یادداشت دکتر روری تروئل درباره شعار روز جهانی مددکاری اجتماعی: شش اقدامی که برای ایجاد دنیای اجتماعی سازگار با محیط زیست باید انجام داد
دکتر روری تروئل، دبیرکل دائمی فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی، در یادداشتی به تبیین اقداماتی که برای تحقق شعار روز جهانی مددکاری اجتماعی باید انجام گیرد پرداخته است. در این یادداشت، شش اقدام اساسی برای کمک به ساخت دنیای اجتماعی نوین سازگار با محیط زیست پیشنهاد شده است و اهمیت حضور مددکاران اجتماعی در اجرای این شش اقدام مورد بررسی قرار گرفته است.
در ادامه ترجمه این مطلب را می خوانید. برای مطالعه نسخه انگلیسی این یادداشت می توانید به وبسایت فدراسیون به نشانی ifsw.org مراجعه نمایید:
شش اقدامی که میتوانیم همیارانه برای ساختن جهانی پایدار و عادلانه انجام دهیم
یادداشتی از روری تروئل رئیس انجمن بین المللی مددکاران اجتماعی و همیار اجلاس مردم
نشست جهانی، فرصتی برای همه مردم است تا آینده مشترک پایداری برای خودمان بسازیم که در آن همه بتوانند اعتماد و اطمینان داشته باشند. در حال حاضر کمکها، ایدهها و اقداماتی از سوی افراد، جوامع و سازمانها از سراسر جهان در حال شکل گیری است. اکنون از شما دعوت می کنیم که در این سفر به ما بپیوندید.
این متن کوتاه بر اساس گفتگو با بسیاری از شرکای محلی و جهانی در جریان رشد این کمپین تهیه کرده است. این متن بر شش اقدامی تاکید می کند که برای الهام بخشیدن به ایدههای یکدیگر برای جهان اجتماعی متعادل سازگار با محیط زیست می تواند صورت گیرند. این اقدامات، تنها مواردی نیستند که باید انجام شوند و من مطمئنم در طی این کمپین، باهم کار می کنیم و رویکردهای مطرح شده شکل بهتری می گیرند، چیزهایی به آنها اضافه شده یا اصلاح می شوند.
مقدمه
دنیا پر از تغییر است. بحران های سه گانه در هم تنیدهی جهانی یعنی تغییرات آب و هوایی، نابرابری به سرعت در حال رشد و یک بیماری همه گیر جهانی{کووید-۱۹}، کرامت و آینده مردم را به خطر انداخته است.
همه اینها ما را وامی دارد که به گونه ای دیگر با هم کار کنیم. ما باید همکاری جدیدی را فراتر از مرزهای ملی توسعه دهیم طوری که امنیت، صلح و اطمینان را برای همه مردم و پایداری را برای اکوسیستم هایی که ما به آن وابسته هستیم به ارمغان بیاورد. چنین همکاریهایی که آرمانهای محلی و جهانی را به هم پیوند میدهند، با مشارکت جوامع مختلف امکانپذیر خواهد بود. در حال حاضر، پیشرفت های قابل توجهی انجام شده است و می توان بر همین اساس بیش از این نیز توسعه یابد.
