بایدها و نبایدهای مدارای اجتماعی

در جوامعی که تعصب و سخت گیری های بی مورد و افراط و تفریط در کارها از آلودگی هوا غلیظ تر باشد و اجازه ندهد چشم انداز اخلاقی آن جامعه از چندمتر بیشتر شود، تولید مفاهیم و واژه هایی مانند «مسئولیت اجتماعی، مطالبه گری اجتماعی و مدارای اجتماعی» همانند تزریق خون تازه در رگ ها و تنفس اکسیژن و هوای تمیز برای جامعه محسوب می شود.

برای ورود به بحث مدارای اجتماعی، اگر نگاه هرمی به این مفهوم داشته باشیم، مبانی نظری آنها را باید از متون ادبی و آموزه های دینی یعنی قرآن کریم و سنت معصومین استخراج کنیم، بنابراین قبل از آماده کردن بسترهای جامعه برای فرهنگ سازی این مفهوم، ابتدا باید به تبیین نظری این واژه بپردازیم چرا که ما مددکاران اجتماعی باور داریم که تبیین نکردن نظری مفاهیم، خسارت های جبران ناپذیری در عرصه های اجتماعی، فرهنگی، عقیدتی، اخلاقی، سیاسی و اقتصادی در پی خواهد داشت.
در تبیین نظری مفهوم مدارای اجتماعی و سپس تحلیل رابطه آن با حوزه اجتماعی و سایر حوزه های جامعه باید گفت که مدارا به رفتار و منش خرد ورزانه و معقولانه، سنجیده، ملایم، مهربانانه گفته می شود که برای رسیدن به هدفی بسیار متعالی انجام می پذیرد و به عبارتی مدارا به معنای سعه صدر و تحمل آرای دیگران و با نرمی و ملایمت رفتار کردن با همنوعان است.
با این نگاه و رویکرد در تعریف به این جمع بندی می رسیم که مدارا در روش برخورد است، نه در هدف و اعتقاد و همانگونه که در تعریف بالا ذکر شد، منش خردورزانه یعنی اینکه نه تنها باید دیگران را تحمل کرد بلکه باید با آنها کار کرد و ضمن آگاهی و اطلاع از افکار طرف مقابل و استماع درست آنها با دلایل متقن به بیان دیدگاه های خویش نیز پرداخت.
مدارا در حوزه فردی یک فضیلت انسانی شخصی و پیامد انسانیت انسان است اما در حوزه اجتماعی و سایر حوزه های دیگر مدارا نتایج عملکردها، کارکردها و کیفیت ارائه خدمات است که باید بر همین اساس مفهوم مدارای اجتماعی مورد سنجش و راستی آزمایی قرار گیرد.
یکی از درخشان ترین آیات قرآن کریم به پیامبر در توجه به ملایمت و مدارا است و خداوند رحمان می فرماید: «لطف و رحمت الهی به آنان ارزانی کردیم و اگر تندخوی بودی، بی شک از پیرامون تو پراکنده می شدند، پس از ایشان درگذر و بر ایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن» و همچنین در متون دینی آمده «پس از مرگ با آنان آنگونه رفتار شود که با پیشینیان خود رفتار کردند» با این توصیف ما باید در همه شرایط مدارای اجتماعی را پیشه خود کنیم.
شعر شاعران نامدار ایران زمین، فردوسی، سعدی و سایر شاعران نامی که تحت تاثیر فرهنگ ایران و اسلام بوده ترجمان اهمیت و ضرورت مدارای اجتماعی و حسنات و برکات آن را به زیبایی مطرح می کند.
«مدارا خرد را برادر بود ** خرد بر سر دانش افسر بود» ، «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا».
با این نگاه و رویکرد نظری، مدارا به معنای سازش نیست، بخشش یا تشویق رفتار منفی نیست بلکه مدارا نگرشی فعال بر اساس به رسمیت شناختن حقوق و آزادی های همگانی بشری است و مدارای اجتماعی یک تکلیف است و در جهت نهادینه شدن فرهنگ مدارا در جامعه باید به صورت مستمر نبض مدارای اجتماعی در جامعه مورد سنجش و اندازگیری قرار گیرد.
