خشونت ها خشن تر شده است.

آرمان، کاظم برآبادی: یک تصادف جزئی دیگر و یک قتل دیگر! این بار هم سعادت آباد و میدان کاج محل نزاع خونینی که بر سر هیچ بوده. راننده بنز و راننده بی ام و ای با هم تصادف می‌کنند؛ یک تصادف جزئی و خسارتی. راننده بنز قمه می‌کشد و راننده بی ام و با ماشینش از روی او رد می‌شود و می‌کشدش! حالا قاتلی دیگر به فهرست قاتلان نزاع‌های خیابانی تهران اضافه شده است. سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران به آرمان می‌گوید علت اصلی این حوادث خالی شدن‌برخی از مردم این شهر مدرن از صعه صدر و آرامش است. کسانی که‌نمی‌دانند چطور در مواقع بحران خودشان را آرام نگه دارند این طور آسفالت‌های خیابان‌ها را خون آلود می‌کنند و جز سیاه پوش کردن یک خانواده، سایه ترس را بر دل دیگرانی می‌اندازند که هر روز عابران این شهر هستند. موسوی چلک در این گفت‌وگو نگرانی اش را از شرایطی می‌گوید که کم کم دارد‌زیاد می‌شود«زندگی در میان جمع اما به صورت فردی».
در جریان اتفاقی که جمعه شب در سعادت‌آباد افتاده هستید؟
بله از رسانه‌های مختلف شنیدم که یک تصادف ساده باعث کشته شدن یکی از راکبان شده است.
فکر می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد که دو طرف یک حادثه تصادف ساده را به سمت قتل همدیگر می‌کشانند؟ فکر می‌کنید که میزان خشونت افزایش یافته؟
شاید نشود گفت که میزان خشونت افزایش یافته بلکه بهتر است بگوییم که خشونت‌ها مشهودتر شده‌اند چرا که رسانه‌ها امروز بیش از قبل به پوشش اخباری از این دست می‌پردازند. این خشونت‌ها همه وجهه مشخصه این روزگار هستند که تنها بعضی از آن‌ها رسانه‌ای می‌شوند.
در کیفیت خشونت‌ها چطور؟ خشونت‌ها به لحاظ کیفی چه تغییری کرده‌اند؟
به نظرم خشونت‌های ما خشن تر شده. به همین حادثه نگاه کنید، این تصادف می‌توانست با آمدن پلیس راهنمایی و رانندگی و دریافت بیمه به خیر بگذرد اما حالا پای مرگ یک انسان در میان است.
ما هم به دنبال همین سوال هستیم که چرا؟ چرا باید یک تصادف به قتل ختم شود؟
برای خشن تر شدن خشونت‌ها که اتفاق سعادت‌آباد نشانه ای از آن است دلایل مختلفی وجود دارد اما در اولین مواجهه با آن باید به این نکته توجه کرد که آستانه تحمل افراد پایین آمده. افرادی که درگیر مسائل مختلف روزمره می‌شوند خیلی به سادگی کنترل شان را از دست می‌دهند.به نظر می‌رسد که این از دست رفتن آرامش در سعادت آباد و میدان کاج اوج بیشتری هم دارد.
چطور؟
در این منطقه چند قتل اتفاق افتاده که خیلی زود تحت پوشش رسانه‌ها قرار گرفته است.با این نوع نگاه موافق نیستم اگر منظورتان این است که سعادت‌آباد مسائل ساختاری دارد که روی میزان خشونت تاثیر می‌گذارد. آستانه تحمل افراد پایین آمده و این موضوع ربطی به منطقه شهری خاصی ندارد، فرقی هم نمی‌کند که افراد پولدار باشند یا بی‌پول.ولی این دو نفر هر دو ماشین‌های گران قیمتی سوار بوده انددر اصل قضیه هیچ تفاوتی ایجاد نمی کند، می‌توانستند پراید داشته باشند و در جنوب شهر درگیر شوند. باز هم اصل موضوع همان از کف رفتن آرامش و عدم آگاهی از رفتارهای درست اجتماعی است که به چنین خونریزی هایی ختم می‌شود.
