لزوم استقرار مددکاران اجتماعی در مدارس

یکی از موضوعات در محیط‌های اجتماعی که کودکان، نوجوانان و جوانان در آنجا حضور دارند، توجه به برنامه‌های پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی است و طبیعتا آموزش و پرورش یکی از محیط‌های اجتماعی است که اگر در زمینه پیشگیری از آسیب‌ها کار کنیم و دانش‌آموزان و والدین اطلاعات درست، به موقع و مستمر در حوزه آسیب‌های اجتماعی داشته باشند، می‌تواند به اینکه درگیری این دانش‌آموزان در حوزه آسیب‌های اجتماعی کاهش پیدا کند یا کمتر شود، کمک کند.

در واقع با برنامه‌های پیشگیری به اقتضای سن بچه‌ها و اطلاعاتی که دارند، باید محتوای آموزش تدوین شود تا این محتوا بتواند کمک کند بچه‌ها از خودشان در برابر آسیب‌های اجتماعی دفاع یا حمایت کنند. طبیعتا در حوزه کودکان؛ موضوع خشونت، یکی از موضوعاتی است که همیشه مطرح بوده و هست و اشکال مختلفی از آزار جسمی گرفته تا هرازگاهی آزارهای جنسی هم شاهد هستیم. گرچه این موضوع تنها محدود به ایران نیست و همه کشورها حوادثی از این دست را دارند. ولی واقعیت این است که افکار عمومی جامعه با شنیدن واژه «آزار»، جریحه‌دار می‌شود.

حال اگر این آزار جنسی باشد، به مراتب جریحه‌دارتر می‌شود، موضوع کودک باشد به مراتب حساسیت بیشتر است و حال اگر در محیطی که اعتماد عمومی خوبی وجود دارد مثل مدرسه در ارتباط قرار بگیرد به مراتب حساسیت این موضوع بیشتر خواهد شد. نکته‌ای که باید در تربیت و پرورش اجتماعی‌مان مدنظر قرار دهیم، دادن اطلاعات درست به بچه‌ها در مورد مصونیت از آزارهای جنسی است که اشکال مختلف و مصادیق مختلفی دارد.

این نکته را هم مدنظر داشته باشیم که این اطمینان به بچه‌ها داده شود، رابطه صمیمی بین اولیای مدرسه با دانش‌آموز و دانش آموزان با والدینشان تا اگر به هر دلیلی کسی تعرضی به بچه‌ها کرد، بچه‌ها بتوانند بدون ترس و واهمه بلافاصله موضوع را با اولیای خود یا اولیای مدرسه در میان بگذارند. این فضای اطمینان بخشی و اعتماد به بچه‌ها کمک می‌کند که اگر کسی خواست از آنها سوءاستفاده کند، بلافاصله بگویند تا بعد تکرار نشود. تکرارش به مراتب فشار روانی بیشتری را روی بچه‌ها وارد می‌آورد. البته قبول داریم آموزش و پرورش طی چند سال اخیر در حوزه پیشگیری از آسیب‌ها ورود بیشتر و بهتری داشته اما فراموش نکنیم که هیچ محیط اجتماعی حتی خانه هم از آسیب‌های اجتماعی مصون نیست.

بعضی از این آزارها در خانه‌ها اتفاق می‌افتد. این نکته‌ای است که آموزش و پرورش نباید از آن غفلت کند بلکه باید بیشتر روی آن متمرکز شود. نظارت بر عملکرد مدارس اعم از دانش آموزان و اولیای مربوطه نکته‌ای است که کمک می‌کند تا مشکلات بیشتر شناخته شود. هرچند معمولا در حوزه آزارهای جنسی معمولا سعی در پنهانکاری می‌شود و تا آنجا که می‌توانند تلاش می‌کنند که این موضوع بازگو نشود و کتمان می‌کنند که خود این هم عوارض این نوع آزارها را تشدید می‌کند و می‌تواند تبعات زیادی را برای کسانی که درگیر این آزارها هستند، داشته باشد. موضوع دیگری که مطرح است اینکه مراقبت‌های اجتماعی‌مان در محیط‌های اجتماعی مثل مدرسه را تا حدودی افزایش دهیم البته منظور سختگیری شدید نیست.

