بهزیستی سازمانی پرسشگر و پاسخگو باشد
بهتازگی در سازمان بهزیستی تغییراتی روی داده و رئیس جدیدی برای این سازمان انتخاب شده است. وزیر رفاه در یک اظهارنظر جدید تأکید میکند که سازمان بهزیستی در مسیر گذشته شکست میخورد برای همین نیاز است که در ساختار و اهداف این سازمان تغییرات اساسی ایجاد شود. با توجه به اظهارنظر جدید علی ربیعی لازم است که به تغییراتی که احتیاج است در سازمان ایجاد شود بیشتر پرداخته شود. سازمان بهزیستی بزرگترین سازمان اجتماعی کشور است. در زمان تشکیل این سازمان وظایف متعددی برای آن پیشبینی شده است. به مرور زمان و بعد از تشکیل سازمان وظایف دیگری به وظایف اولیه پیشبینی شده برای سازمان، اضافه شدهاند.
حیطه فعالیت سازمان بهزیستی تمام سطوح پیشگیری اعم از پیشگیری معلولیتها و آسیبهای اجتماعی را دربرمیگیرد. وظایفی که سازمان بهزیستی برعهده دارد با لحاظ کردن شرایطی که امروز وجود دارد و با توجه به انتظاراتی که از یک سازمان اجتماعی میرود، بدون شک بازنگری در ساختار و برنامههایی که سازمان میدهد و رویکردهایی که سازمان در ارائه خدمات احتیاج دارد، ضرورتی اجتنابناپذیر است. سازمان بهزیستی باید به یک سازمان پرسشگر و پاسخگو تبدیل شود. در زمینه پرسشگر بودن برای نمونه میتوان به تصادفات اشاره کرد. بدین ترتیب خروجیهای تصادفات به سوی سازمانهای اجتماعی و بهویِژه سازمان بهزیستی سرازیر میشوند. اما سازمان بهزیستی در این زمینه از چه سازمانی میتواند سؤال کند؟ سازمان بهزیستی احتیاج به نوآوری، خلاقیت و بومیسازی برنامهها با رویکرد منطقهای و محلی دارد. سازمان بهزیستی در این زمینه نیاز دارد که از خدمات سازمانهای غیردولتی کمک بگیرد و بعضی از امور و فعالیتهای سازمان را به آنها واگذار کند. سازمان بهزیستی باید بسترسازی لازم برای مشارکت تشکلهای صنفی را در برنامهریزی، سیاستگذاری و نظارت بر فعالیتهای سازمان ایجاد کند.
این امر مستلزم این است که سازمان بهزیستی در دو حوزه وظایف خود را انجام دهد: حوزه اول که حوزه داخلی فعالیتهای سازمان بهزیستی است به این صورت است که این سازمان دست به بازنگری در برنامهها، آییننامهها، دستورالعملها و قوانین حاکم بر سازمان بزند. اما حوزه دوم به حوزه سیاستگذاریهای کلان مربوط میشود و به این صورت است که سازمانی که بزرگترین سازمان اجتماعی است و بیشترین اطلاعات را در اختیار دارد، میتواند بیشترین نقش را در سیاستگذاری ایفا کند. باید از تواناییهای این سازمان برای تدوین و اجرای سیاستگذاریهای کلان به خوبی استفاده کرد بهگونهای که نه فقط افرادی که تحت پوشش بهزیستی هستند بلکه همه مردم بتوانند از خدمات این سازمان بهرهمند شوند. لازم است سازمان بهزیستی بیشترین تمرکز را روی سیاستگذاری بگذارد و اطلاعاتی را که در اختیار دارد به بستههای سیاستگذاری تبدیل کند. برای رسیدن به اهدافی که سازمان در پی آن است و تغییراتی که در سازمان لازم است ایجاد شوند در این سازمان به یک مدیریت هوشمند احتیاج است. یکی از مشکلاتی که بهزیستی از آن رنج برده است مدیریت نامتناسب با تخصص بوده است.
با حل کردن این مشکل میتوان به میزان زیادی از بسیاری دیگر از مشکلات سازمان کاست. سازمان بهزیستی خانه سازمان مددکاری اجتماعی است و با توجه به تعریف جدیدی که از مددکاری اجتماعی ارائه شده است لازم است سازمان بهزیستی در حوزههای جدیدی دست به ایفای نقش بزند. سازمان بهزیستی باید نقشش را در توسعه اجتماعی، انسجام اجتماعی، تغییر اجتماعی، عدالت اجتماعی، رفاه اجتماعی، حقوق انسانی و ارتقای کیفیت زندگی مردم ایفا و جایگاه خودش را در تحقق این حوزهها شناسایی کند. بدون شک تحقق این کار نیازمند بازنگری جدی در ساختار و برنامههای سازمان بهزیستی است. لازم است یک مدیریت هوشمند سازمان را اداره کند که به خوبی بتواند در تمام زوایا پوشش خوبی داشته باشد تا سازمان بهزیستی بتواند از یک سازمان خیریه به یک سازمان پویا و آیندهنگر تبدیل شود. انتظار این است که با حضور رئیس جدید سازمان بهزیستی که فردی کاردان، آیندهنگر و بااطلاعات هستند این سازمان به وظایف قانونی خود برسد، نقش اصلی خود را در اجتماع ایفا کند و با تغییراتی که در بدنه، ساختار و اهداف سازمان ایجاد میکند سازمان را به جایگاه اصلی خود در جامعه برساند. با توجه به اینکه مسائل اجتماعی مسائل ثابتی نیستند و شرایط اجتماعی دائما در حال تغییر هستند و این تغییر شرایط با خود مسائل جدیدی را ایجاد میکند از یک سازمان اجتماعی هوشمند انتظار میرود که برای یک دهه دیگر از زندگی مردم برنامه داشته باشد. این سازمان باید به یک رویکرد فعالتر تغییر مسیر بدهد تا بتواند به اهدافی که در نظر دارد برسد.
سید حسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی
روزنامه آرمان