این سند شش اقدام یکپارچه را برای ایجاد تغییر پیشنهاد می کند که شامل:
اقتصاد: حرکت از اقتصادهای مبتنی بر بازار به سوی جامعه ای با رفاه پایدار محیط زیست: حرکت از بهره کشی {و سوء استفاده} به سوی رسمیت شناختن حقوق طبیعت برای همزیستی پایدار ملی گرایی: حرکت از ملی گرایی صرف به سمت شهروندی جهانی تجارت: حرکت از بازارهای مستقل به سوی همکاری پایدار کار: حرکت از نبود ارزش کار به سوی شناخت و شرایط کاری مناسب. مسئولیت دولت: حرکت از هزینه های عمومی به سوی سرمایه گذاری عمومی در رفاه |
در ژوئن ۲۰۲۲ {خردادماه ۱۴۰۱} اجلاس جهانی مردم با عنوان “همیاری برای ساخت یک دنیای نوین سازگار با محیط زیست: همه را در نظر بگیریم” فرصت هایی را برای همه مردم ایجاد می کند تا در جهانی که از نظر زیست محیطی پایدار و از نظر اجتماعی عادلانه است مشارکت کنند. این اجلاس فرصت مشارکت به شکل های متنوعی فراهم خواهد آمد تا تأکید کند که هیچ فرهنگ، مدل یا رویکرد فلسفی خاصی نمیتواند برای همه مردم و کل اکوسیستم پاسخگو باشد.
شرکای جهانی این اجلاس ریشه در فرهنگها و علایق مختلف دارند و متعهد به همکاری در شکلدهی یک ساختار جهانی جدید برای این نسل و نسلهای آینده هستند. شرکا، نماینده صد میلیون نفر از مردم و جوامع هستند و هنوز فضای نامحدودی برای سایرین باقی مانده است تا در این فرآیند و سفر شرکت کنند.
شرکای این کمپین در مشورت با هم، اصول هدایت کننده برای فرایند اجرای کمپین شناسایی کرده اند که عبارتند از:
– بوئن ویویر[۱] (Buen Vivir) ، عشق و مراقبت از مردم و از سیاره زمین، مسئولیت ها و حقوق – احترام، کرامت، هماهنگی و عدالت – تنوع، تعلق، کمک متقابل و انصاف – اوبونتو[۲] (Ubuntu)، باهم بودن و شراکت |
همه ایده ها و تجارب مثبت ما در خصوص تغییر در این کمپین جهانی مردمی به اشتراک گذاشته خواهند شد. همه این موارد در قالب ارزشهای کلیدی، اصول، اقدامات و سیاستها گردآوری می شوند تا به عنوان مرجعی برای توسعه آینده مورد استفاده قرار گیرند. بلافاصله پس از این نشستها، رهبران سیاسی جهان که در مجمع عالی سیاسی سازمان ملل جمع خواهند شد این نکات را دریافت خواهند کرد و از آنها دعوت خواهد شد تا به ما بپیوندند چون ما تلاشمان را برای به کرسی نشاندن تغییراتی که مد نظر مان است ادامه خواهیم داد.
شش اقدام به هم پیوسته که برای تغییر لازم است انجام شود
- اقتصاد: حرکت از اقتصادهای مبتنی بر بازار به سوی جوامعی با رفاه پایدار
تولید ناخالص داخلی(GDP) به عنوان یک شاخص پیشرفت، شاخص مناسبی برای همه جهان نیست. زیرا وضعیت موجود نابرابری و ناپایداری را تقویت می کند. بسیاری از اقتصاددانان، جنبشهای تودهای و سازمانهای مردمی در حال ترویج بازنگری اساسی درباره نقش اقتصاد در توسعه پایدار و رفاه هستند.
تولید ناخالص داخلی تولید کالاها و خدمات را اندازه گیری می کند. پایداری، کیفیت زندگی افراد، مشارکت آنها در جامعه، یا تحقق یا عدم تحقق حقوق بشر را اندازه گیری نمی کند. نظامهای اقتصادی مسلط جهانی بر این ایده بنا شدهاند که اقتصاد جهانی به نوعی جدا از شرایط اجتماعی و زیستمحیطی است و بازار تعیین میکند که مردم چه میخواهند و چه چیزی برای آنها بهترین است.
مردم سراسر جهان اکنون می گویند به جای تولید ناخالص داخلی، رفاه عمومی باید شاخص نهایی پیشرفت باشد. آنها می گویند که اقتصاد باید یک عنوان یکی از عوامل درون هر سیاست منسجم باشد نه اینکه بر کل آن سیاست سایه انداخته باشد.
