چرا فیلم حوض نقاشی شایسته تقدیر است؟

حوض نقاشی
حوض نقاشی

اطلاع رسانی و آگاه سازی در هر حوزه ای می تواند آشنایی و شناخت مردم در آن حوزه را افزایش دهد.بدون شک استفاده از “هنر” به دلیل جذابیت های که دارد می تواند یکی از راههای مؤثر در جهت تحقق این هدف باشد.در این میان “هنر هفتم” یا سینما ظرفیت بسیار مناسبی است.

این انتظار هم از سینما و دست اندرکاران این عرصه می رود که به همه موضوعات مرتبط با زندگی مردم توجه داشته باشند.با توجه به اینکه در هرجامعه ای افرادی دارای نیاز های خاص هستند ساختن فیلم هایی با محوریت  این افراد از جمله معلولین نیز از این قاعده مستثنی نیست(در زمره این موضوع است).با تحلیلی بر فیلم های تولید شده در کشور و نیز فیلم هایی که برای جشنواره فیلم فجر ساخته می شود شاید کمتر فیلمی به این موضوع اشاره کرده باشد.

و اگر هم در فیلم ها این افراد حضور دارند بیشتر به عنوان افراد دست و پا گیر و متاسفانه گاهی اوقات برای خنده مخاطبین معلولین حضور دارند یا با هدف ایجاد ترحم در مردم و مخاطبین.
ساخت فیلم “حوض نقاشی” به کارگردانی مازیار میری و تهیه کنندگی منوچهر محمدی از جمله فیلم هایی هستند که با محوریت زندگی معلولین ساخته شده است که اقدام بسیار مثبتی است با توجه به اینکه در هر جامعه ای ۱۰% مردم دارای معلولیت هستند  حق شان است که در همه عرصه ها برای آشنایی مردم با حقوق وتوانایی هایشان، تلاش صورت گیرد.
با توجه به اینکه حوزه کاری ام در ارتباط با با هنر سینما نیست لذا از نظر فنی مثل فیلمبرداری، صداگذاری، طراحی صحنه ، انتخاب بازیگر و … نمی توانم اظهار نظر کنم.لذا در این نوشتار به نکاتی که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم به  عنوان پیام های فیلم یا ضرورت های پرداختن به این موضوع است اشاره می کنم:

۱-   معلولیت یک واقعیت درتمامی زمان ها و در همه کشور ها از جمله کشور ما است بگونه ای که امروز بطور میانگین ۱۰% مردم هر جامعه ای دارای معلولیت های مختلف هستند بر همین مبنا ساز و کارهای قانونی و اجرایی مختلفی برای توجه به حقوق آنان پیش بینی می شود.
وجود کنوانسیون جهانی حقوق معلولین که ایران هم آن را امضاء کرده و در مجلس شورای اسلامی مصوب شده است و وجود قانون جامع حمایت از حقوق معلولان که در سال ۸۳ در مجلس شورای اسلامی مصوب شده است یا قوانین  و ایین نامه های دیگری  که در جهت تحقق حقوق معلولان مصوب شده است گویای اهمیت توجه به این افراد است.گرچه معلولیت انواع مختلفی دارد که هر یک دارای ویژگی هایی نیز هستند اما در این فیلم ، دو نفر دارای معلولیت با بهره هوشی مرزی که به نظر می رسد  زن از این نظر بهتر از مرد است برای انتقال پیام انتخاب شدند.گاهی اوقات تشخیص این افراد از سایر مردم عادی بسیار سخت و دشوار است.افرادی که امروز رویکرد دنیا حتی برای آموزش رسمی(سواد آموزی) آنها رویکرد تلفیقی  در کنار و بادانش آموزان عادی است.

کمتر کسی است که اعلام  کند با معلولین سر و کار ندارند.یا در خانه در کنار ما زندگی می کنند یا در همسایگی ما هستند،یا در محیط کار همکارمان هستند،یا در تشکل هایی که حضور داریم با هم کار می کنیم، در ورزش با هم هستیم،در عزاداری با هم هستیم، در اماکن عمومی با آنها سر و کار داریم،..

