نیازمند نظام مددکاری اجتماعی هستیم
آرمان- میمنت گلشنی: مددکاری در ایران شاید رشته نوپایی نباشد اما، این تخصص اساسی که میتواند به کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی کمک کند، آنچنان که باید و شاید جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. روز تولد امام علی (ع) را روز مددکار نامگذاری کرده اند. به مناسبت این روز، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با آرمان از جایگاه و کارویژههای مددکاری صحبت کرده است. سید حسن موسوی چلک گفته است: « اغلب رشتهها مانند مهندسی، پزشکی، روانشناسی و… نظامی دارند که از آنها حمایت میکند. اما مددکاری چنین امکانی ندارد.»
در حال حاضر جایگاه مددکاری اجتماعی در سازمانهای دولتی و غیر دولتی چگونه است؟ آیا نقش پررنگی دارند؟
خوشبختانه امروز مددکاران اجتماعی در بیشتر سازمانهای دولتی و غیر دولتی حضور دارند. مدد کاران ما در وزارتخانههای علوم، آموزش و پرورش، وزارت تعاون، نیروی انتظامی، شهرداری و حتی مترو و هواپیمایی فعالانه کار میکنند. در بخش خصوصی نیز در حوزههای مربوط به کودکان، زنان و معلولان هم حضور داریم. به نوعی تعدد و تنوع دستگاههایی که مددکاران در آن فعالیت میکنند زیاد است اما این تمام ظرفیت ما نیست.
مددکاری اجتماعی ظرفیت فعالیت در چه حوزههای دیگری را دارد؟
ما در زمینه آموزش، پژوهش و اجرا جایگاه خوبی داریم اما سیاستگذاری و مدیریت ارزیابی تاثیرات اجتماعی از دیگر ظرفیتهای این رشته است که متاسفانه به دلیل نبود بستر مناسب از یک سو و کاستیهای خودمان در نظر گرفته نمیشود. در بسیاری از کشورها محور بسیاری از سیاست گذاریها و مدیریت، مددکاری است اما متاسفانه در کشور ما نقش مددکاری اجتماعی در این حوزهها نهادینه نشده است. رصد اجتماعی و آینده نگری از دیگر ظرفیتهایی است که مددکاری اجتماعی به دلیل دسترسی به اطلاعات گسترده و حضور در بطن جامعه میتواند به خوبی در آن ایفای نقش کند.
چه خلأهایی برای پرورش این ظرفیتها وجود دارد؟
مهمترین خلأ موجود فقدان نگاه تخصصی به مددکاری است. مددکاری اجتماعی تا الان بیشتر خیریهای بود و به عنوان رشتهای تخصصی که نیاز به یک سری ویژگیهاست دیده نمیشد. به طور مثال، مددکاران نمیتوانند پست یک روانشناس را در سازمانها بگیرند اما، عکس آن کاملاً رایج است. وقتی شناخت درست از این رشته وجود ندارد جای پای ما در اجرا و سیاست گذاری هم باز نمیشود. البته نسبت به گذشته حضورمان در سازمانها و در جامعه پررنگ شده اما آن طور که باید نیست. برخی فکر میکنند مددکاری تنها به حضور در بیمارستان و خیریه ختم میشود اما، واقعیت این است نقش خدمات اجتماعی مددکاری در پیشگیری باید خیلی جدی تر باشد. مثلاً ما امسال کمپین پیشگیری از تصادفات را راهاندازی کردیم. زمانی که ۷۰ درصد عامل تصادفات رانندگی، انسانی است یعنی بخشنامههایی که تا به حال در این باره تصویب شده چندان موثر نبوده است. این جاست که مددکاری وارد شد تا به بهبود شرایط کمک کند. این نمونه در آلمان اجرا شد و نتیجه بخش بود. حضور مددکاران و روانشناسان در سیاست گذاری و حضور در چنین کمپینهایی میزان کشته شدگان حادثه رانندگی را از ۲۱ هزار به ۳ هزار و ۶۰۰ نفر در آلمان رسانده است.
رویکرد مددکاری اجتماعی در شرایط فعلی به آسیبهای اجتماعی چیست؟
الان مددکاری اجتماعی هم در بحث پیشگیری و هم مداخله و توانمندسازی حضور دارد. البته حضور اصلی ما در مداخله است. اما ما این توانایی و مهارت را داریم که در بحث پیشگیری جدی تر اقدام کنیم و موثرتر باشیم. به طور مثال طرح اورژانس اجتماعی در همین راستا در سالهای اخیر مطرح شد. در این اورژانسها به مداخله در زمینه خشونتهای خانگی و … میپرداختیم. ما سعی کردیم فاصله میان خانه و کلانتری را با این اورژانسها پر کنیم.
