بررسی ریشه اختلافات خانوادگی
اختلافات خانوادگی یکی از علتهای اصلی مراجعه افراد به مراکز مشاوره، روانشناسی و مددکاری اجتماعی است.
اختلافات خانوادگی خاص جامعه ما نیست و همیشه در همه ادوار و جوامع مختلف وجود داشته و خواهد داشت.آنچه در این میان مهم است این است که باید عوامل مؤثر در بروز این اختلافات را شناسایی کنیم چرا که هر کدام از مسائل و موضوعها قابل بررسی است. توجه داشته باشیم که چند نکته به صورت محوری در حوزه اختلافات خانوادگی قابل تأمل است.
بخش مهمی از اختلافات خانوادگی مربوط به حوزه اقتصادی خانوادهها است. مسکن، تجملات و هزینههای جانبی به مشکلات اقتصادی درون خانوادهها مربوط میشود. اما بخشی دیگر که معمولاً افراد بخاطر آن نزد مشاور مراجعه میکنند مربوط به حوزههای زیر است:
روابط بین زوجین، روابط زناشویی، نحوه تعامل با اطرافیان و نوع برخورد با همدیگر، روابط بینفردی، خشونتهای خانگی، عسر و حرج و چگونگی برخورد و تربیت فرزندان مبنای مراجعه به مراکز مشاورهای است. توجه به چندین نکته ضروری است تا این که بتوانیم میزان اختلافات خانوادگی را به حداقل برسانیم اگر چه از بین بردن آن امکانپذیر نیست ولی میتوان آن را مدیریت کرد و به حداقل رساند.
نخست باید فرهنگ گفتوگو را در خانواده تقویت کنیم و آن را کاملاً درون این نهاد مقدس جا بیندازیم یعنی اگر در جایی اختلاف نظر داریم به جای این که با بیان آن اختلاف را حل کنیم، گاهی سکوت میکنیم و همین سکوت زمینهساز اختلاف و درگیری میشود. پس بنابراین فرهنگ گفتوگو کمک میکند تا صمیمیت بین اعضای خانواده افزایش پیدا کند و افراد با خواستهها و انتظارات متقابل آشنا شوند و اگر سوء تفاهمی وجود دارد با گفتوگو سوء تفاهم را حل کنند زیرا ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی ناشی از سوء تفاهم است و سوء تفاهم نیز ناشی از صحبت نکردن است.
اگرچه در زندگی تعارض به وجود میآید اما آنچه مهم است یادگیری حل این تعارضات است زیرا تعارض میتواند باعث پیدایش اختلاف شدید میان اعضای خانواده شود.
اگرچه افراد بر مبنای ویژگیهای مشترکی که با یکدیگر دارند، ازدواج میکنند، ولی این ویژگیهای مشترک به معنای نفی وجود اختلاف و تفاوتها نیست. پس لازم است به تفاوتهای همدیگر احترام قائل شویم تا جایی که تفاوتها اساس زندگی را تحتالشعاع قرار ندهند.
بنابراین نمیتوان بعد از ازدواج همدیگر را تربیت کرد یا الزاماً انتظار داشت که فرزندان خانواده باید آنطور فکر بکنند که والدین انتظارش را دارند، زیرا ممکن است آنان مانند والدینشان نباشند. پس تقویت خصوصیات اخلاقی پسندیده میتواند اختلافات خانوادگی را به حداقل برساند.
اعضای خانواده باید سعی کنند هر کدام عامل نشاط و شادی باشند و گذشت را سرلوحه زندگیشان قرار بدهند، البته گذشت به معنای پذیرش ظلم نیست. اعضای خانواده باید همکاری و مشارکت را سرلوحه رفتارشان قرار دهند و سعی کنند به درستی نقششان را در خانواده ایفا کنند. ضمناً مسئولیتپذیری در درون خانواده امر بسیار مهمی است. همانطور که قبلاً گفته شد بخش مهم دیگر مدیریت اقتصادی است و طبیعتاً چشم و همچشمی و ولخرجی در جایی که بیشتر از خرج درآمد خانواده را به خودش اختصاص میدهد باید مدیریت شود.
توجه داشته باشیم، حضور مشترک اعضای خانواده به صمیمیت در بین اعضای آن کمک میکند. اعضای خانواده باید در برنامههای گروهی مانند کوهنوردی، مهمانی و تفریحات سالم شرکت کنند، اما متأسفانه این برنامهها بنا به دلایل متعددی کم شده است، ولی هرچه تعامل و برنامههای مشترک بیشتر باشد به ادبیات مشترک در زندگی خواهیم رسید.
در هر حال توجه داشته باشیم؛ در اغلب مسائل خانوادگی میتوانیم با مراجعه به منابع اجتماعی مانند مراکز مشاورهای، مددکاری اجتماعی یا از طریق تماس با خطوط تلفنی مانند ۱۴۸۰ کمک بگیریم یا اگر اختلافات حادتر شود میتوانید با تماس با ۱۲۳ از اورژانس اجتماعی کمک بگیرید.
با توجه به این که موادمخدر نیز عامل اصلی در حوزه اختلافات خانوادگی است خانوادهها میتوانند با برقراری تماس با خط ۰۹۶۲۸ از مددکاران و مشاوران یاری بگیرند.
باید یاد بگیریم برای داشتن زندگی بهتر وقت بگذاریم تا بتوانیم خانوادهای با نشاطتر، باثباتتر و سالمتر داشته باشیم. تأثیرپذیری خانوادهها از حوزه رسانهها به معنای عام و گسترش تکنولوژی مانند تلفن همراه، اینترنت و شبکههای ماهوارهای میتواند زمینهساز اختلافات خانوادگی باشد.
نکته آخر این که باید صداقت را در تعامل با اعضای خانواده سرلوحه اخلاق قرار دهیم، زیرا دروغگویی بزرگترین عامل تهدید خانواده و جامعه است.
سید حسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران