فراگیر‌ترین برنامه اجتماعی کشور (مروری بر ٢١ سال فعالیت اورژانس اجتماعی در ایران)

هشتم شهریور امسال اورژانس اجتماعی کشور ٢١ ساله شد. این سامانه اینک با شماره ١٢٣ مشغول خدمات‌رسانی در حوزه آسیب‌های اجتماعی است. «سیدحسن موسوی‌چلک» موسس این سامانه اجتماعی در ایران روایتی از ابتدای شکل‌گیری تا رشد و توسعه آن نوشته است که می‌خوانید. روایت او به نوعی دلنوشته اش از مشقاتی که بر سر راه‌اندازی اورژانس اجتماعی پشت سر گذاشته نیز هست.
یکی از موضوعاتی که در همه جوامع وجود داشته و دارد، آسیب‌های اجتماعی هستند که حکومت‌ها به شکل‌های مختلف برای کنترل آنها و ارایه خدمات به افراد آسیب‌دیده اجتماعی اقداماتی کردند. در کشور ما هم همین گونه است و در طول تاریخ تمهیدات مختلفی برای این موضوع اتخاذ شده است. یکی از این اقدامات، تاسیس اورژانس اجتماعی در کشور است که تسهیل دسترسی به خدمات اجتماعی برای افراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی را فراهم می‌کند و کاهش پرونده‌های قضایی و انتظامی را نیز می‌تواند به دنبال داشته باشد و شناسایی آسیب‌های اجتماعی شایع و در حال شیوع و کانون‌های آسیب‌زا را هم عملی کند. برنامه اورژانس اجتماعی در اردیبهشت‌ماه سال ٧٨ تدوین شد و در تاریخ ٢٢ و ٢٣ اردیبهشت همان سال در گردهمایی مسوولان امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سراسر کشور مورد بررسی قرار گرفت و پس از تایید نهایی در کشور اجرایی شد. استان یزد اولین استانی بود که در هفته دولت آن سال مرکز اورژانس اجتماعی را راه‌اندازی کرد. اصفهان، بوشهر، مشهد، تهران و … استان‌های دیگری بودند که در همان سال اورژانس اجتماعی را راه‌اندازی کردند و می‌توانم بگویم که اورژانس اجتماعی ٢١سال سابقه فعالیت در ایران دارد.

در واقع اورژانس اجتماعی برنامه‌ای است که هدفش پرشدن فاصله بین خانه تا کلانتری است تا مردم برای موضوعی سراغ پاسگاه و دادگاه نروند و پرونده قضایی نداشته باشند.
اورژانس اجتماعی در حال حاضر شامل چهار فعالیت مرکز مداخله در بحران فردی، خانوادگی و اجتماعی (مرکز مادر اورژانس اجتماعی)، پایگاه خدمات اجتماعی، خط تلفن اورژانس اجتماعی (١٢٣) و خدمات سیار اورژانس اجتماعی است که در حال حاضر در تمام استان‌های کشور فعالیت دارد. البته همه فعالیت‌ها به شکل فعلی همزمان فعال نشدند. مرکز مداخله در بحران که مرکز مادر و اصلی اورژانس اجتماعی است در سال ١٣٧٨یعنی ٢١سال قبل ابتدا در ٨ استان افتتاح شد و بعد گسترش پیدا کرد. از آن سال به بعد به مرور استان‌ها نسبتا به راه‌اندازی این مراکز اقدام کردند که البته اورژانس در آن سال‌ها این گونه و تکمیل نبود.
خط تلفن اورژانس اجتماعی در ابتدا سه‌رقمی نبود. هر مرکزی که فعال می‌شد مردم با شماره آن مرکز تماس می‌گرفتند ولی به خاطر سپردن شماره‌ها سخت بود. در تهران این خط ٧ رقمی بود، در شهرستان‌ها هم حداقل۵ رقمی و در نهایت در سال ١٣٨٣ شماره تلفن سه رقمی١٢٣ که در گذشته دور برای اورژانس پزشکی بود به اورژانس اجتماعی اختصاص پیدا کرد (برخی به اشتباه اورژانس اجتماعی را فقط خط تلفن می‌دانند؛ در حالی که این گونه نیست و اورژانس اجتماعی برنامه‌ای با چهار فعالیت است که خط تلفن ١٢٣ هم یکی از این چهار فعالیت محسوب می‌شود) که با پیگیری‌های انجام شده ابتدا در مرکز مداخله در بحران فردی، خانوادگی و اجتماعی شهید نواب صفوی در تهران افتتاح شد. خدمات سیار اورژانس اجتماعی هم در گذشته به شکل فعلی که دارای خودروی یک شکل باشند، نبود. از همان سال ١٣٧٨ از طریق خودرو‌های اداری یا آژانس‌ها پیگیری‌ها و مداخله در محل انجام می‌شد. یک مقطعی ۵ خودروی ون اهدایی سازمان‌های بین‌المللی برای این کار در نظر گرفته شده بود و بعد در تهران مینی‌بوس برای این کار اختصاص پیدا کرد. در شهرستان‌ها هم نوع خودروها متفاوت بود. خودروهای موجود یک شکل با شناسه مشخص در ٢۵ خرداد ١٣٨٧در تهران در محل نمایشگاه بین‌المللی تهران با ۵٠ خودرو افتتاح شد.
