یک روانشناس در خصوص نزاع های خیابانی گفت
آن گونه که از شواهد و قراین پیداست، هر ساله با آغاز فصل تابستان و تعطیلی مراکز تحصیلی و افزایش اوقات فراغت محصلان، دانش جویان و همچنین تردد بیشتر نوجوانان و جوانان در سطح شهرها، آمار درگیری های فیزیکی خیابانی نیز افزایش می یابد.
از گذشته های دور تا کنون درگیری های فیزیکی و لفظی افراد ، جزء لاینفک زندگی افراد بوده اما شدت و حدت آن بسته به زمان ، مکان و شرایط، متفاوت بوده است.
نا گفته پیداست درگیری ها به دلایل مختلف به وجود می آیند، گاهی بی مهری ها و کم لطفی های والدین در دوران کودکی فرد، است که در بزرگی سر باز می کند، گاهی هیجانات و استرس های ناشی از سن و سال دوران بلوغ در نوجوانی است، گاهی بغض، خشم و عقده فرو خورده ای است که در دوران جوانی سر باز می کند و…
اما اغلب مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و…مختلفی باعث بروز این پدیده و رفتار نا به هنجار اجتماعی می شود که باعث شده در سال های اخیر، جامعه شناسان و رفتار شناسان بسیاری از دانشگاه های معتبر دنیا به آن پرداخته و تجزیه و تحلیلش کنند.
آستانه تحمل افراد پایین آمده است
در این خصوص دکتر باقر شاملو، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان این که برخی از دلایل عمده بروز درگیریها و نزاعهای خیابانی و یا اصطکاک بین افراد، ریشه در روابط اجتماعی دارد، گفت: پایین آمدن ظرفیت تحمل مردم به دلیل وجود فشارهای روانی و استرسهایی است که بخشی از آن ناشی از شرایط شخصی و بخشی هم ناشی از شرایط اجتماعی است که باید ریشهیابی شود.
وی با اعلام این که از دلایل دیگر می توان به مشکلات اجتماعی در این خصوص اشاره کرد، گفت:دردسرهای رفت و آمد در بعضی شهرها مثل تهران بسیار زیاد و ناراحت کننده شده است و سبب ساز صرف وقت، هزینه و انرژی زیادی است، واصولا افراد طبق برنامهریزی خود به کارهایشان نمی رسند یا اینکه عقب ماندن از برنامههای روزانه آستانه تحمل آنها را پایین آورد.
به گفته وی بخشی درگیری های فیزیکی و خیابانی نیز ناشی از مسائل فرهنگی است به گونه ای که متأسفانه در کشورمان وضعیت روحی ، روانی افراد و ظرفیت فرهنگی جامعه تقویت نشده است.
سوء مدیریت اجتماعی ؛ مسبب پایین آمدن آستانه تحمل افراد
سوء مدیریت مسائل اجتماعی از دیگر دلایل پایین آمدن سطح آستانه تحمل و ظرفیت های جامعه است که این استاد دانشگاه به آن اشاره کرد و گفت : با یک مدیریت بهینه، بسیاری از تعاملات اجتماعی افراد کنترل و مدیریت می شود تا منجر به درگیری و اصطکاک و تضاد منافع نشود، به طور مثال ” در گذشته کمتر به بیمه شخص ثالث یا بیمه وسایل نقلیه توجه شده و معمولاً تصادفهایی که منجر به خسارت میشد، با درگیری و پرخاشگری طرفین همراه بود، اما از زمانی که بیمه الزامی شد، افراد چون از پرداخت مکانیسم جبران خسارات مطمئن هستند، شاید نیازی به درگیری و فحاشی نمیبینند که می توان از این امر به نوعی به عنوان مدیریت اجتماعی یاد کرد.
هیجانات و مخدر ها، تحریک کننده جوانان برای درگیری
وی با تاکید بر این که معمولاً جوانان بیشتر درگیر اصطکاک ها و نزاع های خیابانی می شوند، گفت:در جوانها تا حدودی این درگیریها ” به سبب سن و سال و هیجانی بودن جوان” طبیعی است اما بخش دیگری از آن ریشه در عوامل دیگری دارد.
شاملو خاطر نشان ساخت: استفاده از مواد مخدر و به ویژه روانگردان ها باعث می شود تا اعتدال و کنترل رفتارها در جوانان کمتر شود، در نتیجه آستانه تحمل پایین آمده و درگیری های خیابانی و فیزیکی افزایش یابد.
وی با اعلام این که افرادی که از سطح تحصیلاتی بالاتری بر خوردارند، بدون تردید از ظرفیت تعامل اجتماعی بالاتری نیز بهر ه مند هستند، گفت: این افراد اغلب برای مواجهه با شرایط غیر منتظره پیش آمده آمادگی بیشتری داشته و با سعه صدر بیشتری رفتار می کنند ؛ اما از سوی دیگر باید به رفتارهای هیجانی هم اشاره کرد که بدون تجربه و کنترل عمل بروز داده میشوند، مانند رفتارهایی که ناشی از خشم و گرسنگی، ناراحتی و عصبانیت انجام میشود، اما رفتارهای تکاملیافته همانند رفتارهای حساب شده ای هستند که با پیشبینی عواقب و آثار آن بر زندگی انجام میشود و به این ترتیب انتظار از یک فرد تحصیلکرده این است که رفتار سنجیدهتری از خود نشان دهد.
این فعال عرصه اجتماع با تاکید بر این که در این مسئله تردیدی نیست که رفتارهای انسان فرآیندی از آموزش و تحصیلات، محیطهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ، مذهبی و… است، گفت: پس، تعامل مجموعههایی از عوامل محیط خانواده، آموزش و حتی برخورد جناحهای سیاسی میتواند برای افراد جامعه یک الگو باشد.
کافی بودن قوانین جزایی و بازدارنده موجود در کشور
شاملو با اشاره به مقبول بودن قوانین بازدارنده و جزایی موجود در کشور، گفت: آنچه مهم می نماید ، این است که باید عوامل این رفتارهای هیجانی ریشهیابی شود، زیرا که اغلب افراد قبل از ارتکاب چنین رفتارهایی به ندرت به فکر مجازات و عواقب آن است و با این توضیحات میتوان گفت رفتارهای هیجانی فیالبداهه است، پس مجازات کردن و تشدید مجازات آن چنان تاثیر گذار نیست.
وی در پایان متذکر شد: در جامعه ما نیاز به ابزارهای اصلاحی و اجتماعی و کارهای فرهنگی زیربنایی بیشتر احساس میشود و لازم است تاظرفیت تعامل اجتماعی افراد تقویت شده و در جهت حل این گونه ناهنجاریها اقدامات اساسیتری صورت گیرد.