مثلا استقرار واحدهای مددکاری اجتماعی به مراتب بهتر انجام خواهد شد. مدارس ما متاسفانه فاقد مددکاران اجتماعی است. اگر یک پروژه کوتاه مدت اجرا می‌کنیم، دال بر این نگیریم که مددکاری اجتماعی در مدارس مستقر شده است. استقرار مددکاری اجتماعی در مدارس می‌تواند به شناسایی به موقع این نوع مشکلات کمک کند و به تبع آن به پیشگیری و ارتباط مناسب بین اولیای خانه و مدرسه کمک می‌کند. اینها موضوعاتی است که بنا به دلایل متعدد از آن غافل شده‌ایم. آموزش و پرورش گرفتار موضوعاتی مثل حق‌التدریس و اضافه‌کار است و عملا آن‌گونه که باید منجر به بالا بردن سواد اجتماعی دانش‌آموزان شود، نمی‌شود.

تعریف جدیدی که یونسکو از سواد ارائه کرده این است که باسواد کسی نیست که الزاما سواد خواندن و نوشتن یا سواد کامپیوتری داشته باشد بلکه باسواد کسی است که بتواند از آموخته‌های خود برای مدیریت شرایط و تغییرات زندگی‌اش استفاده کند. پس آموزش و پرورش براساس این تعریف نیازمند یک بازنگری جدی در برنامه‌های خود است و آن، تقویت برنامه‌های اجتماعی است و یکی از محورهای برنامه‌های اجتماعی می‌تواند استقرار مددکار اجتماعی باشد. همچنان مدرسه یکی از سالم‌ترین محیط‌های اجتماعی است و با یک یا دو خطا همه آموزش و پرورش و کارکنان خدوم و معلمانی که همچنان بیشتر از همه مورد وثوق هستند را زیر سوال نبریم.

گرچه اتفاق دبستان اصفهان ظاهرا از جانب نایب رئیس انجمن اولیا و مربیان بوده و همکاران آموزش و پرورش نبوده‌اند. ولی اگر در یک محیطی اتفاقی افتاد همه آن مجموعه را زیر سوال نبریم. گرچه این حق بر مجریان قانون و خانواده‌ها هست و حتما آموزش و پرورش هم در این بخش کوتاهی نخواهد کرد و برخورد قانونی و قاطع خود را انجام خواهد داد. اما رسانه‌ها فضای بی‌اعتمادی نسبت به آموزش و پرورش را افزایش ندهند. این فضا می‌تواند نگرانی‌های دیگری برای خانواده‌ها ایجاد کند.

ضمن اینکه آموزش ‌و پرورش باید خطا را بپذیرد، عذرخواهی کند، برخوردهای قانونی انجام داده، اطلاع‌رسانی درست و مستمر و صادقانه راجع به اقداماتی که انجام می‌شود به افکار عمومی و خانواده‌ها ارائه دهد. ضمن اینکه پیگیری حقوقی و قضائی هم در این بخش متناسب با جرمی که انجام شده صورت بگیرد.

واقعیت این است که آموزش و پرورش ما این ظرفیت را دارد که بتواند برای بالا بردن سواد اجتماعی دانش‌آموزان نقش محوری پیدا کند و برنامه‌های اجتماعی در آموزش و پرورش در متن برنامه‌ریزی‌هایشان قرار بگیرد. به رغم اینکه همیشه نوشته‌ام و باز هم تاکید دارم که آموزش و پرورش در چند سال اخیر در تقویت برنامه‌های اجتماعی اقدامات خوبی را انجام داده و نباید منکر شویم. ما شاهد توسعه برنامه‌های کمی و کیفی در آموزش و پرورش در این حوزه‌ها هستیم، اما قطعا با توجه به تهدیداتی که امروز در حوزه اجتماعی، کودکان و نوجوانان را تهدید می‌کند آموزش و پرورش باید توجه بیشتری به مقوله سواد اجتماعی در مدارس داشته باشد. این را هیچ‌کس نمی‌تواند کتمان کند، آموزش و پرورش هم نمی‌تواند این موضوع مهم را کتمان کند.

سیدحسن موسوی چلک

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

منبع: روزنامه آرمان