مدارای اجتماعی پایه و اساس دموکراسی و جامعه مدنی است که بدون وجود آن، نظام اجتماعی دچار اختلال خواهد شد.
در واقع مدارای اجتماعی محصول جوامع چند صدایی است و هر چقدر میزان مدارای اجتماعی در سه سطح مدارای مردم با یکدیگر، مدارای مردم با دولت و نهادهای دولتی و مدارای دولت با مردم و نهادهای غیردولتی، بالا باشد، نه تنها بقای جامعه را تضمین می کند بلکه موجب افزایش شاخص های سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در جامعه خواهد شد.
ناظران اجتماعی، به نوعی اتفاق‌نظر دارند که وضعیت اجتماعی کشور در اکثر زمینه ها، نه تنها مطلوب نیست، بلکه در مسیر نامطلوب‌تر هم قرار خواهد گرفت، ولی مسأله مهم این است که هرگونه کوششی برای بهبود این وضع، مستلزم شناخت درست از وضعیت موجود و علل و عوامل موثر بر آن است، اگر شناخت و رویکرد ما ناقص و یا خطا باشد، اقدامات ما نیز یا بی‌تأثیر خواهد بود و یا آن را تشدید خواهد کرد.
بنابراین در جهت برون رفت از این وضعیت ما به شدت نیازمند مدارای اجتماعی در اتخاذ رویکرد درست و سلامت محور در حوزه اجتماعی هستیم.
ما می توانیم با مدارای اجتماعی امروزمان در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و دینی، فردایمان را بسازیم و به سمت توسعه پایدار و همه جانبه حرکت کنیم چرا که مدارای اجتماعی ارزشمند مبنای توسعه سیاست های اجتماعی پایدار است و به نوعی بیانگر قدرت بیرونی و درونی جامعه است.
بنابراین برای گام برداشتن در این مسیر نیاز است تا تغییر در انتظار از رفتارهای افراد در جامعه که عامل اصلی برای مدارای اجتماعی می باشد در جامعه به وجود آید و تحقق این امر جز با صبر و بردباری محقق نخواهد شد.
آمادگی برای مدارای اجتماعی در جامعه با مردم معنایی جز این ندارد که پیشاپیش حکم به حقانیت خویش نداده باشیم وگرنه هیچ نیازی نیست که مشقت حاصل از شنیدن سخنان مخالف را برتابیم.
در هر زبان و جامعه‌ای با مفاهیمی از قبیل خوب و بد، حق و باطل، درست و غلط، خطاکار و بیگناه، مسئولیت پذیری و نبود مسئولیت پذیری و مدارای اجتماعی و نبود آن، مواجهیم.
مردم علاقه دارند که معیارها و ابزارهای شناخته شده و استانداردی را در اختیار داشته باشند تا با آن بتوانند رفتارها و پدیده‌ها را برحسب دوگانه‌های فوق، شناسایی و تقسیم‌بندی و درباره آنها قضاوت کنند.
این امر از چند جهت ضروری است. از یک سو رفتار انسانی صرفا براساس غریزه و از روی ناآگاهی صادر نمی‌شود، بلکه اکثر رفتارهای عمده بشر برمبنای اراده(گرچه زمینه اجتماعی و محیط حدود آن را محدود و محصور می‌کند) شکل می‌گیرد و عنصر جهت‌دهنده به هر فردی در چگونگی اعمال اراده، همین گزاره‌های است که نام برده شد. انسان باید بداند چه چیز خوب است و چه چیز بد، چه چیز درست است و چه چیز غلط و الی آخر…
از سوی دیگر ما برای قضاوت نسبت به دیگران نیازمند آن هستیم که بدانیم در نهایت چگونه و چه کسی درباره رفتارها و پدیده‌ها حکم خواهد کرد؟ بطورمثال چه کسی مجرم است و چه کسی بیگناه؟ چه کسی مقصر است و چه کسی مبرا؟ چه کسی حق است و چه کسی ناحق؟ چه کسی مدارای اجتماعی به معنای واقعی دارد و چه کسی ندارد؟
