در پنل تخصصی سیاستگذاری اجتماعی در اعتیاد مطرح شد: آیا اعتیاد یک بیماری است؟/ حمایت اجتماعی فقط پول نیست

عصر روز چهارشنبه ۲۴ شهریور و در جریان برگزاری دهمین کنگره بین المللی دانش اعتیاد، نمایندگان انجمن مددکاران اجتماعی ایران بحث های خود را مطرح کردند.

پنل تخصصی با موضوع “حمایت های اجتماعی در سیاستگذاری اجتماعی در حوزه اعتیاد، با تأکید بر مددکاری اجتماعی” با دبیری حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی و سخنرانی دکتر حبیب آقابخشی، دکتر سیدمحمدحسین جوادی و خانم منیره آرزومندی از ساعت ۱۶ آغاز شد.

در ابتدای این نشست موسوی چلک، ضمن خیرمقدم به حاضرین و تشکر از سخنرانان برای حضور در پنل، خلاصه ای از تاریخچه برخورد با مسئله اعتیاد و مواد مخدر را در کشور بیان نمود.

وی به گذر از چرخه برخوردهای ناشی از تفکر جرم انگارانه به بیمار انگارانه اشاره کرد و افزود: در رابطه با موضوع اعتیاد گاهی افراد معتاد را با دارو می پذیرفتیم، گاهی آنها را شلاق می زدیم و زندانی می کردیم. بعد آنها را بیمار تلقی کردیم و بستری کردیم. از نیمه دوم دهه ۸۰ هم با ابلاغ سیاستهای کلی مواد مخدر از سوی مقام معظم رهبری، مواد ۱۵ و ۱۶ قانون اصلاحیه مواد مخدر به صورت جدی تر و عملیاتی اجرا شد که در حال حاضر آمارها نشان میدهد به شکست رسیده است.

موسوی چلک، نقطه ضعف مداخلات در این حوزه را عدم جدیت در اتخاذ سیاستهای اجتماعی دانست و لزوم اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر و حمایت همه جانبه حکومت از این نوع سیاست دفاع کرد.

paneol

اعتیاد بیماری یا جرم نیست، یک رفتار غیرمسئولانه است

سپس حبیب آقابخشی، دارنده نشان سلامت اجتماعی و نویسنده کتاب “اعتیاد و آسیب شناسی خانواده : مصون سازی کودکان در برابر اعتیاد” به بیان یک ایده جدید درباره نگرش به موضوع مصرف مواد مخدر پرداخت.

آقابخشی به مرور نگاه به شخص مصرف کننده طی دوران معاصر پرداخت و عنوان کرد: قبل از انقلاب، فرد معتاد، بیمار پنداشته می شد و تحت مداوا قرار می گرفت. اوائل انقلاب افراد معتاد مجرم انگاشته شده و دستگیر و زندانی یا تبعید می شدند. بعد از آن دوباره عنوان شد که معتاد، بیمار است و با بیمار نباید مقابله مجرمانه کرد. در حال حاضر معتاد هنوز بیمار است اما به دلیل آنکه سعی می شود بیمار “ترک داده شود” پاسخ مثبتی از روشهای مقابله به دست نیامده است.

این استاد مددکاری اجتماعی، تأکید کرد که اگر فرد مصرف کننده را مجرم بدانیم نمی شود برای درمانش اقدام موثری انجام داد. از سوی دیگر اگر او را بیمار بدانیم در حقیقت از او سلب مسئولیت کرده ایم. بنابراین باید به دنبال مفهوم دیگری برای جایگاه فرد مصرف کننده در این مسئله پیدا کنیم.

وی با تبیین نگاه جامع نگر مددکاری اجتماعی عنوان نمود: مددکاران اجتماعی هم ساختار را مقصر می دانند که شرایط دستیابی به هدفهای فرهنگی را به درستی فراهم نکرده و هم روابط بین فردی را تشخیص می دهند اما در نهایت این فرد مصرف کننده است که انتخاب می کند سراغ مواد مخدر برود یا از آن دوری کند.

دکتر آقابخشی ادامه داد: به نظر می رسد فرد مصرف کننده را باید در مقام مسئولیت پذیری قرار داد و مصرف مواد مخدر را نوعی “رفتار غیرمسئولانه” دانست. اعتیاد بیماری نیست بلکه یک رفتار غیرمسئولانه است.

وی به تفاوت مسئله و آسیب اجتماعی اشاره کرد و گفت: مسئله اجتماعی ناظر بر شرایط نامناسب اجتماعی است اما آسیب اجتماعی متمرکز بر رفتار است و باید بین این دو مفهوم تفاوت قائل شد.

دکتر آقابخشی در انتها با بیان اهمیت سیاستگذاری های اجتماعی با توجه به نگرشی که به فرد مصرف کننده وجود دارد افزود: اینکه ما مصرف مواد را یک بیماری بدانیم یا یک جرم یا یک رفتار غیرمسئولانه که از سوی خود مصرف کننده در شرایط نامناسب انتخاب می شود به ما کمک خواهد کرد که سمت و سوی سیاستهای مقابله ای را به درستی تعیین کنیم.

 

برای مقابله با اعتیاد باید اجتماعی و جامع نگر داشته باشیم

سخنران بعدی پنل، خانم منیره آرزومندی، مددکار اجتماعی و دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت، بود که به سیاستگذاری های اجتماعی در کار با گروه های هدف پرداخت.

آرزومندی به خودتصمیم گیری، مشارکت اجتماعی، ظرفیت سازی و مسئولیت اجتماعی به عنوان مقوله های مهم در امر توانمندسازی زنان و کودکان اشاره کرد و گفت: برای اینکه بتوانیم حمایت های اجتماعی از افراد درگیر به اعتیاد را به درستی تعیین کنیم باید نگاه همه جانبه ای به مقوله اعتیاد داشته باشیم.

