تا ثریا می‌رود دیوار کج

بحث کودک آزاری همیشه و در همه جوامع وجود داشته است. کودکان در برهه‌های مختلف زمانی و در مکان‌های مختلف مورد آزار و اذیت غریبه‌ها و حتی آشنایان خود قرار گرفته‌اند. با این وجود، در عصر جدید و با رویکردهایی که در دنیای جدید به آسیب‌های اجتماعی وجود دارد این مسئله اهمیتی دو چندان پیدا کرده است. عزم جزمی در جهان وجود دارد که خشونت‌ها علیه کودکان را کاهش دهند. برای همین است که در جوامع توسعه یافته با یک تماس توسط کودک آزار دیده یا کسی که شاهد ماجراست، شاهد فرستاده شدن اکیپی به محل و سلب حضانت و مسئولیت سرپرستان هستیم؛ همانطور که بررسی‌های قضایی نیز صورت می‌گیرد و در مواردی منجر به دادن احکامی علیه کودک‌آزاران می شود. در کشور ما نیز کودک آزاری به انحای مختلف وجود دارد. در همین چند هفته اخیر شاهد درج اخباری در رسانه‌ها در این مورد بوده‌ایم که یکی از نگران کننده‌ترین و هشدار‌دهنده‌ترین موارد آن، اتفاقی است که در مهدکودکی در اردبیل رخ داده است. این مهدکودک زیر نظر بهزیستی بوده است و در اینجا نهادی مرتکب خطایی شده است که در ساعاتی از روز جای خانواده کودک را گرفته بوده است. اگر عنوان می شود وقتی کودکی در خانواده آزار و اذیت می‌شود، باید با فرد آزار‌دهنده برخورد کرد و حتی اگر نوع کودک آزاری نشان می‌دهد که سرپرست صلاحیت لازم را ندارد باید از او سلب حضانت کرد، در این مورد نیز لازم است که بررسی انجام شود و سرپرستی و مسئولیت از نهاد و سازمان خاطی گرفته شود. در واقع، با بیان این واقعیت که کودکی دوران حساسی است باید خانواده‌ها و نهادهای مختلف را متوجه این کرد که باید تعلیم و تربیت کودکان جدی گرفته شود. افرادی که قرار است با کودکان سر و کار داشته باشند، چه در مهدکودک‌ها و چه در مدارس ابتدایی، معمولا ضعیف‌تر از افرادی هستند که در مقاطع بالاتر برای مثال در دبیرستان وظیفه آموزش افراد را برعهده دارند. این در حالی است که کار با کودک سخت‌ترین کار ممکن است و افرادی که قرار است با کودکان سر و کار داشته باشند و به آنها آموزش دهند باید توانایی و مهارت زیادی داشته باشند. همین که صلاحیت مربیان و کودکان سنجیده نمی شود باعث بروز چنین اتفاقاتی می‌شود حال آنکه، مربی بی‌صلاحیت پایه و اساس رشد و تربیت کودک را بد بنا می کند و ماجرا می شود کج رفتن دیوار تا ثریا. کودک اگر خوب تربیت نشود مشکل تربیتی و اجتماعی پیدا می‌کند. حالا در نظر بگیرید در این وانفسا به جز اینکه مربی قادر نیست ارتباط خوبی با کودک برقرار کند که حتی او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. در نظر عامه اصطلاحی به نام عقده‌ای شدن بچه وجود دارد. عقده‌ای شدن کودک به این معناست که رفتار نادرستی با او صورت می‌گیرد و این رفتار نادرست بر شخصیت او در آینده تاثیر منفی می‌گذارد. فردی که در زمان کودکی مورد بدرفتاری قرار می‌گیرد، دچار آسیب روانی و اجتماعی می‌شود. اینکه عنوان می‌شود رفتار نادرست با کودک یعنی تا ثریا می‌رود دیوار کج، هم به این معناست که کودک آسیب‌دیده در آینده به لحاظ روانی و اجتماعی مشکل خواهد داشت و هم به این معناست که او خود در بزرگسالی رفتارهای غلط و آسیب زننده خواهد داشت. این مسئله تا حدی صحت دارد که یک فرد کودک آزار خود در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. بر این اساس باید سیکل معیوب را از بین برد و از بین بردن سیکل معیوب جز در سایه توجه و نظارت کافی انجام نمی‌شود. باید ریشه‌ها را خشکاند و خشکاندن ریشه‌ها یعنی توجه ویژه به کارگزاران آموزشی مرتبط با کودکان.

* مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه

منبع: وبسایت تخصصی مددکاران اجتماعی