۲-معلولین هم مثل بقیه مردم عادی احساس دارند، عشق دارند، می گریند، می خندند،غمگین می شوند، خوشحال می شوند، نگران می شوند،  می ترسند، دلواپس اطرافیان هستند، قهر می کنند،آشتی می کنند،خاطره دارند، دیگران را دوست دارند و … مثل بقیه مردم، شاید آشنایی با  این موارد و توجه به آنها باعث شود نوع نگاه ما به آنها تغییر کند و آنان را به عنوان یک انسان و شهروند که می توانند تفاوت هایی نیز با دیگران داشته باشد،بپذیریم . اما این تفاوت ها نباید زمینه ای را فراهم کند تا نگرش منفی مثبت به آنها در جامعه وجود داشته باشد یا تقویت شود . کدام یک از ما  می توانیم با پا نقاشی کنیم، با دهان نقاشی کنیم و یا موفقیت هایی که در عرصه های ورزشی کسب می کنند بسیار چشمگیر است. مثل پارالمپیک ها.به همین دلیل معلولین بیش از آنکه به ترحم نیاز داشته باشند،توجه می خواهند.

در بسیاری مواقع عدم توجه ما به حقوق این افراد مشکلاتی را برای حضور مستقل آنها در عرصه های فعالیت های اجتماعی و حضور در جامعه ایجاد  می کند. نمونه آن در فیلم «عدم توجه به حق تقدم عابر پیاده» در مسیر های خط کشی شده بود که بارها برای “مریم” و “رضا” مشکلاتی ایجاد کرده بود.
حال اگر ما این توجه را در جامعه از طریق فیلم حوض نقاشی یا هر فیلم دیگری بتوانیم نشان دهیم آیا نمی تواند تاثیر گذار باشد؟یکی از هفت رویکرد اصلی در توانمند سازی این افراد، حضور در عرصه های مختلف (محیط های ) اجتماعی است. بدون شک نداشتن امنیت در تردد معابر عمومی یکی از مهمترین موانع تحقق این رویکرد است.

۴-معلولین هم دارای حقوق در زمینه خانواده و ازدواج هستند.بگونه ای که در ماده(۳) کنوانسیون جهانی حقوق افراد دارای معلولیت که جمهوری اسلامی ایران نیز آن را در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسانده است،متعهد شده است:

“حقوق تمامی افراد داری معلولیت که به سن ازدواج رسیده اند را جهت ازدواج و تشکیل خانواده به رسمیت بشناسند همچنین در این کنوانسیون تاکید شده است که چنانچه یک یا هر دو والد نیز دارای معلولیت باشند نباید کودک را از خانواده جدا کرد مگر زمانی که منافع عالی کودک تهیه شود».
در فیلم حوض نقاشی به خوبی به این حقوق توجه شده و از طریق فیلم به نمایش درآمده است .لذا معلولین هم حق تشکیل خانواده دارند و این حق باید به رسمیت شناخته شود،و فرزند آنها( سهیل) نیز این حق را دارد که در کنار والدین خود زندگی کند.

۵- «مشارکت اجتماعی» معلولین موضوع دیگری بود که در فیلم حوض نقاشی به خوبی به تصویر کشیده شد. حضور رضا و مریم در شرکت تولید دارو و کار در کنار سایر افراد و ایفای درست وظایف محوله نشان از این دارد که چنانچه فرصت لازم به معلولین داده شود این افراد می توانند مشارکت خوبی داشته باشند،ضمن اینکه در تمامی جوامع به حقوق این افراد برای داشتن زندگی مستقل تاکید شده است .اشتغال به کار رضا و مریم موجب شده بود که سربار کسی نباشند این مشارکت فرصتی را فراهم کرد تا به ظرفیت های این افراد توجه شود.حتی مشارکت در کارهای منزل نکته قابل توجهی است که نباید از آن غافل بود.

۶- «مسؤلیت پذیری» معلولین نکته قابل توجهی در این فیلم است .رضا ضمن انجام کار در شرکت، برای تأمین هزینه های زندگی در محله نیز در مغازه آقا کریم کار می کرد.همچنین توجه آنها به همکاری در امور منزل و مسؤلیت پذیری شان در قبال پیشرفت تحصیلی سهیل(فرزند) قابل تأمل است. موضوعی که هم حق والدین هست و هم حق فرزندان.اینکه امروزه ما به عنوان افراد عادی(غیر معلول)چقدر در این زمینه به وظایف خود عمل می کنیم می تواند سؤال بزرگی باشد که برای هریک از ما طرح می شود؟.

