئولیتی که پذیرفته، واقعا بر پایه و مبنای توانایی و شایستگی‌اش بوده یا بر مبنای موقعیت‌های اجتماعی، فامیلی و ارتباطات سیاسی. سوالی که هر مدیری براساس وجدانش می‌تواند پاسخ دهد. چراکه وقتی قرار است مدیریت یک مجموعه کوچک یا بزرگ را برعهده بگیرد، وظیفه دارد آن مجموعه را به سرمنزل مقصود برساند، حتی اگر کسی اینجا سوالی از او نپرسد. این سوال که «آیا من شایسته این منصب هستم؟»، زمینه‌ای را فراهم کند تا مدیرانی که این شایستگی را ندارند، با وجدان راحت از مسئولیت کنار روند. این سوال که «آیا من مستعدترین فرد در این شرایط برای این منصب هستم»؟ و پاسخ به این دست سوالات می‌تواند کمک کند جامعه‌ای داشته باشیم که شایسته‌گزینی در آن حاکم باشد. در غیر این‌ صورت پذیرش این نوع مسئولیت‌ها حتی اگر به ظاهر برای من نوعی، پُز و به اصطلاح پایگاهی داشته باشد، چیزی جز ایجاد ضایعه‌های جبران‌ناپذیر برای جامعه نخواهد داشت و می‌تواند بهانه‌ای برای نارضایتی و روی گردانی مردم یا تضعیف باورهای دینی باشد؛ چون مردم انتظار دارند در جامعه اسلامی شایستگان، آن جایگاه ویژه را داشته باشند و برای اینکه بدانم شایسته هستم یا نه، قرار نیست و نیاز نیست که خود را گول بزنم و توجیه کنم که من بهترینم یا چاپلوسان اطرافم، به‌گونه‌ای این ذهنیت را در من ایجاد کنند که من بهترینم و اگر نمی‌آمدم، این شق‌القمر صورت نمی‌گرفت! که همانا این رفتار ناشی از خودبزرگ‌بینی‌هایی است که یا خودم دارم یا اطرافیان در من ایجاد می‌کنند. فراموش نکنیم که در هر جامعه‌ای برای رسیدن به خود‌کفایی لازم است فرزانگان و شایستگان در عرصه‌های مدیریتی و کارگزاری قرار بگیرند. چیزی که به نظر می‌رسد امروز بخشی از درد جامعه ماست که در بعضی جاها، آدم‌ها سر جای خودشان نیستند و وقتی آدم‌ها سر جای خودشان قرار نمی‌گیرند، خسارات جبران‌ناپذیری برای آن جامعه دارند. مناسبت پیش‌رو و شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را تسلیت عرض می‌کنم. این زمان بهانه‌ای است تا این سوال را از خودم بپرسم، حال که با این مناسبت مذهبی مواجه شده‌ام، چقدر پایبند به سیره پیشوایان دین و توصیه‌های مبانی دین هستم؟ فکر می‌کنم پاسخ به این سوال و عمل به این ویژگی در پذیرش مسئولیت‌ها، می‌تواند کمک بزرگی به جامعه برای اعتمادسازی و مسئولیت‌پذیری باشد. اگر فرد شایسته‌ای برای مسئولیتی که داریم، نیستیم، با کنار رفتن می‌توانیم بیشترین خدمت را به جامعه‌مان بکنیم و نشان دهیم در عمل، عامل به آنچه بر مبنای دین ما تاکید و توصیه شده، هستیم.

سیدحسن موسوی‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

روزنامه آرمان ملی