دولتهای مختلف (مثلاً اسکاتلند، نیوزلند، ایسلند، ولز و فنلاند) و همچنین بسیاری از مناطق و شهرها از فرمولهای اقتصادی مبتنی بر بازار از بالا به پایین دور شدهاند. این نشان میدهد که خودشان در بهترین موقعیت برای شناسایی نگرانیها و بازیگر اصلی در راهحلها هستند. فرآیند ترجیحی این دولت ها و جوامع در همکاری با هم در تمام ادارات دولتی و جامعه مدنی برای شناسایی نگرانی ها و رسیدگی به آنها برای کمک به ایجاد توسعه پایدار یافت می شود. این امر مستلزم باور به سیاست از پایین به بالا است.
این روشهای نوظهور جدید برای اداره اقتصاد توسط رهبران سیاسی، از تحلیلهای سیاسی جدید و توسعه سیاستها پدید آمدهاند که اقتصادها را بر رفاه با همکاری کل جامعه متمرکز میکند. آنها برای رفع چالش های تبعیض و نابرابری، پاسخ های لازم را ارائه می دهند.
- محیط زیست: حرکت از بهره کشی و سوءاستفاده به سوی به رسمیت شناختن حقوق طبیعت برای همزیستی پایدار
جنبشهای تودهای و شهروندان دغدغه مند در سراسر جهان، جهتگیری سیاسی برخی کشورها را برای حفظ سوختهای فسیلی و سرمایهگذاری مجدد در انرژیهای تجدیدپذیر تغییر داده است. این تازه شروع تغییر به نفع تفکری است که معتقد است انسان نمی تواند برای خشنودی خودش، سلطه کامل بر طبیعت ایجاد کند. این امر درک جهانی را به سمت بوئن ویویر و سایر فلسفههای بومی که حقوق اقیانوسها، آسمان، رودخانهها و زمین را به رسمیت میشناسند، تغییر میدهد.
از سال ۲۰۰۸، کشورها، شهرها یا برخی جنبش های قانونی خاص به این نتیجه رسیده اند که حقوق قانونی طبیعت و سیستم های زیست محیطی باید رعایت شود (مثلا در اکوادور، بولیوی، نیوزیلند، کلمبیا، آرژانتین، پرو، پاکستان، هند، ایالات متحده آمریکا، اوگاندا و کانادا). این مثالها و جنبشهای جهانی که خواستار حقوق طبیعت هستند، نشان میدهد که اکوسیستمها باید از حقوقی برابر با انسان برخوردار باشند. حقوقی که طبیعت را از آسیب، بی حرمتی یا تجاوز محافظت می کند. این موج اقدامات باید از سوی همه حمایت شود و توسعه یابد.
- ملی گرایی: حرکت از ملی گرایی افراطی به سوی شهروندی جهانی
برای ایجاد یک جهان اجتماعی متعادل برای بقای خود، باید بدانیم که منافع ملی و فردی در درجه دوم عدالت و پایداری جهانی قرار دارند. به عنوان یک اصل، حق هر فرد برای برابری با دیگران در بسیاری از قوانین اساسی و توافقات جهانی مورد توجه قرار گرفته است. اکنون باید این افراد متوجه شوند که همه کشورها از نظر اجتماعی و اقتصادی برای بقا و پیشرفت برای آینده مشترک ما به یکدیگر وابسته هستند.