اگر این دو هدف در هر جامعه‌ای تامین شود، با نوعی آرامش اجتماعی و رفتاری مواجه خواهیم بود، کسی سردرگم نخواهد بود. افراد با اطمینان‌ خاطر بیشتری رفتار می‌کنند و با اعتماد بیشتری در مورد دیگران قضاوت و با آرامش بیشتری با دیگران رابطه برقرار می‌کنند.
در مقابل اگر معلوم نشود که مرز میان خوب و بد یا حق و باطل یا درست و غلط، مدارا و نبود مدارا چیست، یا شیوه و مرجع پذیرفته شده‌ای درباره تعیین مصداق این گزاره ها در جامعه نباشد، مردم در سردرگمی اجتماعی قرار می‌گیرند و در درجه اول، اعتماد اجتماعی که یکی از عناصر کلیدی برای مدارای اجتماعی در یک جامعه است (اعتماد به خود، به دیگری و به حکومت) مخدوش می‌شود.
در درجه بعد رفتارهای ناهنجار بیشتری بروز می‌کند، زیرا عامل رفتار، به ناهنجار بودن آن یقین ندارد و نیز رفتارها با تنش و ناراحتی و نگرانی و حتی خشونت بروز خواهند یافت و نکته حائز اهمیت اینکه یکی از شیوه های مؤثر برای جلوگیری از این وضعیت های خطرناک تمرین مدارا و بردباری و تحمل دیگران بخصوص منتقدان و مخالفان است.
مدارا مانند هر امر فرهنگی و اجتماعی دیگر تابع آموزش و یادگیری و سبک زندگی مردمان یک کشور یا واحدهای اجتماعی است و روشن است در این فرایند سیاست گزاران و برنامه ریزان اجتماعی، مسئولان، استادان دانشگاه، مبلغان مذهبی، مددکاران اجتماعی، خانواده ها، مدارس، رسانه های جمعی و فضای عمومی جامعه نقش اساسی به عهده دارند و فرد در پذیرش مدارا یا نقطه ی مقابل آن که همان پرخاشگری، تحت تأثیر همین عوامل محیطی دست به کنش های اجتماعی می زند.
البته در این میان نقش دولت و سازمان های دولتی و غیردولتی در نهادینه کردن مدارای اجتماعی به خاطر سیطره ای که دارند و از طرف دیگر رفتارها و هنجارهای اجتماعی را تنظیم می کنند، از اهمیت بسزایی برخوردار است و شاید به همین دلیل باشد که حضرت علی (ع) نخستین فراز از نامه ی مشهور خود به مالک اشتر را با مدارا و سخت گیری نکردن نسبت به مردم آغاز کرده است.
آن حضرت فرموده: «مردم را قلبا دوست داشته باش با همه مهربان باش، مبادا به آنان چونان صید بنگری و خوردن آنها را غنیمت بدانی زیرا مردم دو دسته اند، دسته ای برادر دینی تو و دسته ی دیگر همانند تو مخلوق خدا هستند. اگر خطایی از آنان سر می زند یا علتی بر آنان عارض می شود و یا خواسته و ناخواسته اشتباهی مرتکب می گردند بر آنان ببخش و بر آنان آسان بگیر. آنگونه که دوست داری خداوند بر تو ببخشاید».
با توجه به ضرورت و اهمیت و نقش بسیار سازنده و حیاتی مدارای اجتماعی در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان ها و همچنین نقش سازمان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی در فرهنگ سازی و نهادینه کردن این مفاهیم در جامعه، امیدواریم گامی موثر در جهت افزایش سلامت و نشاط اجتماعی و سرمایه اجتماعی در جامعه برداشته شود و میزان آسیب ها و مسائل اجتماعی در جامعه کاهش یابد یا ریشه کن شود.

غلامعلی قربانی

عضو هیات مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران

منبع: ایرنا

IMG_3567