گروه‌های هدف اورژانس اجتماعی شامل خشونت‌دیدگان خانگی از قبیل کودکان آزاردیده، همسران آزاردیده، سالمندان آزاردیده و معلولین آزاردیده، افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به خودکشی کرده‌اند و خانواده آنان، دختران و پسران فراری از منزل، زنان و دختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیب‌دیده اجتماعی، زوجین متقاضی طلاق و افراد در معرض بحران طلاق، کودکان خیابانی، مبتلایان به اختلال هویت جنسی در معرض آسیب از جمله دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی هستند که در آیین‌نامه دولت به آنها اشاره شده است.
به منظور نهادینه شدن همکاری‌های بین بخشی که به دلیل ماهیت فعالیت‌های این برنامه اجتناب‌ناپذیر است سال ٨٧ و ٨٨ پیش‌نویس لایحه‌ای را نوشتیم که بتواند پس از طی مراحل اداری تبدیل به قانون شود. ابتدای سال ٨٩ من از دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی رفتم و بعدا که در سال ٩٠ مسوولیت دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه به من سپرده شد با همکاری بهزیستی پیش‌نویس آیین‌نامه‌ای را نوشتیم و به دولت ارسال کردیم. پس از بررسی‌های کارشناسی در کمیسیون اجتماعی و دولت، آیین نامه یک بار در ٢۶ شهریور سال ٩١ با انجام اصلاحاتی در دولت به تصویب رسید. پس از انجام اصلاحات مجددا در خردادماه ٩٢ تصویب و ابلاغ شد. البته عنوان آیین‌نامه مصوب هیات وزیران «فوریت‌های اجتماعی» است که چون دولت نمی‌تواند در مستندات از اصطلاحات لاتین استفاده کند فوریت جایگزین اورژانس شد که متاسفانه برخی از افراد همین را بهانه می‌کنند و تاریخ راه‌اندازی اورژانس اجتماعی را سال ٩٢ اعلام می‌کنند؛ در حالی که در موافقتنامه‌های بودجه، تشکیلات اداری مراکز، مصوبه راه‌اندازی خط تلفن اورژانس اجتماعی ١٢٣ (درسال ١٣٨٣) و خدمات سیار و … گویای واقعیت تاریخ راه‌اندازی اورژانس اجتماعی است و نمی‌توان آن را تحریف کرد.
یکی از مشکلات این برنامه، ضعف هماهنگی بین‌بخشی است در حالی که به دلیل نوع وظایف این هماهنگی اجتناب‌ناپذیر است که در این آیین‌نامه برای دستگاه‌های مختلف وظایف متعددی پیش‌بینی شده است. براساس ماده ۴ این آیین‌نامه به منظور کنترل و کاهش بحران‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی از طریق ارایه خدمات به دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی، دستگاه‌های اجرایی مانند وزارتخانه‌های بهداشت، ارتباطات و فناوری اطلاعات، دادگستری، کشور، راه و شهرسازی، رفاه و تعاون و… مکلفند ضمن هماهنگی با سازمان بهزیستی اقدامات لازم را انجام دهند.
همچنین وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وظیفه تجهیز شبکه اورژانس اجتماعی در کل کشور به تجهیزات مخابراتی از جمله راه‌اندازی خط تلفن فوریت‌های اجتماعی (١٢٣) و فرکانس خط بی‌سیم به صورت مکالمه رایگان، ‌ایجاد زیرساخت لازم (نرم‌افزاری و سخت‌افزاری) خط تلفن اورژانس اجتماعی ١٢٣ در تمامی مناطق شهری و روستایی را بر عهده دارد و همچنین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز وظیفه ارایه خدمات درمانی فوری به دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی ارجاع شده از مرکز و معرفی دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی که برای دریافت سایر خدمات (غیر از خدمات موضوع این آیین‌نامه) به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند به مرکز را برعهده خواهد داشت. در خصوص قوه قضاییه با توجه به اینکه معمولا در آیین‌نامه‌های دولت نمی‌تواند قوه قضاییه را مکلف به انجام کاری کرد؛ لذا برای وزارت داگستری وظایفی پیش‌بینی شده است. وظیفه هماهنگی با قوه قضاییه به منظور انجام موارد زیر با رعایت قوانین و مقررات مربوط، صدور احکام قضایی لازم، حضور مددکاران اجتماعی مرکز در جلسات رسیدگی‌های قضایی مربوط به دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی، تعیین شعبه‌های ویژه در کلانشهرها و مراکز استان‌ها یا قاضی مشخص برای رسیدگی به پرونده‌های ارجاعی از مرکز، ‌حمایت از کارکنان مرکز در اقامه دعاوی ناشی از انجام وظایف قانونی در مقابل شاکیان از جمله این وظایف است. با تصویب لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان که مراحل پایانی تایید شورای نگهبان را می‌گذراند این هماهنگی‌ها بیشتر هم خواهد شد چراکه یکی از کلیدی‌ترین نقش در این لایحه به مددکاران اجتماعی اورژانس اجتماعی مرتبط می‌شود. از آنجایی که پیشنهاد لایحه توسط قوه قضاییه تهیه شده است بدون شک در اجرای قانون هم همکاری بسیار خوبی با اورژانس اجتماعی صورت خواهد داد؛ گرچه در حال حاضر هم این همکاری خوب است.
وزارت کشور نیز در راستای تعیین تکلیف افراد خارجی فاقد مجوز اقامت، ارجاع شده از مرکز با قید فوریت و پذیرش آنها در مراکز مرتبط با اداره کل اتباع و مهاجرین خارجی، تسهیل صدور شناسنامه و مدارک هویتی برای گروه‌های هدف فاقد مدارک با معرفی مرکز طبق قوانین و مقررات مربوط از طریق سازمان ثبت احوال کشور، هماهنگی با استانداری‌ها جهت اولویت دادن به طرح‌های مرتبط با آسیب‌های اجتماعی در کارگروه فرهنگی، اجتماعی و شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان، تامین اعتبار مورد نیاز استانی از طریق شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان، اتخاذ تدابیر لازم برای ایجاد هماهنگی بین خدمات اورژانسی فعال در کشور از جمله خطوط تلفن ١٢٣-١١۵-١٢۵-١١٠، ‌بررسی عملکرد دستگاه‌های استانی مسوول از طریق کارگروه فرهنگی، اجتماعی و شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان و ارایه نتایج آن به شورای یاد شده وظایفی دارد.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز وظیفه توسعه اورژانس اجتماعی در شهرهای بالای ۵٠ هزار نفر جمعیت تا پایان سال ٩٢ و تشکیل جلسات با حضور نمایندگان تام‌الاختیار دستگاه‌های اجرایی همکار با هدف ایجاد هماهنگی، سیاستگذاری و اقدامات راهبردی برای ارایه خدمات فوریت‌های اجتماعی را بر عهده دارد.
وزارت راه و شهرسازی نیز وظیفه دارد زمین مورد نیاز مراکز تابع به صورت رایگان با رعایت قوانین و مقررات مربوط را تامین کند. پایش و ارزشیابی فعالیت مراکز تابع، تهیه گزارشات عملکرد دستگاه‌های مسوول و ارسال به وزارت هر ۶ ماه یک‌بار، ‌استانداردسازی خدمات و تجهیزات مراکز تابع، ‌استفاده از ظرفیت‌های شوراهای شهر و شهرداری‌ها جهت اجرای این آیین‌نامه و… از جمله مواردی است که براساس این آیین نامه باید اجرایی شود.
از جمله وظایف نیروی انتظامی نیز می‌توان به حمایت از کارکنان مرکز در مواردی که سلامت جسمانی و امنیت جانی آنها و یا دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی در معرض خطر قرار می‌گیرند، ارجاع دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی به مراکز اورژانس اجتماعی با رعایت قوانین و مقررات مربوط و همکاری لازم جهت استقرار خودروهای خدمات سیار خدمات اجتماعی در میادین شهرها از جمله وظایف نیروی انتظامی در خصوص اجرای لایحه اورژانس اجتماعی است.
خوشبختانه در جزو ٣ بند «ب» ماده ٨٠ قانون برنامه ششم توسعه برای توسعه اورژانس اجتماعی آمده «توسعه مراکز اورژانس اجتماعی مطابق قوانین در شهر‌های بالای پنجاه هزار نفر تا پایان سال اول اجرای قانون و در سایر شهر‌ها به تناسب جمعیت و گسترش آسیب‌های اجتماعی» است.
این مصوبه فرصتی را فراهم کرده است تا علاوه بر شهر‌های قبلی که اورژانس اجتماعی راه‌اندازی شده بودند در ١۴٠ شهر دیگر هم شاهد توسعه آن باشیم که می‌تواند محدودیت‌های زمانی و مکانی را برای ارایه خدمات تخصصی و به موقع به افراد در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی بیش از پیش فراهم کند که قابل تقدیر است که در سال ١٣٩۶ با حضور معاون اول رییس‌جمهور افتتاح همزمان ١۵٠ شهر را شاهد بودیم. در این راستا و با توجه به حاکمیتی بودن موضوع آسیب‌های اجتماعی و افرادی که از این برنامه خدمت می‌گیرند انتظار می‌رود دولت برای توسعه آن و ایجاد امنیت شغلی برای کارکنان آن از طریق استخدام و پیش‌بینی سختی کار همچون کارکنان اورژانس پزشکی و آتش‌نشانی و… اهتمام ویژه داشته باشد. تجهیزات و امکانات را فرهم کند. فراموش نکنیم که اورژانس اجتماعی توانسته فاصله بین خانه و کلانتری را پر کند تا برای هر موضوعی برای افراد پرونده قضایی تشکیل نشود که این کار به بازتوانی اجتماعی افراد بیشتر از ورودشان به دادگاه و پاسگاه و زندان کمک خواهد کرد.
مدیران و کارشناسان بهزیستی در ادوار مختلف، قوه قضاییه، وزارتخانه‌های رفاه، کشور، ناجا، اصحاب رسانه، کارشناسانی که چند ماه، چند ماه حقوق نمی‌گرفتند ولی به دلیل وظیفه‌شناسی در کار کوتاهی نکردند و اگر امروز پرچم اورژانس اجتماعی در کشور بالاست به خاطر همین ایثارها بود. کسانی که کتک خوردند، حبس شدند، بیمارستان بستری شدند، شبانه‌روز کار کردند با کمترین امکانات و توجه به آنان. ولی خدمت کردن به مردمی که گاهی اوقات نزدیک‌ترین کسان‌شان زخمی عمیق در دل‌شان ایجاد می‌کردند را فراموش نکردند.
به همه مخالفینم هم خدا قوت می‌گویم و جلوی همه‌شان سر تعظیم فرود می‌آورم و می‌گویم که دوست‌شان دارم. خاطرات تلخ و شیرین خیلی زیاد است که به صورت کتابی آماده چاپ شده است. یادم هست ٣٠ بهمن ٨٧ برای شرکت در همایش مشترک بهزیستی و نیروی استان مازندران و ارایه سخنرانی به ساری رفته بودم. برف شدید می‌آمد ولی شب ساعت ١٢ رفتم و فردا عصر داشتم برمی‌گشتم. نزدیک فیروزکوه دیدم سه خودروی اورژانس اجتماعی به شکل امروزی دارند می‌روند. آخرین سری خودروهایی بودند که آماده‌سازی و توزیع شده بودند و می‌رفتند استان گلستان. ناخودآگاه خیلی گریه کردم. گریه‌ام برای این بود که به این نتیجه رسیده بودم که دیگر کسی نمی‌تواند این برنامه را تعطیل کند (مگر آسیب‌های اجتماعی صفر شود که حداقل در آن زمان مثل حالا قابل تصور و تحقق نیست و این آرزوی من، شما و همه است که کاهش پیدا کند). نه به این دلیل که من موسسش بودم بلکه به این دلیل که وجود این برنامه فرصت بازتوانی افراد در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی را بیش از زندان فراهم می‌کند و افراد برچسب زندانی بودن را نمی‌خورند. همین.
مددکار اجتماعی و موسس اورژانس اجتماعی
منبع: اعتماد/سید حسن موسوی چلک/۱۱ شهریور ۹۷