اقدامات مشارکتی که از اصول همکاری و احترام متقابل ناشی می شود، باید در رتبه بالاتری از منافع شخصی یا ملی قرار گیرد. این اصل باید توسط همه شهروندان جهانی و چارچوبهای دموکراتیک آنها پذیرفته شود که هیچ جمعیتی نمیتواند به تنهایی از خود در برابر تغییرات آب و هوایی، بیماریهای همهگیر یا اثرات بلندمدت تغییرات بازار و اقتصادهای مارپیچ[۳] محافظت کند،. با این حال ما موانع ساختاری ایجاد کرده ایم. سیستمهای دموکراتیک محدودی که یک جمعیت را بر جمعیت دیگر اولویت میدهند و جنبشهای اجتماعی که مجموعهای از نگرانیها را بدون دستیابی به اهداف برجسته کردهاند. هر دو در ساختن آینده مشترک به نفع همه شکست می خورند و منجر به نادیده گرفتن افراد می شوند. افراد در این شرایط معمولاً به دنبال بیش از حد شنیده نشدن احساس می کنند که رها شده اند و در نتیجه از خود بیگانگی سیاسی می کنند. با توجه به اینکه همه ما در ایجاد این سیستم های شکست خورده سهیم هستیم، همه می توانیم برای تغییر آنها با یکدیگر همکاری کنیم.
شرکای اجلاس تشخیص می دهند که عوامل موفقیت در تغییر پایدار ، رسیدن به درک عمیق از آینده مشترک و تعهد برای ایجاد همکاری مشترک است. این فرآیندی را مدلسازی میکند که دولتها، آژانسهای بینالمللی، جوامع تجاری و دیگران میتوانند آن را پیش ببرند تا فراتر از مرزهای ملی ما به شهروندی جهانی برسند.
- تجارت: حرکت از بازارهای مستقل به سوی همکاری پایدار
رویه های تجاری در بسیاری از کشورها در حال تغییر است. تأثیر مصرفکنندگان و جنبشهای اجتماعی به برخی از کسبوکارها کمک میکند تا بر نتایج اجتماعی و محیطی تمرکز کنند. با این حال، جهان تا تضمین بازارهای اخلاقی و پایدار و تجارت منصفانه فاصله زیادی دارد. به عنوان مثال، اکثر کسب و کارهای چند ملیتی به طور قابل توجهی به نابرابری کمک کرده اند، در کشورهایی که محصولات تولید یا فروخته می شوند، مالیات پرداخت نکرده اند و بدون توجه به رفاه مردم و جوامع آنها عمل می کنند.
مقررات تجارت بینالملل را میتوان با توسعه سیاست از پایین به بالا بر اساس رویکردی منصفانه، پایدار و متعادل از نظر زیستمحیطی عادلانه کرد. این میتواند شامل درک قدرت و ظرفیت همه جوامع، با درک متقابل از فلسفههای مفهومی مختلف تجارت، به عنوان پایهای برای همکاری پایدار ما در تجارت و بازرگانی باشد، که همه طرفها را قادر میسازد به طور مساوی مشارکت و پیشرفت کنند.
- کار: حرکت از نبود ارزش کار به سوی شناخت و شرایط کاری مناسب.
اتحادیهها و جنبشهای کارگری از زمان پیدایش خود خواستار استانداردهای بینالمللی کار، دستمزدهای معیشتی و شرایط کار مناسب بودهاند. این توسط آژانس های جهانی به عنوان یک روش کلیدی برای از بین بردن فقر تقویت شده است. استانداردهای بین المللی کار موجود که در بسیاری از نقاط جهان به طور کامل اجرا نمی شوند، بر حقوق اساسی، جهانی تمرکز دارند: آزادی از کار اجباری، آزادی از کار کودکان، آزادی از تبعیض در کار و آزادی تشکیل و عضویت در اتحادیه و چانه زنی جمعی.
این اصول را می توان تا دستمزد زندگی و محیط های کاری که از تعلق و رفاه حمایت می کند، گسترش داد. تأثیر اجرای چنین قوانین بین المللی زندگی مردم را به گونه ای متحول می کند که به رسمیت شناخته شدن، احترام گذاشتن و بهبود رفاه خود را تجربه می کنند، زیرا هر فردی احساس می کند چیزی برای مشارکت دارد، و این در نهایت سرمایه اجتماعی را افزایش می دهد.
- مسئولیت دولت: حرکت از هزینه های عمومی به سوی سرمایه گذاری عمومی در رفاه
اگر قرار است هیچ کس نادیده گرفته نشود، باید تعلق داشته باشد! این امر مستلزم تغییر در سیاست و عملکرد عمومی برای دستیابی به این تحول اجتماعی است. این بیماری همه گیر به صورت واضح محدودیت های مشهود درخدمات عمومی، خصوصی و غیرانتفاعی خاموش را نشان داده است. کشورهایی که در این همهگیری وضعیت بهتری داشتهاند، از هزینههای عمومی به سرمایهگذاری در رفاه و مشارکت جوامع خود در توسعه فرآیندهای جدید متمرکز شده اند.
حرفههای جهانی مددکاری اجتماعی و بهداشت، سازمانهای جامعه مدنی قبلاً همکاری مشترکی را برای تغییر طراحی سیاستها برای ارتقای این تحول اجتماعی آغاز کردهاند. از این یادگیری می توان برای شکل دادن به خدمات آموزشی برای تجهیز افراد، نه فقط برای بازار کار، بلکه با ظرفیت مشارکت در رفاه جوامعشان استفاده کرد.
در ایجاد مشترک جوامع سالم، ما منابع ایجاد می کنیم. تجربیات آفریقا، که در آن ارائه زیرساخت توسط دولت اغلب محدود است، در اجرای فلسفه اوبونتو نمونه ای از ظرفیت جامعه برای ایجاد تغییرات مشترک را ارائه می دهد.
این شش مثال مضامین ثابتی دارند که میتواند به ما در دستیابی به اهدافمان کمک کند:
روش شناسی کل نگر و بوم شناختی
مشارکت مدنی
مسئولیت اجتماعی
توسعه سیاست پایه
حقوق متوازن
سیستم های متقابل
استفاده از قدرت جامعه و تنوع و ایجاد جوامع رهبری.
همه ما می توانیم در این اقدامات شرکت کنیم
ایده های فوق به دور از اصل هستند. سالهاست که آنها از زبان اعضای جامعه، مردم به حاشیه رانده شده، متخصصان و سیاستمدارانی که به دنبال جهانی عادلانه هستند گفته میشود. آنها ما را به دنیای جدید زیست محیطی هدایت می کنند که در آن سیستم های اجتماعی و جهانی ریشه در آرزوهای مردم و جوامع آنها دارند. برای افزودن به این ایده ها، ارتباط با ما و آوردن ایده های جدید، میتوانید اینجا ثبت نام و مشارکت داشته باشید:
مترجم: حسین افشاری، عضو کمیته بین الملل انجمن مددکاران اجتماعی ایران
https://www.newecosocialworld.com/
[۱] یک جنبش اجتماعی از امریکای جنوبی است که نوعی مسیر زندگی و شکلی از توسعه را تبلیغ می کند که طی آن موضوعات اجتماعی، فرهنگی، محیطی و اقتصادی را باهم در کنار هم و به گونه متعادل می بیند و نه جدای از هم یا آنگونه که الان هست یعنی اینکه یکی از این حوزه ها بر دیگری برتری داشته باشد
[۲] یک فلسفه بومی افریقایی است که معتقد است مردم و محیط زیست به هم وابسته و به هم مرتب هستند. {معنای تحت اللفظی آن} من هستم چون ما هستیم.
[۳] مارپیچ قیمت-دستمزد حاکی از این حقیقت است که در پی افزایش حقوق کارمندان مبلغ مانده قابل هزینه آنها را افزایش داده و در نتیجه تقاضای اجناس افزایش میابد. در پی افزایش تقاضا قیمت اجناس افزایش یافته و در نتیجه شاهد تورم در جامعه خواهیم بود.
از طرفی افزایش حقوق باعث افزایش هزینههای تولیدی بوده و شرکتها ناچار خواهند بود تا قیمت اجناس تولیدی خود را افزایش دهند.