حاجی بابایی موافق ارائه آموزشهای پیشگیری از ایدز نبود

از ایدز بهعنوان بیماری قرن یاد میشود بهگونهای که بر اساس اعلام سازمان ملل متحد ۳۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر به این بیماری مبتلا هستند که تاکنون درمانی قطعی برای مبتلایانش پیدا نشده است. هر چند، با افزایش دانش و آگاهی مردم از این بیماری، از شدت ابتلا و مرگ و میر ناشی از آن درجهان کاسته شده ولی، به اعتقاد بسیاری بمب ایدز در سالهای آینده منفجر خواهد شد و آمار آن دراین سالها بروز میکند. در ایران بر اساس آمارهای رسمی ارائهشده از سوی وزارت بهداشت ۲۷ هزار و ۴۱ مبتلا به ایدز شناسایی شدهاند که پنج تا شش برابر این تعداد نیز تاکنون معرفی و شناسایی نشدهاند.
چندی است کارشناسان و مسئولان از آغاز موج سوم ایدز در ایران خبر دادهاند و نسبت به فراگیرشدن این بیماری هشدار میدهند. اطلاعرسانی، ارائه آموزش به جامعه، استفاده از امکانات بهداشتی و نیز رعایت هنجارهای اخلاقی و اجتماعی از راهکارهای مهم ارائه شده برای جلوگیری و یا کاهش گسترش این بیماری عنوان میشود. در این زمینه سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن علمی مددکاران ایران به آرمان میگوید: «صدا و سیما و رسانهها باید با جدیت بیشتری در این حوزه به مردم اطلاعرسانی کنند و در این بخش نیازمند افزایش آگاهیهای مردم هستیم.»
وقتی درباره راههای کنترل و کاهش بیماری ایدز حرف به میان میآید معمولا بر اطلاعرسانی در این زمینه تاکید میشود. از آنجا که صدا و سیما رسانهای فراگیر در ایران محسوب میشود میتواند تاثیر زیادی در این زمینه داشته باشد. عملکرد صدا و سیما درباره اطلاعرسانی و ارائه آموزش به مردم را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم بهصورت مقایسهای عملکرد امروز را با چند سال قبل بررسی کنیم، صدا و سیما تا حدودی تابوها را شکسته و توجه بیشتری به این موضوع داشته است بهگونهای که، هر سال که به روز جهانی مبارزه با ایدز نزدیک میشویم، برنامههایی در این زمینه تولید و پخش میشود که باید این برنامهها را در طول سال با استمرار و نظم بیشتری پخش و دراختیار مردم و مخاطبان قرار داد. از سوی دیگر، صدا و سیما با محدودیتهای قابل درکی روبهرو است ولی ضرورت دارد با توجه به اینکه قشر آسیبپذیر این بیماری هماینک در رده سنی ۳۵ سال قرار دارند برنامههای تولیدشده در زمانی پخش و دراختیار مخاطبان قرار گیرد که بیننده بیشتری در ساعت پخش را به خود جلب کند تا بخش بزرگتری در این زمینه تحت آموزش قرار گیرند.
این عملکرد راضیکننده هست؟
بهنظرم به دو دلیل باید به این موضوع توجه بیشتری صورت گیرد؛ اول اینکه صدا و سیما بهدلیل فراگیری بالای خود و اینکه در همه روستاها و محرومترین آنان نیز حضور دارد دارای بعد بسیار موثر آموزشی، فرهنگی و اجتماعی است و ارائه اطلاعات درست و بهموقع به مردم میتواند از طریق تریبون صدا و سیما در موضوع ایدز و یا هر موضوع دیگری، نقش موثر و با اهمیتی در کاهش و کنترل بیماری وآسیبها ایفا کند. از سوی دیگر، ایجاد همراهی و هماهنگی در این بخش نیز از دیگر وجوهی است که صدا و سیما میتواند در آن نقش بزرگی
داشته باشد.
بهنظر میرسد در برنامهریزیهای صورتگرفته برای کنترل این بیماری، به نقش دیگر بخشها و دستگاهها چندان پرداخته نشده، نظر شما در این زمینه چیست؟
قطعا نقش دیگر بخشها در این حوزه و پیشگیری از بیماری ایدز حیاتی است. مجموعهای مانند آموزش و پرورش، تشکلهای مردمنهاد و دستگاههای دولتی، رسانههای مکتوب، مجازی و نیز برنامههای نرمافزاری و فرهنگی و مجموعههایی مانند سازمان تبلیغات اسلامی هر یک میتوانند به فراخور وظایف فرهنگی، اجتماعی و اطلاعرسانی خود در این حوزه نقشآفرینی کنند چراکه، پرداختن به این موضوع تا چند سال پیش یکی از تابوهای جامعه محسوب میشد و کمتر به مباحثی درباره راههای انتقال بیماری پرداخته و تنها این موضوع را در حد انتقال از طریق سرنگهای آلوده بیان میکردند. به همین دلیل ضرورتهایی وجود دارد که این تابو در جامعه شکسته و بهصورت جدیتر به راههای انتقال و پیشگیری از گسترش بیماری اشاره کرد تا از حجم مبتلایان به این بیماری کاسته شود.