۷- معلولین برای زندگی در جامعه نیاز به «پذیرش اجتماعی» دارند.حقی که در تمامی اسناد بین المللی و قوانین داخلی کشور ما نیز به آن تأکید شده است.این پذیرش نیازمند آشنایی با حقوق معلولین است و دولت ها موظف شدند با بکارگیری از تمامی ظرفیت های دولتی و خصوصی در این زمینه اطلاع رسانی کنند. در این فیلم نقش همسایه رضا، آقا کریم حضور خواهر رضا در منزل رضا، دعوت از اولیاء سهیل(رضا و مریم) برای پیگیری امور تحصیلی به مدرسه،اشتغال به کار و… نشان دهنده این پذیرش است و تأثیری که پذیرش اجتماعی در استقلال افراد  و حفظ هویت معلولین دارد. این نوع اشاره ها در فیلم حوض نقاشی بسیار ظریف و جالب است.

۸- در این فیلم به خوبی نشان داده شده که معلولین می توانند بسیاری از وظایف فردی خود را انجام دهند که  این امر مستلزم اطلاع رسانی مناسب و بموقع و  آموزش به هنگام و مستمر است.

۹- اختلاف و تعارض در خانواده ها امری  غیر طبیعی نیست. این اختلافات در زندگی ما هم بوجود می آید .نکته مهمی که در این فیلم روی آن تأکید شده بود توجه به فرهنگ (مهارت) گفتگو در خانواده برای حل مشکلات و اختلافات است.این موضوع هم در زندگی رضا و مریم و هم در زندگی خانم معلم و همسرش نشان داده شده است.فراموش نشود که فیلم می تواند هم پیام های مستقیم و غیر مستقیم داشته باشد. منتها در این فیلم این پیام بسیار مهم که امروزه عدم توجه به آن عامل اغلب سوءتفاهم ها و اختلافات است از طریق دو نفر که دارای معلولیت هستند به ما داده می شود.شاید این پیام از طریق این افراد  برای ما که معلولیت نداریم اما فرهنگ گفتگو را  فراموش کردیم اتفاقاً درس بزرگی باشد،گرچه در خصوص زمان ،مکان و … گفتگو نقدهایی بر فیلم وارد است اما توجه به این مؤلفه کلیدی قابل تأمل است.

۱۰- «تأثیر تکنولوژی» در ارتباطات اعضاء خانواده نکته دیگر فیلم بود.در چند قسمت از فیلم دختر خانواده خانم معلم سر سفره غذا با شنیدن صدای زنگ تلفن همراه غذا خوردن را رها می کند و درب اتاق را می بندد تا با تماس گیرنده صحبت کند.نکته مهم اینجاست که خانواده هم نمی دانند در قبال ابن رفتار دختر چگونه واکنش نشان دهند.این مشکل بسیاری از خانواده های امروزی است.نمی خواهم اشاره کنم که این تماس ها الزاماً  توسط دوست پسر بود ولی عدم آشنایی با فرهنگ استفاده از صحیح از تکنولوژی چالشی برای خانواده  امروزی است که کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نخواهد بود.

یا زمانی که همسر خانم معلم پشت بام می رود و مادر از دختر سؤال می کند که پدر کجاست؟ دختر در حالی که در حال چت کردن بود با بی تفاوتی می گوید که نمی داند.عدم ارتباط و تعامل منطقی میان اعضاء خانواده در نتیجه گسترش تکنولوژی چالش دیگر خانواده های ایرانی است که در فیلم به این موضوع نیز خیلی شفاف اما  کوتاه پرداخته شد.همچنین سفره منزل رضا و مریم سه ضلع داشت در حالیکه سفره چهار ضلع دارد .ضلع چهارم سفره یا میز غذا خوری بسیاری از خانواده را تلویزیون گرفته است و این هم نشان دیگری از تأثیر تکنولوژی بر زندگی امروزی است مدیریت آن نیز برای ما دشوار شده است.

۱۱- توجه به “عذرخواهی” نکته دیگر فیلم بود. در تعامل با دیگران امکان  اینکه اشتباهی از طرف ما به  رخ دهد، وجود دارد. اما نوع واکنش ما به این اشتباهات در آینده ارتباط مان تأثیر گذار است. در این فیلم رضا بعد از کار اشتباهی که به علت “تنبیه سهیل” انجام داد شرمنده می شود هم در تعامل با همسر(مریم) خود این موضوع را نشان می دهد و هم از سهیل(فرزند) عذرخواهی می کند.نکته ای که بسیاری از ما از آن غافل هستیم.حتی من به عنوان پدر هم ممکن است اشتباه کنم و عذرخواهی و جبران اشتباه می تواند در حفظ و حتی افزایش صمیمیت میان اعضاء خانواده تأثیر گزار باشد.