رویکرد مددکاری حتی در بخش مداخله تا چه اندازه میتواند در کاهش یا کنترل آسیبهای اجتماعی نقش داشته باشد؟
نباید توقع داشت که مددکاری بتواند آسیبها را کاهش دهد یا کنترل کند. آسیبهای اجتماعی ناشی از عوامل گوناگونی هستند که بسیاری از آنان از حوزه مددکاری خارج است و در جای دیگر باید مدیریت شوند. مددکاران اجتماعی در توفان آسیبهای اجتماعی که وجود دارد اگر بتوانند از افزایش بروز این آسیبها جلوگیری کنند، کار بزرگی انجام داده اند. به همین دلیل، درحال حاضر به کاهش آسیبها از طریق مددکاری اجتماعی نمیتوان فکر کرد.
به نظر شما مددکاری امروز ما چقدر به استانداردهای جهانی نزدیک است؟
واقعیت این است که با استانداردهای جهانی فاصله داریم. بخشی از این امر به تفاوت فرهنگی گسترده در کار مربوط است. اما من معتقدم با تقویت جایگاهمان در بحث مدیریت و ارزیابی اجتماعی امکان پیشرفت و مقایسه با استانداردهای جهانی به تدریج فراهم میشود.
بر اساس تجربه شما، تا چه اندازه میان آموزشی که دانشجویان مددکاری در دانشگاه میبینند با زمینهای که میتوانند در جامعه عمل کنند هم خوانی وجود دارد؟
امروزه حوزه مددکاری در دنیا بسیار گسترده شده است اما ما دانشجویانمان را بر اساس روشها و کتابهایی که سالیان سال است وجود دارند، آموزش میدهیم. به طور جدی نیاز به بازنگری و تعامل بیشتر و بهتر با دنیا داریم.
برای افزایش کیفیت خدمات مددکاری اجتماعی چه باید کرد؟
بهبود کیفیت باید در دو سطح اتفاق بیفتد. اول آموزش. در این راستا نظام آموزش باید بازنگری شود. رشته مددکاری اجتماعی تخصصی شود و ما به تولید دانش بومی در این زمینه بپردازیم. مستند سازی تجارب مددکاران هم میتواند در این مورد بسیار مفید باشد. در مرحله اجرا هم نیاز به بازنگری در شرح وظایف مددکاری در طبقه بندی مشاغل داریم. در وهله بعد باید به نقش مدد کاران در سیاست گذاری اجتماعی هم توجه شود. مددکاران باید مدیران و ضابطان و مروجان اجتماعی باشند تا بتوانند تاثیرگذاری خود را به نحو احسن داشته باشند. بخش عمده ارتقای کیفی خدمات مددکاری به شکل گیری سازمان یا نظام مددکاری بر میگردد. اغلب رشتهها مانند مهندسی، پزشکی، روانشناسی و… نظامی دارند که از آنها حمایت میکند. اما مددکاری چنین امکانی ندارد.
پس به نظر شما وجود انجمن مددکاری به تنهایی در این زمینه کارساز نیست؟
اصلاً. انجمن نمیتواند کار زیادی برای ارتقای کیفیت مددکاری انجام دهد چون، قدرت چندانی ندارد. اما در مورد نظام مددکاری فرق میکند. نظام مددکاری فرابخشی است، قانون از آن حمایت جدی میکند و سایر بخشهای جامعه نیز ملزم به همکاری با آن هستند. از سوی دیگر نظام مددکاری قدرت نظارت دارد چیزی که در انجمن امکان پذیر نیست. ما به دنبال آن هستیم تا طرح سازمان مددکاری را به مجلس ببریم و نقش نظارتی آن را پررنگ کنیم. بسیاری از پروندهها قبل از ارجاع به دادگاه یا نیروی انتظامی میتوانند از سوی مددکاران مورد بررسی و حل و فصل قرار بگیرند. در این صورت، هزینه کمتری نیز به کشور تحمیل میشود.
به عنوان سوال آخر شما آینده مددکاری در ایران را چگونه میبینید؟
می توانم بگویم خوشبینم. نقش خدمات اجتماعی مددکاری به مرور در فرهنگ ما بیشتر جا میافتد و این نوید را میدهد که در آینده مددکاران بتوانند در شرایط بهتر فعالیت کنند و به حضورشان در جامعه بیشتر توجه شود.
منبع:روزنامه آرمان۲۲/۲/۹۳