یادداشت به بهانه تصویب قطعنامه سازمان ملل در نفی مراکز شبانه روزی: “کودکان بی سرپرست نیازمند ترحم نیستند”

یک اتفاق بزرگ و مهم در هجدهم دسامبر ۲۰۱۹ میلادی مصادف با ۲۷ آذرماه در مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص کودکان بی سرپرست و بدسرپرست افتاد و مصوبه ایی تصویب شد که تحقق آن در جهان یک فرصت ارزشمند برای این گروه از کودکان می باشد.
طبق این مصوبه تمام ۱۹۳ عضو سازمان ملل از جمله ایران به قطعنامه ایی رای دادند که به وضوح اعلام می کند زندگی کودکان و نوجوانان در مراکز نگهداری شبانه روزی به آنها صدمه و آسیب می رساند. هشتاد درصد درصد از کودکان و نوجوانان حاضر در این مراکز و موسسات نگهداری بی سرپرست نیستند و بد سرپرست هستند و نیاز است به هر شکل ممکن با این خانواده مرتبط شوند.همه کشورها تصویب و تایید کردند که به تدریج کار داوطلبانه در این مراکز و بازدید خیرین از این مراکز باید متوقف شود زیرا به دلیل درآمدزا بودن این فعالیت ها برای موسسات و مراکز، تشویقی برای ادامه ی فعالیت این مراکز است. به عنوان یک مددکار اجتماعی که بیست و پنج سال در این حوزه کار می کنم و با این مراکز آشنا هستم این مصوبه را یک فرصتی می دانم تا نهضت مرکز زدایی در دنیا در حوزه کودکان بدسرپرست و بی سرپرست اتفاق بیفتد و همانگونه که در ادیان مختلف الهی از جمله دین مبین اسلام تاکید شده، این کودکان را در جامعه و در کنار خانواده ها حمایت کنیم.این نکته را در نظر داشته باشیم که این کوکان نیاز به ترحم ما ندارند و فکر می کنم نگاه ترحم آمیز به کودکان بی سرپرست بدترین رفتار با آنان خواهد بود و تمرکز سیاستگذاری ها و برنامه های سازمان های مرتبط اعم از دولتی و غیر دولتی بر حضور کودکان در مراکز نگهداری هم همین گونه است.بی دلیل نیست که خداوند در قرآن کریم می فرماید:” از تو درباره یتیمان می پرسند، بگو: اصلاح کار آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنها بیامیزید، آن ها برادران دینی شما هستند.» تاملی بر آنچه در این آیه به آن اشاره شده است نشان می دهد که بهترین محیط برای کودکان یتیم، محیط طبیعی خانواده و حضور در کنار سایر اعضاء خانواده هست و حتی پیامبر اکرم(ص) جای دادن یتیم در منزل و تأمین نیازمندی های او را باعث قبولی اعمال در پیشگاه خداوند دانسته است که این هم دلیل دیگری است که می تواند نشان دهد چرا کودکان یتیم را باید در خانه ها بزرگ کرد.چرا که صمیمیت و آرامشی که در درون خانه ها هست و آرامشی که در کنار سایر افراد در درون خانه بدست می آورند و اجتماعی شدن کودکان برای تاثیر گذار بودن و ایفای نقش شهروندی مسولیت پذیر و … هیچگاه در موسسات و مراکز نگهداری حتی بهترین مرکز از نظر امکانات و تجهیزات و غذا و … نخواهد بود حتی اگر مهربان ترین افراد مسولیت این مراکز را به عهده داشته باشند.
علیرغم تلاش های انجام شده در کشور توسط سازمان های دولتی و غیردولتی در زمینه کودکان بدسرپرست و بی سرپرست که قابل سپاسگزاری هست ولی من فکر می کنم که این مسیر نیاز به بازنگری اساسی دارد و ضمن جلب مشارکت بیشتر خیرین در این زمینه باید مسیر مشارکت آنان از تاسیس مرکز به سمت حمایت و نگهداری از این گروه از کودکان در خانه ها تغییر کند. چرا که آینده ِزندگی کودکان در حضور در متن جامعه یاخته می شود و در تمام دنیا نباید کودکان بی سرپرست و بدسرپرست محملی برای جلب مشارکت خیرین در مراکز و موسسات شوند. موفقیت مشارکت خیرین را باید در توانمندسازی این گروه از کودکان در جامعه دنبال کرد.پنج ساب قبل به دعوت گروهی از افراد موثر در جامعه و ذی نفوذ به جلسه ایی دعوت شده بودن و متوجه شدم می خواهند برای توانمندسازی حدود شصت کودک مرکزی تاسیس کنند و ظرفیت های فردی و اجتماعی و سیاسی شان را برای این کار به کار گیرند.در آن جلسه از آنان خواستم در تهران شصت کلینیک مددکاری اجتماعی فعالیت دارد که توسط،مددکاران اجتماعی تحصیل کرده و با تجربه مدیریت می شوند، پیشنهاد می کنم به جای تاسیس مرکز بیایید مسولیت توانمندسازی هر کودک را به یک کلینیک واگذار کنید ولی تمام ظرفیت های خود را در اختیار آنها قرار دهید تا با برنامه ریزی مناسب و متناسب با شرایط هر کودک برای توانمند سازی شان اقدام شود.در نهایت کار خودشان را کردند و مجوز تاسیس مرکز گرفتند.مهمترین دلیل این بود که می خواستند مرکزی تاسیس کنند و فکر می کردند بیشتر دیده می شوند و شاید هم با این کار خودشان بیشتر راضی می شوند.

چه بخواهیم و چه نخواهیم زندگی در مراکز نگهداری برای کودکان عوارضی دارد که نباید چشم خود را روی این واقعیت ها بست.یکی از تلخ ترین صحنه‌هایی که در تمام کشور های دنیا می توان دید این است که کودکان مراکز نگهداری کودکان، تبدیل به نمایشگاهی برای جلب مشارکت مردم و خیرین و بنگاه ها شوند. موضوعی که ما هم با آن مواجه هستیم و بعضی از مراکز ما این گونه شناخته می شوند. حضور خیرین و بنگاه ها و فعالین اجتماعی را برای حمایت از کودکان باید به فال نیک بگیریم و بی توجهی به این ظرفیت ارزشمند و بی بدیل را بیتدبیری می دانم، ولی بپذیریم که ایفای این مسئولیت فقط با تاسیس مرکز و موسسه خیریه نیست.بلکه می توان کار خیر را بدون دیده شدن و در بطن جامعه و در درون خانواده ها انجام داد و بچه های بی سرپرست و بدسرپرست به‌ جای تجربه زندگی در مراکز و موسسات نگهداری، گرما و صفای حضور در خانه ها را تجربه کنند و با این گرما بزرگ شوند.گاهی اوقات برای ساخت یک مرکز نگهداری، میلیاردها تومان هزینه می شود و جشنواره هایی برای تامین هزینه ساخت و تجهیز مراکز از طریق جلب مشارکت مردم می شود که اگر سرانه این هزینه ها را به کودکان تقسیم کنیم شاید تا پایان عمر نیاز به هیچ کمکی نداشته باشند. تاملی بر آمار ارائه شده در ادوار مختلف توسط مسئولین سازمان بهزیستی کشور نشان می دهد که بیش از هشتاد درصد این کودکان در حال حاضر بد سرپرست هستند. دقیقا شبیه شرایطی است که در آمار های جهانی هم وجود دارد و از جمعیت حدود هشت میلیونی این گروه از کودکان،همین گونه هستند.از بازنگری سیاستها مرتبط با کودکان بدسرپرست و بی سرپرست هراس نداشته باشیم و سپاسگزار همه تلاش های انجام شده باشیم و همت خیرین عزیز را هم گرامی بداریم اما کاری اصولی تر برای این گروه از کودکان انجام دهیم و رویکرد مبتنی بر خانواده و جامعه را انتخاب کنیم و خیرین را هم برای توجه به این رویکرد تشویق کنیم:
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی رنگ و ریا کرد

دکتر سیدحسن موسوی چلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

متن قطعنامه نفی مراکز شبانه روزی کودکان