مددکاری اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش استثنایی مسئولیت مهمی دارد

انجمن مددکاران اجتماعی ایران، اواخر سال گذشته تفاهم نامه همکاری مهمی را با سازمان آموزش و پرورش استثنایی امضا کرد. این تفاهم نامه با تمرکز بر تقویت مددکاری اجتماعی در این سازمان تنظیم شد و ظرفیت های بسیار بزرگی را برای مددکاران اجتماعی ایجاد کرد. سرکار خانم هایده بهبودی، از قدیمی ترین مددکاران اجتماعی این حوزه و در حال حاضر مدیر مددکاری اجتماعی سازمان آموزش و پرورش استثنایی است که در عین حال، سالها عضو هیات مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران بوده و در حال حاضر نیز سمت بازرس را در انجمن دارد. در این مصاحبه از ایشان درباره وظایف مددکاری اجتماعی و وضعیت فعلی این حرفه در سازمان و نیز مفاد تفاهم نامه مذکور سوالاتی پرسیدیم. با توجه به شناخت اندکی که از حضور مددکاران اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش استثنایی وجود داردف برخی از بخشهای این مصاحبه برای نخستین بار از زبان یک مددکار اجتماعی آشنا به فضای سازمان مطرح شده اند:

 

با توجه به اینکه تاکنون مددکاری اجتماعی در این سازمان و کلا حوزه آموزش و پرورش چندان جدی دنبال نشده است، بفرمایید که آموزش و پرورش استثنایی چه ظرفیتی برای حضور مددکاران اجتماعی دارد؟ آینده ای برای حضور مددکاران اجتماعی می توان تصور کرد؟

در حقیقت آموزش و پرورش یکی از مهمترین حوزه های فعالیت خدمات مددکاری اجتماعی است چون سرمایه های اجتماعی هر جامعه در مدارس رشد می کنند، استعدادها شناخته می شود و برای اینکه این خلاقیت ها پرورش پیدا کند قطعا نیاز به بستر مناسبی در محیط های آموزشی داریم. گاهی مواقع دانش آموزان و خانواده ها در تعاملات بین فردی با مسائل و مشکلاتی روبه رو می شوند که به خدمات مددکاری اجتماعی نیاز دارند. اساس کار مددکاری اجتماعی شناخت مشکل است اما مددکار اجتماعی در مراحل عملیاتی سعی می کند به تقویت روابط با محیط با اطرافیان کمک کند و پیگیری ها را انجام دهد. در حقیقت مددکار اجتماعی سعی می کند که به عنوان عضوی از تیم آموزش و عضوی از تیم توانبخشی، زحمات طولانی معلمان را به ثمر برساند. در حال حاضر، چه در آموزش پرورش عادی چه در آموزش و پرورش استثنایی تعداد مددکاران اجتماعی محدود است و خدمات مددکاری اجتماعی توسط مشاوران انجام می شود. البته ما در آموزش و پرورش عادی، بیشتر خدمات اجتماعی از طریق هسته ها و مراکز مشاوره صورت می گیرد در آموزش و پرورش استثنایی در صورتی که مددکار اجتماعی حضور داشته باشند توسط وی و در صورتی که مددکار نباشد توسط مشاوران انجام می شود.

دور نمایی که فرموده بودین برای حضور مددکار اجتماعی در این حوزه میبینید به نظر من اگر همین مجموعه های کاری مددکاری اجتماعی موجود در حوزه های ستادی تقویت شوند می توانیم برای حرفه مددکاری خوش بین باشیم. در آینده اگه این تعامل رشته های دانشگاهی با آموزش و پرورش تقویت شود خیلی از مشکلات کاهش پیدا خواهد کرد. به نظر من ورود دانش آموزان کارورزی پس از انعقاد این تفاهم نامه برای حل مشکلات خانواده های دانش آموزان با نیاز های ویژه کمک بسیار زیادی می کند. این در مراکز مشاور خانواده سازمان دیده شده که بتوانند نیروی مددکار اجتماعی از نیروهای رسمی آموزش و پرورش استثنایی در مراکز جذب کنند. ما در دستورالعمل هایی که برای استان ها و مراکزی که کمبود مشاور و مددکار اجتماعی و نیروی توانبخشی دارن هم دیده ایم که برای رفع مشکلات بتوانند از مراکز نیمه دولتی استفاده کنن تا مشکل دانش آموزان حل بشه.

 

مددکاران اجتماعی در آموزش و پرورش و به ویژه مدارس متعلق به سازمان آموزش و پرورش استثنایی چه وظایفی دارند؟ آیا وظایف تعریف شده ای وجود دارد؟

کارهای متنوعی انجام می شود از جمله، پیگیری مشکلات دانش آموزان در معرض خطر یا شناسایی دانش آموزانی که بی سرپرست یا بدسرپرست هستند. پیگیری مشکلات دانش آموزانی که از طرف والدینشان مورد آزار واذیت قرارگرفتن و تمامی این ها نیاز دارند که یک مددکار اجتماعی رسیدگی کند. یا شناسایی وارجاع دانش آموزانی که دارای بیماری خاص هستند و یا آنهایی که در معرض خطر اعتیاد هستند، مشکلات مالی دارند، فرزندان افراد زندانی و یا فرایند ارجاع که یکی از مهمترین مهارتهای مددکاران اجتماعی است. ضرورت حضور مددکاران اجتماعی درآموزش و پرورش استثنایی به سبب ویژگی خاص این کودکان و دانش آموزان و مسائل و مشکلات این دانش آموزان و خانواده هایشان بیشتراحساس می شود.