الگوی ابتلا به بیماری ایدز در ایران اکنون به چه صورت است؟
بر اساس آمارهای وزارت بهداشت از سال ۶۵ تا پایان سال گذشته، ۶۹درصد از افراد مبتلا، شناسایی شده و تحت مراقبت بهدلیل استفاده از سرنگهای آلوده به این بیماری مبتلا شدهاند ولی آمارها و مستندات موجود نشان میدهد که تنها در سال ۹۱، جهت ابتلای بیماری با شدت بالایی به سمت روابط ناایمن رفته است. در این سال از مجموع افراد مبتلای شناسایی شده شاهد ابتلای ۵۲درصد از طریق تزریق و ۳/۳۶درصد از طریق روابط ناایمن هستیم که این موضوع زنگ خطر درباره رفتارهای ناایمن و گسترش آن را در جامعه به صدا درآورده که برای جلوگیری از استمرار و افزایش شدت آن نیازمند اطلاعرسانی هستیم.
علت این تغییر جهت چیست؟
برای کنترل انتقال بیماری از طریق اعتیاد و سرنگهای آلوده، در سالهای گذشته مراکز DIC، ایجاد و طرحهایی مانند متادوندرمانی به مرحله اجرا درآمد و این باعث شد که افراد در معرض آسیب با حضور دراین مراکز دست به اعمال خطرناک کمتری بزنند که این اقدامات درنهایت سبب شد تعداد مبتلایان بهدلیل استفاده از سرنگ آلوده کاهش یابد اما، هماینک شاهد تغییر جهت به سمت ابتلا از طریق روابط غیرمتعارف هستیم که یقینا در آینده در صورت نبود برنامههای پیشگیرانه، مستمر و منظم و نیز همهجانبه و گسترده و بهرهگیری از روشهای کارآمد با مشکلاتی در این حوزه روبهرو خواهیم شد.
در کشورهای اروپایی هماینک شاهد آن هستیم که آموزش و پرورش، نسبت به اجرای برنامههای آموزشی برای دانشآموزان با هدف اطلاعرسانی از این بیماری اقدام کرده است، برنامهای در این زمینه بهنظر میرسد در شرایط کنونی در وزارت آموزش و پرورش وجود نداشته باشد، آیا احساس نیاز به اجرای برنامههای مشابه در ایران نمیکنید؟
درمقطعی وزارت آموزش و پرورش در اینباره برنامههایی را در دستور کار خود قرار داده بود ولی با تغییر مدیریتها در این وزارتخانه، حاجیبابایی وزیر وقت با انجام آن مخالفت کرد و عملا برنامههای اجرا شده نیز متوقف شد ولی، با روی کارآمدن دولت جدید، فانی که در آن زمان یکی از موافقان ادامه این طرح بود به وزارت رسید و برخی معاونان وی نیز با این طرح آشنایی دارند. به همین دلیل امید داریم، با برنامههایی در اینباره به دانشآموزان بهویژه دختران چنین مواردی اطلاعرسانی و راهکارهای جلوگیری از شیوع آن را آموزش دهیم که در مقاطع دبیرستان و راهنمایی میتوان این آموزشها را ارائه کرد. اجرای این موضوع نیازمند پرسشگری رسانهها از وزارت آموزش و پرورش و سایر بخشهاست تا در اجرای برنامههای خود این موضوع را در دستور کار قرار دهند.
ضرورت این آموزشها را تا چه اندازه میدانید؟
امروز با مشکل جدیدی به نام موادمخدر جدید صنعتی روبهرو هستیم که بیشتر قشر جوان و نوجوان را هدف خود قرار داده است که با بررسیهای صورتگرفته روی این موارد، تمایلات جنسی در فرد مصرفکننده تقویت میشود و از اینرو این گروه بیشتر در معرض آسیب قرار دارند به همین دلیل ضرورت دارد این قشر در جامعه مورد حمایت و اطلاعرسانی بیشتر قرار گیرند تا در آینده با مشکلات جدی در این حوزه روبهرو نشویم.