وی خانواده را عنصر مهمی در توانمندسازی زنان و کودکان دانست و افزود: درمان غیردارویی مواد مخدر برای گروه های خاص بسیار دشوار و نیازمند نگاهی اجتماعی و جامع نگر است.

منیره آرزومندی در انتها، به مدلی که در بهزیستی کشور در باره مداخله در اعتیاد به مخدر طراحی شده است اشاره کرد و به طور ویژه اهمیت توجه به مقوله پیشگیری حتی از دوران بارداری و نوزادی را متذکر گردید.

 

حمایت های اجتماعی در آخر صف سیاستهای اعتیاد قرار دارند

سید محمد حسین جوادی آخرین سخنران این پنل بود. دکتر جوادی، عضو هیات مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران و استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی است.

دکتر جوادی در ابتدای صحبت به فقدان حمایت های اجتماعی در عمل به گروه های مختلف آسیب دیده اجتماعی اشاره کرد و با یادآوری یکی از پرونده های جنجالی کودک آزاری از عدم توجه به حمایت از خانواده قربانیان خشونت انتقاد کرد.

وی سپس گزارش کوتاهی از طرحی که در جمعیت تولدی دوباره درباره معتادین متجاهر انجام شده بود ارائه کرد و عنوان کرد ۵۰ تا ۸۰ درصد از افراد کارتن خواب مصرف کننده مواد مخدر هم هستند. بنابراین این گروه را می توان گروه خاصی از مصرف کنندگان دانست که نیازمند حمایتهای ویژه اند.

این مددکار اجتماعی ادامه داد: ما در مقابل حمایت اجتماعی، مفهومی به نام محرومیت اجتماعی داریم که اکثر بی خانمان ها آن را تجربه می کنند. به این معنی که فرصت دسترسی به خدمات، فرصتها و حقوق مدنی را ندارند و این یکی از دلایل اصلی گرایش این افراد به مواد مخدر است.

دکتر جوادی همچنین به ذکر برخی از مصادیق حمایت اجتماعی در قوانین کشور پرداخت و با انتقاد از اجرا نشدن سندها و مدلهای تدوین شده در این حوزه گفت: متأسفانه حمایتهای اجتماعی همیشه در آخر صف سیاستهای حوزه اعتیاد و مواد مخدر قرار می گیرد و هیچ مدل منسجمی برای ارائه خدمات یکپارچه حمایتی برای افراد معتاد در عمل وجود ندارد.

عضو هیات مدیره انجمن مددکاران اجتماعی در انتها متذکر شد که مطابق آمارهای رسمی اعلام شده از وزارت بهداشت، حدود ۹۵ درصد از افراد معتادی که خدمات درمانی دریافت کردند دوباره به چرخه اعتیاد بازمی گردند و این نشان می دهد که نگاه درمانی و پزشکی صرف نمی تواند پاسخ مناسبی برای حمایت از افراد معتاد باشد.

 

سیاستهای اجتماعی فقط به معنای کمک نقدی نیست

در انتهای پنل حسن موسوی چلک با جمع بندی مطالب مطرح شده اظهار نمود: حمایتهای اجتماعی فقط پول دادن و کمک نقدی نیست.

به گفته وی: این نگاه که می شود با تزریق پول، فرد معتاد و خانواده اش را درمان کرد از فعالیتهای خیریه ای نشأت می گیرد و در حال حاضر باید سیاستهای اجتماعی در حوزه اعتیاد و مواد مخدر به حمایتهای خانوادگی و ارتباطی تغییر کند.

وی با پاسخ به این سوال که چرا حوزه پزشکی اجازه ورود متخصصین علوم رفتاری و اجتماعی به درمان اعتیاد را نمی دهند به دو نکته اشاره کرد و گفت: اولاً مرزبندی پزشک- غیرپزشک صحیح نیست. بلکه باید به فکر اقدامات تیمی و گروهی باشیم. گاهی ممکن است مداخلات پزشکی و دارویی برای فردی در اولویت باشد. ثانیاً باید بپذیریم که حوزه پزشکی توانسته سیاستهای اجرایی در مقابله با این پدیده پیدا کند و متخصصین اجتماعی در این بخش عقب تر هستند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که مددکاران اجتماعی بتوانند به اندازه پزشکان در حوزه مقابله با مواد مخدر و اعتیاد پذیرفته شوند.

دبیر این پنل افزود: سیاستگذاری برای گروه های هدف باید متناسب با آن گروه ها باشد. ما سطح نشاط و شادی پایینی در کشور داریم که می توانند عناصر خطرآفرین برای ورود به اعتیاد به ویژه برای جوانان مان باشد. نباید تصور شود که حمایتهای اجتماعی بعد از شروع مصرف اهمیت دارند بلکه قبل از آنکه فرد مصرف کننده وارد اعتیاد شود اگر حمایتها به اندازه کافی وجود داشته باشد می توان امیدوار بود که مصرف مواد بسیار کاهش پیدا کند.

موسوی چلک ادامه داد: زمانی صحبت کردن از اینکه فرد معتاد باید درمان شود امکانپذیر نبود اما امروز بحثهای کاهش آسیب کاملا پذیرفته شده و این را باید نشانه پیشرفت دانست. امروز باید سیاستگذاری حوزه اعتیاد با توجه جدی به حمایتهای اجتماعی صورت گیرد و نه با تمرکز بر درمان و بازپروری پزشکی.

به گفته موسوی چلک، نوع نگاه ما به مولفه های مسئله اعتیاد بر سیاستگذاری های ما تأثیرگذار است و ما هنوز پیشگیری را تجربه نکردیم.