ضحاک اعتیاد را کدام کاوه از پای در می آورد؟
اگر نیروهای پلیس در سراسر دنیا به چندین برابر ظرفیت هم افزایش یابد باز هم نمی توان جلوی کشت، تولید، توزیع، ورود ، خروج و مصرف مواد مخدر را گرفت، زیرا که باز هم سودا گران و سود جویان راهی را برای نفوذ به خانه های امن مردم باز می کنند و جامعه به ویژه جوانان را صید اهداف شوم خود می کنند.
پلیس به تنهایی نمی تواند قاچاق و اعتیاد به مواد مخدر را ریشه کن کند، چرا که ارکان مختلفی هم چون خانواده، مدرسه ، گروه همسالان، سازمان های فرهنگی و…. در بستر سازی سوق یافتن فرد، به این ورطه موثر بوده اند ، پس نتیجه را یک ارگان و یا سازمان به تنهایی نمی تواند تغییر دهد.
منتظر پلیس ماورایی نباشیم.
وقتی آگاهی ها و هشیاری های لازم در مدارس ما، که فرد، ساعات زیادی از عمر خود را در آن می گذراند داده نمی شود، هنگامی که خانواده ها نظارت کافی و وافی را بر روی رفتار فرزندان ندارند، وقتی ارگان های مختلف برای ساعات تفریح و اوقات فراغت کودکان ما برنامه های جذاب ندارند، هنگامی که برنامه سازان در ساخت فیلم ها، انیمیشن ها و بازی های کامپیوتری و فکری که ذهن کودک و نوجوان را به پویایی وادار سازد، آن قدرها توانایی ندارند، وقتی نشاط و شادی اجتماعی در جامعه اندک باشد و…. دیگر نمی توان منتظر ماند تا پلیس به صورت قهرمان ماورایی و غیر زمینی وارد گود شده و علاوه بر ریشه کن کردن انواع مواد افیونی و اعتیاد را نیز از جامعه بر چیند!
اما به واقع چه می شود که فرد، صیدی د ر دام صیادان مواد می شود؟
چه رخ می دهد که روز به روز بر آمار معتادان افزوده و خانواده های بیشتری به نیستی و تباهی نزدیک می شوند؟
شرایط فعلی ناشی از کم کاری همه ماست.
پلیس؛ آماری ماهانه، سالانه و حتی گاهی به صورت هفتگی و روزانه از کشفیات مواد ارائه می دهد و همچنین از جمع آوری افراد معتاد در سطح جامعه ؛ از سویی نیز همه نوک پیکان را مبارزه و حتی پیشگیری و درمان را این سازمان می دانند ، ولی گاهی فراموش می شود که هر کدام از نهاد ها و ارگان ها ویا حتی ما رسانه ها وظایفی داریم و چون به موقع و به هنگام به آن عمل نکرده شرایط به این صورت در آمده است!
هیولای اعتیاد و مواد افیونی هر روز فربه تر شده و همانند اختاپوس بر روی جوامع چنبره می زند و ما هنوز نتوانسته ایم سازمان هایمان را با هم یک دل و یک صدا با یک سازو کار مشخص برای مبارزه و ریشه کن کردنش بسیج کنیم!
نمی دانم شاید باید کاوه ای بیایید تا مارا از شر این ضحاک افیونی خلاص کند و نجات جوانانمان را باید در گرو معجزه بدانیم؟!
گرایش جوانان به انواع مخدرهای سنتی، صنعتی و روانگردان ها در سراسر گیتی آن قدر ها، زیاد شده که از زنگ خطر، هشیار باش و بیدار باش و مسکن های مقطعی و زود گذر گذشته است ، مشکل از کجاست و چه باید کرد؟
دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس در این باره با بیان این که افزایش روزافزون گرایش نوجوانان و جوانان جامعه به مخدرهای صنعتی بسیار نگران کننده شده است، گفت: نگرانی از پدیده مواد، وقتی بیشتر میشود که بدانیم برای پیشگیری و مقابله با شیوع آن در بین اقشار مختلف توجهی به میانبخشی بودن معضل بزرگ مواد مخدر و اعتیاد نمیشود و هر کدام از مسئولان و دستگاههای مربوطه ساز خودشان را میزنند.
