شادبودن به همین آسانی است؟
وقتی به حرکت جوامع نگاه میکنیم، همیشه شاهد توسعه فناوری، تکنولوژی و گسترش و تولید دانش جدید هستیم به گونهای که دسترسی به اطلاعات، سرعت اطلاعات، امکان بهرهگیری از ظرفیت تکنولوژی و در کنارش فضای مجازی که این روزها بحث داغی دارد را فراهم میکند. این فضا اجتناب ناپذیر است. همانطور که با آمدن رادیو شاهد یک تغییر در فضای ارتباطی و اطلاعاتی بودیم، تلویزیون و ماهواره و اینترنت هم به گسترش این فضا افزود و امروز هم شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به سرعت بیشتری در بدنه جامعه تاثیر میگذارند. پس امروز در دنیایی زندگی میکنیم که IT و فضای مجازی ویژگی اجتناب ناپذیرش محسوب میشود و این فضا بهگونهای نیست که آسان بتوان آن را به شکل دلخواه درآورد. ما امروز مجبوریم در جامعهای زندگی کنیم که فضای مجازی یک بخش محوری تبادل اطلاعات و حتی انجام امور محسوب میشود به طوری که ثبت نام دانشگاه، انجام کارهای بانکی، اخذ گذرنامه و کارهای مشابه از طریق همین سامانه مجازی است. لذا فضای مجازی یک فرصت است و جایی که تدابیر لازم را چه در عرصه سیاستگذاری و چه در عرصه اجرا برای استفاده از این فضای مجازی اتخاذ نکنیم به تهدید تبدیل میشود. ممکن است دو نفر در خانواده درگیر فضای مجازی باشند و یک نفر کلاهبرداری کند و دیگری استفاده علمی. آنچه مهم است اینکه قبل از ورود به فضای مجازی یا قبل از ورود به فناوریهای جدید، اطلاعات لازم راجع به ویژگیها، نقاط قوت و تدابیری که باید اتخاذ شود را در اختیار مردم بگذاریم. تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که فیلترینگ فضای مجازی چندان جواب نمیدهد. شاید به صورت مسکن اثرگذار باشد اما عملا اثربخشی لازم را ندارد. لذا باید استراتژی را عوض کنیم و به گفته وزیر کشور قلع و قمع فضای مجازی، استراتژی محکوم به شکست است. مشابه این کار را در مورد ماهواره انجام دادیم و بارها به جمع آوری دیشها اقدام کردیم اما موثر نبود. درواقع با اتخاذ این رویکرد اهمیت قوانین را کمرنگ میکنیم. با نگاهی به تلویزیون این سوال ایجاد میشود که چرا شب عید یا ماه مبارک رمضان تعداد بینندههای این رسانه بیشتر میشود؟ پاسخ روشن است، چون جذابیت دارد. «خندوانه» و «دورهمی» دو برنامهای که به رغم اینکه نقد بر آنها وارد است اما با برخی جذابیتها توانستند بیننده را جذب کنند. ذهنیت عموم جامعه درباره تلویزیون این است که گارد سیاسی دارد. درحالی که هرجا اعتماد بیشتر باشد بهره برداری هم بیشتر صورت میگیرد. اگر برنامهها جذاب باشد، معمولا مردم رغبت بیشتری برای نگاه کردن به رسانه خودمان و بهرهبرداری از سایر ظرفیتهای رسانه خواهند داشت. در جامعهای زندگی میکنیم که یک ظرفیت در کشورمان داریم که هم ظرفیت دینی است و هم ظرفیت ملی اما در خیلی از مواقع ترویج دهنده غم بودهایم. چقدر ظرفیتهای فرهنگی این سرزمین را ترویج کردهایم؟ شایسته سالاری، اعتماد، عدم تبعیض، توجه به حقوق شهروندی، پاسخگویی و فاصله کم مردم و مسئولان میتواند روی نشاط تاثیر بگذارد اما ما چقدر روی این موضوعات کار کردهایم؟ شادی آنی و گذراست. نشاط فقط خندیدن نیست. ما باید برنامه داشتهایم که بخشی از آن همان سیاستگذاریهاست که باید تقویت کنیم و بستر لازم را فراهم آوریم. بگذاریم جشن اقوام برگزار شود. ما امروز بیش از هر زمانی به دلیل سبک زندگی مان نیاز به خلق شادی داریم. با ممانعت از برگزاری کنسرتی که هم شعرش مجاز است و هم خوانندهاش، گسترش زیرزمینی آن را سبب میشویم. خشونت در کشور ما دومین پرونده قضائی است. مدارس، محیطهای اجتماعی، روانشناسی شهر، پوشش، روابط اجتماعی و محیط کارمان شادی گریز است. خودبهخود در روابط بین فردی خانوادههایمان هم همین فضا ایجاد میشود. قبلا شاهد شب نشینی خانوادهها بودیم. پدربزرگها و مادربزرگها با اینکه سواد تحصیلی کمتری داشتند اما سواد زندگیشان بیشتر بود. با اینکه بخشی از این تغییرات به سبک زندگی و گسترش تکنولوژی بستگی دارد، در کنارش به گفته وزیر بهداشت ۲۴ درصد مردم از اختلال روانی رنج میبرند که نشان دهنده کمکاری روی نشاط، سلامت روان، تعلق فرهنگی و اجتماعی است. ما روی مطالبات اجتماعی چندان کار نکردهایم و این مشکلی جدی است که با آن مواجهیم. منظور از نشاط، بیقیدی و خروج از قوانین فعلی کشور نیست بلکه باید قوانین را بازنگری کنیم. اجازه دهیم فضای اجتماعی شادتری اتفاق بیفتد. فقط کافی است ظرفیت سازی کنیم تا مردم خودشان فضای شاد ایجاد کنند. روی مدارس بیشتر کار کنیم. مدارس شادی گریز هیچگاه نسل شادی را تربیت نخواهند کرد. برای شاد بودن نباید منتظر دولت باشیم. آری آری، شاد بودن به همین آسانی است! به قول قدیمیها یک دل شاد باشد در بیایان هم میتوان زندگی کرد. لذت و کیفیت زندگیمان مطلوب نیست که یک بخشی به خودمان و بخشی هم به سیاستگذاریها برمیگردد. هندیها با حداقل امکانات معیشتی ولی عادت کردهاند که زندگی شادی داشته باشند. مشکلات برای همه هست اما با مشکل هم میتوان شاد زندگی کرد. جامعهای که شفافیت و سلامت کمتری دارد مردم بیشتر در خود فرو میروند.
* رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
منبع: روزنامه آرمان