کانون اصلاح وتربیت و احیای مجدد افراد بزهکار
بازگشت مجدد بزهکاران به بستر جامعه مستلزم اقدامهای گوناگونی است. افرادی که به هر دلیلی مرتکب بزه میشوند و در کانون اصلاح و تربیت نگهداری میشوند، باید ببینیم در کانون اصلاح و تربیت چه اقدامهایی برای بازتوانی این گروه از افراد برای دوره بعد از محکومیتشان انجام شده است. باید ظرفیت خانوادههای این افراد را بسنجیم تا ببینیم آیا واقعاً خانوادههایشان بعد از آزادی آنان از زندان میتوانند حامی و پشتیبان مؤثری داشته باشند. همچنین آموزش یکسری مهارتها نیز سرنوشت بزهکاران را بعد از دوران محکومیتشان تعیین میکند. طبیعتاً در کانون اصلاح و تربیت، مددکاران اجتماعی نقش مؤثری را در اصلاح افراد بزهکار ایفا میکنند. آنان برای بازتوانی چنین افرادی برنامهریزی میکنند و روشهای صحیح ارتباط با خانواده را به آنان آموزش میدهند. همچنین در برخی مواقع نیز مددکاران اجتماعی فرصتهای اشتغال را بعد از دوران محکومیت برای افراد بزهکار برنامهریزی میکنند. اغلب افرادی که در کانون اصلاح و تربیت نگهداری میشوند بعد از ترخیص از زندان نیز با مددکاران اجتماعی ارتباط دارند و بدون شک مددکاران اجتماعی میتوانند نقش مهمی را در بازگشت مجدد بزهکاران به بستر جامعه ایفا کنند. فراموش نکنیم فردی که مرتکب جرم شده است و مجدداً از زندان به جامعه برمیگردد باید نخست خودش را باور کند. همچنین باور خانواده و جامعه نیز به باور این فرد نسبت به خودش دامن خواهد زد. در چنین شرایطی محیط اجتماعی برای پذیرش چنین فردی آماده میشود و آنان نیز میتوانند مانند سایر افراد وارد مدرسه، کار و سایر محیطهای اجتماعی شوند. بخش دیگر این موضوع به مسائل حقوقی و قانونی مربوط میشود. افرادی که سابقه بزهکاری دارند، برای برخورداری از تحصیلات نیاز به گواهی عدم سوءپیشینه دارند ولی آنان دارای سوءپیشینه هستند و این مسئله با قوانین ما سازگار نیست. پس باید ببینیم تا چه میزان قوانین و بستر حقوقی برای احیای این فرد در جامعه وجود دارد. آیا جامعه چنین فردی را که مرتکب خطا شده میپذیرد؟ آیا واقعاً هیچگونه انگ و تهمتی به فردی که تصمیم گرفته زندگی سالمی داشته باشد، زده نمیشود؟ روشن است که برای بازگشت افراد بزهکار به جامعه فقط مددکاران اجتماعی نقش ندارند بلکه باید بسترهای پذیرش چنین افرادی نیز مهیا باشد در غیر این صورت ممکن است فرصتهای آنان در جامعه گرفته شود و با دیدن دیوارهایی در جلوی راه مجدداً به سوی بزه بازگردند. بنابراین با یک خطا نباید همه فرصتها را گرفت و در صورت ارتکاب خطا باید فرصت بازگشت و احیای مجدد را به آنان داد. در هر حال توجه داشته باشیم تنها گروه مددکاران اجتماعی نیستند که در احیای مجدد افراد بزهکار نقش دارند بلکه باید از همه ظرفیتها برای بازگشت این افراد به زندگی سالم استفاده شود. بدون شک حمایتهای عاطفی اعضای خانواده بیشترین تأثیر را در اینگونه افراد خواهد گذاشت. نکته آخر این که نوع مجازات افراد بزهکار نیز مهم است به طوری که در بسیاری از موارد مجازاتهای جایگزین بهتر از مجازات حبس در اصلاح و تربیت اینگونه افراد مؤثر خواهد بود. چه بسا که مجازاتهای جایگزین تأثیرگذاری مثبت و مستقیمی را به همراه داشته است.
سیدحسن موسوی چلک
* رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
منبع:روزنامه ایرانصفحه ۱۷ مورخ ۳۰/۹/۹۱