بیکاری بستر ساز؛ اعتیاد
وی با اعلام این که در گرایش افراد و به ویژه نوجوانان و جوانان به بلای خانمانسوز اعتیاد عوامل متعددی نقش و دخالت دارند که یکی از عمدهترین آنها بحث بیکاری است، گفت: بیکاری امالفساد است؛ وقتی بیکاری در جامعهای حاکم شود آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد در آن ریشه مییابد.
به گفته وی محل زندگی افراد نیز، در گرایش آنان به سمت مواد مخدر – اعم از صنعتی و سنتی تأثیر بسزایی دارد، محیط هایی که پر از معتادان پر خطر و جایگاه های فروش و توزیع مواد مخدر است، طبیعتا آمار معتادان در آن محل و منطقه نیز بالاتر است.
از اعتقادات مذهبی نباید غافل شد
قرایی مقدم خاطر نشان ساخت: به عبارت بهتر در خانوادههای بد، تک و یا بیسرپرست و همچنین در محیطهایی که از لحاظ فرهنگی مشکلاتی دارند، دختران و پسران با ورود به سن نوجوانی بیشتر به مصرف مخدرها گرایش پیدا میکنند.
این جامعه شناس تاکید کرد: البته در این بحث نباید از اعتقادات مذهبی غافل بود؛ نتایج تحقیقات کارشناسان حاکی از آن است که در محیطهایی که باورهای مذهبی قوی تربوده و افراد پایبندی بیشتری به اعتقادات دینی دارند، آمار معتادان نیز پایین است.
تنهایی خطر آفرین است
وی متذکر شد: از موزاییکی نشدن ارتباطات خانوادهها هم میتوان به عنوان یکی از عوامل رشد گرایش به شیشه و آمفتامینها یاد کرد؛ به عبارت بهتر، درست است که افراد خانواده با هم زندگی میکنند، اما متاسفانه با هم و سر یک سفره نیستند، از هم دیگر بیخبر بوده و این به معنای “تنهایی” است و “تنهایی” یعنی سوق پیدا کردن به مصرف مواد مخدر.
این فعال عرصه اجتماع همچنین ارزانی و در دسترس بودن مخدرهای صنعتی یکی دیگر از علل عمده فروافتادن جوانان ما به دام اعتیاد دانست و گفت: امروزه و در حالی که پلیس تلاش زیادی میکند اما مکان هایی به مرکز تولید روانگردانها تبدیل شدهاند.
شیشه می کشند تا شاد باشند
قرایی مقدم یادآور شد: جوانان به تصور غلط، ” شیشه” مصرف میکنند تا احساس شادی کنند.
وی با بیان این که دنیای امروز روی شادی حساب ویژهای باز کرده است، گفت: در جامعهای که شادی وجود دارد همه چیز خوب به نظر میرسد اما در جامعهای که از این نعمت محروم است یا جلوی شادی مردم گرفته میشود نارضایتی سیاسی و اجتماعی حاکم خواهد شد که تبعات منفی این قضیه برهمگان آشکار است، بنابراین مسئولان باید روی این مهم سرمایهگذاری کنند.
وی افزود:همه باید بدانیم که بچههای ما در خطربوده و لازم است که به فکر چاره کار باشیم ونگاه همه جانبه تری به این پدیده داشته باشیم.
به گفته وی با ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، ازدواج آسان، رونق اقتصادی، تقویت باورهای دینی البته به صورت اصولی، به وجود آوردن فضای شاد برای افراد جامعه و…ازاین معضل، پیشگیری و از رشد روزافزون آن جلوگیری نماییم که درغیراین صورت و با ادامه روند فعلی باید همچنان شاهد به دام افتادن تعداد بیشتری از نوجوانان و جوانان و کاهش سن اعتیاد باشیم.