البته مددکاری اجتماعی فقط شامل آموزش افرادی که دارای ناتوانی و محدودیت هستن نیستش بلکه یه مداخلاتی هستند که میتونن درنظام های عمومی یک جامعه به منظور تطابق و مناسب سازی محیط تلاش کنن اونها رو توانمند کنن چون ما با توجه به مشکلات عدیده خانواده دانش اموزان استثنایی، در زمینه پذیرش معلولیت فرزند و انطباق با آنها ضروری است که نیروی مددکار اجتماعی و مشاور وارد عمل شوند وکمک ها و پیگیری های لازم را داشته باشند. در عین حال، آگاه سازی جامعه یکی از وظایف مددکاران اجتماعی در بعد جامعه ای است. واقعا خیلی صاحبان صنایع و کارفرماها شناخت ندارند و حاضر نیستند در بسیاری از تولیدی ها و صنایع این افراد را به کار بگیرند. ما با مدلهای مددکاری جامعه ای، در جهت اصلاح نگرش صاحبان صنایع و کارفرماها استفاده می کنیم. از سوی دیگر، خیلی از این کودکان در معرض آسیب های اجتماعی اند که برنامه های جامعه محور می تواند به آنها در تأمین سلامت و امنیت شان کمک کننده باشند. کودکان استثنایی یا به اصطلاح امروزی، “کودکان با نیاز های ویژه” در فرایند رشد وزندگی روزمره با برخی مسائل و مشکلاتی رو به رو می شوند که باید آنها را شناخت و در بازگرداندن انطباق از دست رفته، یاریشان کرد. اینجاست که نقش مددکاری خیلی پررنگ می شود.

از سال های دور، ما مددکار اجتماعی را در غالب کارشناس مددکار اجتماعی دفتر استثنایی که به کودکان و دانش آموزان خدمت می کند داشتیم. در حقیقت از سال ۱۳۷۰ که “دفتر کودکان استثنایی” به “سازمان کودکان استثنایی کشور” تبدیل شد، “واحد مشاوره و مددکاری” سازمان فعالیت خودش را رسما آغاز کرد و پست های مددکار اجتماعی در آموزش و پرورش استثنایی شکل گرفت. سالهای  ۷۳ و ۷۴ و همینطور سال های ۷۶ و ۷۷ سالهایی هستند که تعداد استخدامی های مددکاری اجتماعی افزایش پیدا کرد. استخدام مددکار در مقطع کارشناسی و مشاوران اجتماعی صورت گرفت و به مددکاران اجتماعی آموزش داده شد. اینها پیشینه ی مددکاری اجتماعی در آموزش و پرورش استثنایی است. اما واقعا باید از مسئولان بلند پایه ی خودمون سپاسگزاری کنیم که اهتمام کردند و فرصت هایی را برای مددکاران اجتماعی به وجود آوردند.

امروزه دیگر آموزش، صرفا آموزش مدرسه ای نیست، آموزش خواندن و نوشتن و حساب کردن نیست. بلکه درس زندگی و اندیشه­ورزی هست. دانش آموزان باید به مهارتی تجهیز شوند که بتوانند یادگرفته هایشان را در زندگی پیاده کنند و بتوانند در این دنیای پر از دگرگونی، با کمک متخصصینی مانند مشاوران و مددکاران اجتماعی، مسائل و موانع و آسیب ها را حل کنند.

 

خانم بهبودی، تفاهم نامه انجمن مددکاران اجتماعی ایران و سازمان آموزش و پرورش استثنایی چه هدفهایی را دنبال می کند؟

قبل ازاینکه وارد بحث تفاهم نامه لازم است از نگاه مسئولان سازمان آموزش و پرورش استثنایی تشکر کنم که اگر حمایتهای و توجه آنها به حرفه مددکاری اجتماعی نبود نمیتوانستیم در انعقاد این تفاهم نامه به این گام های مثبت و موثر برسیم. نگاه رئیس سازمان درباره “اجتماعی شدن سازمان آموزش و پرورش استثنایی” کمک کرد که نه تنها  تفاهم نامه با انجمن مددکاران اجتماعی ایران بلکه با خیلی از دستگاه های مختلف رقم بخورد. به عبارت دیگر در اجرای بسته تحولی توسعه مشارکت ها و تمرکز زدایی و منظوراستفاده از ظرفیتهای متقابل و گسترش و تقویت ارتباط و همکاری های آموزشی، علمی، پژوهشی و اجرایی منجر به این شد که این تفاهم نامه بین سازمان و انجمن منعقد شود. سازمان استثنایی یک سری محورهایی را برای این تفاهم نامه پیشنهاد دادند مثل همکاری در زمینه سیاست گذاری های مرتبط ارتقاء سطح دانش کارشناسان  همکاری های آموزشی تولید محتوا به ویژه تولید دانش بومی و برگزاری گفت و گوهای اجتماعی در حقیقت زمینه هایی برای ترویج گفت و گوهای اجتماعی انجام شود.

شناسایی ایده های نو با رویکرد اجتماعی و مستند سازی تجارب، دعوت از نمایندگان انجمن در سیاست گذاری های مرتبط در سطوح ملی و استانی، استفاده از ظرفیت انجمن برای برگذاری دورهایی آموزشی برای مددکاران اجتماعی و سایر کارکنان سازمان، هماهنگی برای حضور دانشجویان مددکاری اجتماعی برای انجام  دوره های کارورزی که واقعا که یک اتفاق مبارک هست و همکاری های پژوهشی، اجرایی و آموزشی دیگر، از جمله مفاد این تفاهم نامه است.

چه اقدامی در راستای عملیاتی شدن این تفاهم نامه تاکنون صورت گرفته است؟

بعد از این انعقاد تفاهم نامه، ریاست سازمان دستور دادند که نامه ای به تمام استان ها ارسال شود و خواسته بودند که در راستای اجرایی شدن این تفاهم نامه اقدام بکنند. این نامه که به استان ها ابلاغ شد من بلافاصله به تمام کارشناسانم در سازمان، تماس گرفتم برایشان توضیح دادم که در تمام استان ها انجمن مددکاران اجتماعی ایران دفاتر نمایندگی دارد. شماره ی موبایل تمام مسئولان استانی را در اختیار همکاران سازمان قرار دادم و بعد از آن هم خودم تک تک استانها را پیگیری کردم تا مطمئن شوم همه تفاهم نامه را در اختیار دارند و از نمایندگان انجمن (آن استانهایی که نمایندگی فعال دارد) دعوت کرده باشند.

ما در تمام استان ها هم از کارشناسان و مدیران هر اداره آموزش و پرورش استثنایی خواستیم که با انجمن در راستایی انجام این تفاهم نامه همکاری کنند و اتفاق خیلی خوبی پیش آمد. به نظر می رسد که استقبال خیلی خوبی از این اتفاق صورت گرفته به طوری که از انعقاد این تفاهم نامه ما باز خوردش را و در حقیقت گزارشهایش را از سراسر کشور دریافت کردیم دیده ایم. مثلا در استان البرز در زمینه تهیه شناسنامه اجتماعی کارهایی شروع شده و دوره هایی برای آموزش برای مدیران مدارس انجام شده است. در حقیقت یک همکاری و همراهی بسیار مثبتی را من الان در استان ها دارم می بینم. طرح سرپرستی (سوپروایزری) در استان خوزستان برای آموزش پرورش استثایی پیشنهاد شد. در استان کرمان طرحهای پژوهشی تصویب شده و در حقیقت هم دفاتر استانی ما و هم ادارات استثنایی به نظر میرسد که یکسری برنامه های مشترک را شروع کرده اند.

در قزوین، برای تولید محتوای آموزشی برای پرسنل آموزش و پرورش استثنایی پیشنهادهایی ردوبدل شد. در این استان اوائل سال، حدود۵۰۰ ماسک برای خانواده ها و دانش آموزان با نیاز های ویزه در اختیارشان قرار دادند. در استان هرمزگان هم اقدامات خیلی خوبی را داشتند و حتی بازدیدی از مدارس استثنایی انجام دادند.

ممنون. نکته دیگری هست که بخواهید اضافه کنید؟

اگه تمایل داشتین که  اطلاعات دقیق و علمی از اساس نامه های سازمان  ازاهداف و وظایف سازمان دست بیارید به پورتال سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور (csdeo.ir) مراجعه کنید. در جریان باشید که این سازمان، هفت گروه را پوشش می دهد که هر گروه آموزش خاص، معلمین خاص، برنامه های خاص خود را دارند.

این را هم در آخر تأکید کنم که آموزش و پرورش استثنایی یک سازمان کاملا تخصصی است و مثلا تمام نیروها در حوزه های روان شناسی کودکان استثنایی در سطح فوق لیسانس و دکترا آموزش دیده اند. پس، چه در درون مدارس، چه در خود سازمان، اغلب نیروها از مدارج تحصیلی بالایی برخوردار هستند که در زمینه های آموزشی، توان بخشی، پرورشی، تربیت بدنی، و خدمات بهداشتی ارائه می شود.

 

روابط عمومی انجمن مددکاران اجتماعی ایران

با تشکر از همکاران داوطلب عزیز انجمن برای پیاده کردن متن مصاحبه: خانم سحر شیرازی، آقایان امیرحسین وظایفی باروق، هانی گلچین و اسماعیل کلایی