این روزها گزارش‌های زیادی درباره درگیری افراد بعد از تصادفات خسارتی مخابره می‌شود. حتی در خیابان هم بعضا شاهدیم که ماشین‌ها به هم برخورد می‌کنند و سریع گلاویز می‌شوند، چرا؟
ببینید شما در خیابان تصادف کرده اید تا ندانید که نحوه برخورد درست چیست نمی توانید در مواجهه با اتفاق موفق باشید. ما در کشور، مرجع رسیدگی به تصادفات داریم، خدمات بیمه ای و حتی دادگاه هست که می‌تواند حق را به حق دار برساند و نیازی نیست که میزان خشونت‌ها بر سر یک اتفاق ساده تا این حد باشد. البته به نظر من در این مورد خاص مسئله فقط یک تصادف ساده نبوده. احتمالا کل کلی بوده که جنگ قدرت‌ها را در پی داشته و به تصادف ختم شده است.
گفتید که خدمات مختلف پلیسی و بیمه ای برای حل مسئله وجود دارد، اما این افراد چرا خودشان تصمیم گرفته اند اقدام کنند؟ آیا این ناشی از چیست؟
کسی به بیمه یا راهنمایی و رانندگی بی اعتماد نیست. اما مسئله اینجاست که ما ترجیح می‌دهیم خودمان تعیین تکلیف کنیم و این بد است! این موضوع شروع بسیاری از نزاع‌های خیابانی بوده و خواهد بود. باید بتوانیم راه حل مسائل را یاد بگیریم، خشممان را کنترل کنیم و آرام باشیم. این روزها می‌بینیم که خشونت بارزتر و خشن تر شده و این نگران کننده است چون حس بی‌اعتمادی و ترس را در افراد افزایش می‌دهد. وقتی که هر روز به خیابان می‌روید شاهد دعوا و استفاده افراد از چاقو و قمه هستید و حتی فردی به خودش اجازه می‌دهد با ماشین از روی یک انسان رد شود؛ این یعنی نهایت خشونت که به عدم احساس امنیت و ترس ختم می‌شود.
ترس؟ ترس از چه؟
ترس از زندگی اجتماعی. ترس از حضور در خیابان‌ها به صورت تنها.
این ترس در زنان و کودکان بیشتر خواهد بود؟
وقتی حس بی اعتمادی به وجود بیاید و خشونت حضور پررنگ داشته باشد دیگر زن و مرد و پیر و جوان نمی شناسد، خود شما هم الان دیگر با خیال راحت در سعادت آباد تردد نمی کنید، ترس ناگفتنی با شما هست. باید آستانه تحمل افراد بالا برود. بروز این رفتارها به صورت علنی خودش منجر به یادگیری دیگران می‌شود و زنجیره وار ترس در جامعه تولید می‌کند. باز هم مثل حادثه‌های قبلی از مردم محلی کسی دخالت نکرده و ناظران ایستاده اند تا ماشین یک انسان را زیر بگیرد.یک بخشی از این واکنش مربوط به عدم‌اطمینان مردم به استفاده از سلاح سرد است، طبیعی است که آدم‌ها از چاقو بترسند و خوب این وسیله هر چه بزرگتر باشد ترس بیشتری هم تولید می‌کند. مردم هم در شرایط فعلی ترجیح می‌دهند کلاه خودشان را سفت بچسبند. مسئولیت پذیری در قبال همدیگر کم شده است. کاهش این مسئولیت پذیری به کاهش سرمایه‌های اجتماعی خواهد انجامید و در نهایت باعث می‌شود ما در اجتماع زندگی کنیم اما به صورت تنهایی!
فکر می‌کنید عامل اصلی این افزایش خشونت‌ها چیست؟
ما عادت کرده ایم روی حادثه‌های خیابانی کار کنیم در حالی که در حوزه مسائل اجتماعی باید در مقطع پیشگیری وارد عمل شد. اما این به این معنی نیست که خشونت یک شبه به وجود می‌آید ما از سال‌ها پیش در حوزه عوارض اجتماعی اقدامات کافی و شایسته انجام نداده‌ایم و این حوادث به نوعی می‌شود گفت تاوان همان غفلت هاست.
منبع: روزنامه آرمان مورخ۱۰/۱۰/۱۳۹۱