۱۲- آثار و «پیامدهای کودک آزاری» که از طریق فیلم نمایش داده می شود جالب توجه است .امروز یکی از مشکلات شایع در حوزه خشنوت خانگی کودک آزاری است. گاهی اوقات فکر می کنیم که فرزند ملک شخصی ما است و به هر شکلی که بخواهیم،می توانیم با او برخورد می کنیم .کودک آزاری علاوه به آثار جسمی (بعد از تنبیه) آثار روانی- عاطفی نیز دارد که ممکن است به ظاهر به چشم نیاید ولی این آثار ماندگاری و تأثیر مخرب زیادی دارند.آزار فرزندان حرمت های بین والدین و آنان را از بین می برد.حتی می تواند زمینه اختلاف میان زوجین شود.در این فیلم تلاش شده تا به این موضوع هم اشاره شود.

۱۳- در ماده ۸ کنوانسیون جهانی حقوق معلولین بر ترغیب تمام ارگان های رسانه ای جهت به تصویر کشیدن افراد دارای معلولیت به روشی که با اهداف کنوانسیون سازگار باشد،تأکید شده است.لذا سینما هم در این زمینه می تواند ایفای نقش کند.فیلمی که ساخته می شود فقط برای سرگرمی نیست(من معتقدم که فیلم اجتماعی سرگرمی نیست) بلکه هر فیلم را معمولاً از چند منظر نگاه می کنم:

۱-۱۳- فیلم چه پیام های مستقیمی دارد؟
۲-۱۳- فیلم چه پیام های غیر مستقیمی دارد؟
۳-۱۳- چه سؤالاتی برایم بعد از دیدن فیلم مطرح می شود؟
۴-۱۳- چه ابهاماتی برای من ایجاد شده است؟
۵-۱۳- چه نکاتی را می توان به آن اضافه کرد یا اگر به آن توجه می شد بهتر بود؟
۶-۱۳- ارزیابی از شرایط خودم با این فیلم خواهم کرد.

حالا با توجه به دیدن این فیلم به نظر می رسد این سؤالات برای مان طرح خواهد شد که:
به عنوان مسؤل یا شهروند یا اعضاء خانواده معلول

-هریک از ما چقدر با حقوق معلولین آشنا هستیم؟

-چقدر در رعایت حقوق معلولین توجه داریم؟

-چقدر در زمینه معلولیت و  سطوح مختلف پیشگیری اطلاعات داریم؟

-چقدر در جهت مشارکت شان در فعالیت های مرتبط تلاش می کنیم؟

-چقدر با منابع اجتماعی فعال در کشور در حوزه معلولیت آشنا هستیم؟

-نظام تأمین اجتماعی کشور ما در زمینه معلولین چگونه عمل می کند؟

-مسؤلیت پذیری سازمان ها در قبال معلولین چگونه است؟

-فرهنگ گفتگو در خانواده ما چگونه است؟

-ما در قبال کودکانمان چگونه رفتار کنیم؟

-تأثیر تکنولوژی بر زندگی ما چگونه است؟

-چه اطلاعاتی در خصوص فضای مجازی و بیم ها و امیدهای آن داریم؟

-میزان صمیمیت و مشارکت در میان اعضاء خانواده ما چگونه است؟

گاهی ممکن است برای پاسخ به این سئوالات نیاز باشد تا از متخصصین کمک بگیریم.ولی تا سئوال ایجاد نشود دنبال پاسخ هم نمی رویم.
اما چند نکته دیگر عبارتند از:

به نظر می رسد بازیگران اصلی (رضا و مریم)می بایست با معلولین بیشتر کار می کردند تا بتوانند واقعی تر (بویژه رضا) ایفای نقش کنند.جاهایی تلاش زیادی شده بود تا رضا بتواند با حرکات متعدد احساس ترحم را در بینندگان بوجود آورد که به نظرم خیلی ضرورتی نداشت.

یا در جاهایی مریم بگونه ای صحبت می کرد که انگار معلولیت ندارد.

بدون شک از نظر من به عنوان مددکار اجتماعی این فیلم شایسته تقدیر است.آرای تماشاگران و انتخاب آن در جشنواره به عنوان فیلم برتر نیز گویای این مسئله است.به دست اندر کاران این فیلم دست مریزاد می گویم.

سید حسن موسوی چلک
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران