۷۵ درصد خانوارهای ایرانی آسیبدیده یا در معرض آسیبهای اجتماعی هستند
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران از افزایش ظرفیت اورژانس اجتماعی و مراکز مداخله در بحران پایتخت خبر داد و گفت: تعداد مراکز مداخله در بحران پاسخگوی نیاز نیست، این در حالی است که ظرفیت اورژانس اجتماعی و مراکز مداخله در بحران تهران تا چند ماه آینده افزایش خواهد یافت.
به گزارش ایسنا، احمد خاکی در نشست قربانیان خاموش که به منظور بررسی موارد کودکآزاری در محلات حاشیه و راهکارهای پیش رو با حضور روزبه کردونی مدیرکل آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه، زهرا رحیمیمدیرعامل جمعیت امام علی (ع)، فاطمه قاسمیزاده فعال حقوق کودک، طیبه سیاوشی نماینده مجلس شورای اسلامیو همچنین موسوی چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران برگزار شد، گفت: بر اساس تحقیقات انجام شده در کشور سه نوع زندگی و خانواده داریم. به این ترتیب که زندگی ۲۵ درصد خانوادههای ایرانی «بهشتی»است، یعنی موفق و همراه یکدیگر هستند. ۵۰ درصد خانوادههای ایرانی زندگی «برزخی و بینابینی» دارند، یعنی برخی از اعضای خانواده همراه و موفق بوده و برخی دیگر احساس سرکوب شدگی و ناموفق بودن دارند. در این میان زندگی ۲۵ درصد خانوادههای ایرانی «جهنمی» است و افراد خانواده میخواهند سر به تن یکدیگر نباشد.
به گزارش ایسنا، احمد خاکی در نشست قربانیان خاموش که به منظور بررسی موارد کودکآزاری در محلات حاشیه و راهکارهای پیش رو با حضور روزبه کردونی مدیرکل آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه، زهرا رحیمیمدیرعامل جمعیت امام علی (ع)، فاطمه قاسمیزاده فعال حقوق کودک، طیبه سیاوشی نماینده مجلس شورای اسلامیو همچنین موسوی چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران برگزار شد، گفت: بر اساس تحقیقات انجام شده در کشور سه نوع زندگی و خانواده داریم. به این ترتیب که زندگی ۲۵ درصد خانوادههای ایرانی «بهشتی»است، یعنی موفق و همراه یکدیگر هستند. ۵۰ درصد خانوادههای ایرانی زندگی «برزخی و بینابینی» دارند، یعنی برخی از اعضای خانواده همراه و موفق بوده و برخی دیگر احساس سرکوب شدگی و ناموفق بودن دارند. در این میان زندگی ۲۵ درصد خانوادههای ایرانی «جهنمی» است و افراد خانواده میخواهند سر به تن یکدیگر نباشد.

وی ادامه داد: به این ترتیب ۷۵ درصد خانوادههای ایرانی خاستگاه آسیبهای اجتماعی هستند یعنی یا آسیب دیده اند یا در معرض آسیب قرار دارند که برای خروج از این مساله باید به دنبال ایجاد خانوادههای با ثبات در کشور باشیم.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران همچنین گفت: آسیبهای اجتماعی پنهان بیشتر از آسیبهای اجتماعی آشکار است.
وی درباره آمار اورژانس اجتماعی هم تصریح کرد: اورژانس اجتماعی در سال گذشته، ۲۷۶۵ مورد درمراکز مداخله در بحران،۱۰ هزار و ۳۸۵ مورد در خدمات سیار و ۱۳ هزار و ۷۶۹ مورد از طریق تماس تلفنی با خط ۱۲۳ خدمت رسانی کرده است.
خاکی در ادامه با تاکید بر این که دولت به تنهایی قادر به حل آسیبهای اجتماعی نیست،گفت: باید سازمانهای مردم نهاد و همچنین دستگاههای دولتی برای کاهش آسیبهای اجتماعی به کمک بهزیستی بیایند، زیرا بهزیستی در این حوزه دست تنها ست.
وی خاطرنشان کرد: در اورژانس اجتماعی ۱۱ سازمان همکار بهزیستی هستند. هر چند نیاز است سایر دستگاهها هم در این حوزه با ما همکاری کنند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران در ادامه در پاسخ به سئوالی مبنی بر این که،چرا فرزندی که دارای مادرمعتاد است و آزار دیده،بهزیستی با یک شناسنامه او را به خانواده باز میگرداند؟ گفت: تحویل کودکان به بهزیستی با حکم قضایی است و خروج آنها نیز همین طور و در این بین بهزیستی یگانه محلی است که کودکان را پذیرش میکند و به آنها خدمات ارائه میدهد و ورود و خروج آنها تحت اختیار بهزیستی نیست.
وی در ادامه در پاسخ به سئوالی مبنی بر این که چرا کودک آسیب دیده را در مراکز در کنار زنان آسیب دیده نگهداری میکنند گفت: این طور نیست.کودکان جدا نگهداری میشوند و زنان آسیب دیده در خانههای امن و خانههای سلامت هستند. اکنون ۷۳ خانه کودک توسط NGOها در استان تهران فعالیت میکنند.
خاکی در باره کودکان کار و خیابانی هم گفت: ۶۵ درصد این کودکان اتباع بوده و فقط ۳۵ درصد آنها ایرانی هستند، این در حالی است که امکانات بهزیستی پاسخگوی ۶۵ درصد کودکان کاری که اتباع هستند،نیست و حتما باید قوه قضائیه و وزارت کشور در این مورد مداخله کنند و راهکاری ارائه دهند.
فقر فرهنگی و اقتصادی عامل کودک آزاری
در ادامه این نشست فاطمه قاسمیزاده هم گفت: فقر فرهنگی و اقتصادی همواره دو عامل مهم در پدیدههای کودک آزاری ، بین قربانیان و متجاوزین بوده است.
وی ادامه داد: در چارچوب کاهش کودک آزاری و رهایی از وضع کنونی باید برنامههایی را که در مراحل بالاتر ساختار جامعه قرار دارند و در اختیار دولت هستند، مانند برنامههای کاهش فقر و افزایش آموزش به کودک و خانواده در دستور کار خود قرار دهیم.
این فعال حقوق کودک افزود: آموزش و پرورش نباید وظیفه خود را فقط به ارائه آموزشهای تحصیلی به کودکان محدود کند. این در حالی است که در آموزش و پرورش و مدارس ما حقوق کودک، مهارت زندگی و کنترل خشم و همچنین خودمراقبتهای جنسی به کودکان آموزش داده نمیشود و حاصل آن وضعی است که امروز شاهد آن هستیم.
قاسمیزاده با اشاره به این که آسیبهای اجتماعی و کودک آزاریها در گذشته هم وجود داشته است،گفت: امروز به علت فعالیت سازمانهای مردم نهاد و شبکههای مجازی بیش از پیش به گوش میرسد.
وی در این زمینه یاد آورشد: هر چند که فعالیتهای رسانهای این مسائل را پررنگتر کرده است اما باز هم سازمانهای دولتی عملکرد یکسان و مدونی در رسیدگی به پروندههای کودک آزاری ندارند.
این فعال حقوق کودک ادامه داد: چند سال است که لایحه حمایت از کودکان در مجلس خاک میخورد و نیاز است که به آن رسیدگی شود.قاسمیزاده در ادامه به چرخه کودک آزاری در کشور اشاره کرد و گفت: وقتی کودک خود در کودکی تجربه کودک آزاری داشته باشد و به آن رسیدگی نشود، ممکن است که فرد در بزرگسالی اقدام به کودک آزاری کند، همانطور که بیجه خود قربانی کودک آزاری بود و تعداد زیادی کودک را هم مورد تجاوز قرار داد. خفاش شب هم در ۱۱ سالگی مورد کودک آزاری قرار گرفته بود و در بزرگسالی به انتقام برخاست. وی با تاکید بر این که نگذاریم زخمهای افراد تا حدی عمیق شود که به بروزجرائم برسد، گفت: ایجاد بانک اطلاعاتی مجرمان بسیار موثر است اما برای کنترل کودک آزاری چندان تاثیرگذار نخواهد بود بلکه برای کنترل این پدیده درجامعه، به دنبال کاهش فقر فرهنگی و اقتصادی باشیم و آنها را انکار نکنیم.
این فعال حقوق کودک گفت: کشورهایی مانند ما که برنامههای کاهش فقر ندارند،در کنترل پدیده کودک آزاری و دیگر آسیبهای اجتماعی چندان موفق نیستند.
قاسمیزاده در زمینه فقر فرهنگی هم گفت: نظام آموزشی و آموزش و پرورش ما همواره آسیب رسان بوده است و ما دارای کودک آزاری ساختاری در آموزش و پرورش هستیم، زیرا آموزش و پرورش هنوز آموزش حقوق کودک، مهارت زندگی، خودمراقبتی جنسی و… را به کودکان، وظیفه خود نمیداند.